اللمع في التصوف (ترجمه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
خط ۳۱: خط ۳۱:


#عرفان و روزگاران نو: در اين باب، علت روى آوردن مردم ايران به صوفى‌گرى و نتايج مثبت و منفى آن و سود تصوف براى خواص ذكر شده است.
#عرفان و روزگاران نو: در اين باب، علت روى آوردن مردم ايران به صوفى‌گرى و نتايج مثبت و منفى آن و سود تصوف براى خواص ذكر شده است.
#اللمع و ترجمه آن: اين باب، درباره مؤلف كتاب و محتواى آن و ارزش و قدمت آن سخن گفته است و نيز درباره سبك نگارش كتاب و تأثير آن بر ادب فارسى و اقتباس صوفيان بعد، همچون [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و شعراى فارسى، چون سعدى از اين كتاب و سرانجام درباره نحوه ترجمه، سخن رانده است.
#اللمع و ترجمه آن: اين باب، درباره مؤلف كتاب و محتواى آن و ارزش و قدمت آن سخن گفته است و نيز درباره سبک  نگارش كتاب و تأثير آن بر ادب فارسى و اقتباس صوفيان بعد، همچون [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و شعراى فارسى، چون سعدى از اين كتاب و سرانجام درباره نحوه ترجمه، سخن رانده است.


ديگرى، از نيكلسون است كه درباره تحقيقات خود در زمينه تصوف از منابع اوليه (8 كتاب را نام برده است) و مشايخ ابونصر سراج و سفرهاى متعدد او به نقاط گوناگون ممالك اسلامى و اينكه اين كتاب از نظر بينش اصالتى ندارد و دنباله‌رو پيشينيان است و اينكه او متدين متعصب پايبند به سنن شريف است، سخن مى‌گويد و شرح مى‌دهد كه سراج حتى شطحيات صوفيان را به‌صورت شرعى تأويل مى‌كند، سپس با اشاره به ريشه لغوى صوفى و بحثى درباره فناء في الله و رابطه آن با توحيد، به سراغ منابع سراج مى‌رود و 9 كتاب را از مآخذ او مى‌داند و سپس نام 40 صوفى غير مشهور را كه در «اللمع» آمده است برمى‌شمارد و در آخر، فهرستى از صوفيان صاحب‌نام را از ابتدا تا زمان سراج مى‌آورد كه شايد منظورش اين است كه گفتار آنان در «اللمع» به‌نحوى منعكس است و در آخر مى‌نويسد كه در كتاب «اللمع» نام 200 صوفى آمده است كه اغلب آنان ناشناسند.
ديگرى، از نيكلسون است كه درباره تحقيقات خود در زمينه تصوف از منابع اوليه (8 كتاب را نام برده است) و مشايخ ابونصر سراج و سفرهاى متعدد او به نقاط گوناگون ممالك اسلامى و اينكه اين كتاب از نظر بينش اصالتى ندارد و دنباله‌رو پيشينيان است و اينكه او متدين متعصب پايبند به سنن شريف است، سخن مى‌گويد و شرح مى‌دهد كه سراج حتى شطحيات صوفيان را به‌صورت شرعى تأويل مى‌كند، سپس با اشاره به ريشه لغوى صوفى و بحثى درباره فناء في الله و رابطه آن با توحيد، به سراغ منابع سراج مى‌رود و 9 كتاب را از مآخذ او مى‌داند و سپس نام 40 صوفى غير مشهور را كه در «اللمع» آمده است برمى‌شمارد و در آخر، فهرستى از صوفيان صاحب‌نام را از ابتدا تا زمان سراج مى‌آورد كه شايد منظورش اين است كه گفتار آنان در «اللمع» به‌نحوى منعكس است و در آخر مى‌نويسد كه در كتاب «اللمع» نام 200 صوفى آمده است كه اغلب آنان ناشناسند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش