پرش به محتوا

إيقاظ الهمم في شرح الحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ إيقاظ الهمم في شرح الحکم را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به إيقاظ الهمم في شرح الحكم منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۱: خط ۴۱:




«ايقاظ الهمم فى شرح الحكم»، به زبان عربى، اثر ابو العباس احمد بن العجيبة الحسنى، در تشريح مباحث عرفانى كتاب ارزنده«الحكم العطائية»، تصنيف أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عطاء الله است.
«ايقاظ الهمم فى شرح الحكم»، به زبان عربى، اثر ابو العباس احمد بن العجيبة الحسنى، در تشريح مباحث عرفانى کتاب ارزنده«الحكم العطائية»، تصنيف أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عطاء الله است.


اين شرح، در حقيقت، دو كتاب ارزنده و دو گوهر گران‌بها از دو عارف بزرگ را در بر گرفته است و گسترده‌ترين و محققانه‌ترين شرحى است كه بر كتاب«الحكم» نوشته شده و در ميان شروح آن، بى‌نظير است.
اين شرح، در حقيقت، دو کتاب ارزنده و دو گوهر گران‌بها از دو عارف بزرگ را در بر گرفته است و گسترده‌ترين و محققانه‌ترين شرحى است كه بر کتاب«الحكم» نوشته شده و در ميان شروح آن، بى‌نظير است.


شارح، در آغاز هر باب، قسمتى از كلام مصنف را ذكر مى‌كند و در ذيل آن، به شرح و تفصيل مى‌پردازد.
شارح، در آغاز هر باب، قسمتى از كلام مصنف را ذكر مى‌كند و در ذيل آن، به شرح و تفصيل مى‌پردازد.


شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزنده‌ترين و بزرگ‌ترين علم مى‌داند و بزرگ‌ترين كتابى را كه در اين علم تصنيف شده است، كتاب«الحكم العطائية» مى‌خواند و آن را دربردارنده مواهب لدنى و أسرار ربانى معرفى مى‌نمايد و از بزرگى نقل مى‌كند كه گفته است: كتاب«الحكم» ابن عطاء، به وحى الهى بودن، نزديك است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، مى‌شد آن را با كلام«الحكم» خواند.
شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزنده‌ترين و بزرگ‌ترين علم مى‌داند و بزرگ‌ترين کتابى را كه در اين علم تصنيف شده است، کتاب«الحكم العطائية» مى‌خواند و آن را دربردارنده مواهب لدنى و أسرار ربانى معرفى مى‌نمايد و از بزرگى نقل مى‌كند كه گفته است: کتاب«الحكم» ابن عطاء، به وحى الهى بودن، نزديك است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، مى‌شد آن را با كلام«الحكم» خواند.


شارح، در ادامه، انگيزه خود را از نگارش اين شرح، اجابت درخواست استاد عارف واصل و محقق كامل خويش، جناب محمد بوزيدى حسنى كه از وى خواسته كه شرحى متوسط بر كتاب مزبور بنگارد، معرفى مى‌كند.
شارح، در ادامه، انگيزه خود را از نگارش اين شرح، اجابت درخواست استاد عارف واصل و محقق كامل خويش، جناب محمد بوزيدى حسنى كه از وى خواسته كه شرحى متوسط بر کتاب مزبور بنگارد، معرفى مى‌كند.


وى، آن‌گاه، دو مقدمه را ذكر مى‌كند كه در يكى، به تعريف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حكم شارع در باره آن، تصور مسائل آن، فضيلت آن، نسبت آن و ثمره آن مى‌پردازد و در ديگرى، به ترجمه شيخ و ذكر محاسن وى همت مى‌گمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنين بيان مى‌كند:
وى، آن‌گاه، دو مقدمه را ذكر مى‌كند كه در يكى، به تعريف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حكم شارع در باره آن، تصور مسائل آن، فضيلت آن، نسبت آن و ثمره آن مى‌پردازد و در ديگرى، به ترجمه شيخ و ذكر محاسن وى همت مى‌گمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنين بيان مى‌كند:
خط ۷۱: خط ۷۱:
5. منقول است از صفه مسجد نبوى كه جايگاه«اهل صفه» بود، چون صوفى در صفاتى كه خدا در اين آيه: '''«وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداة وَ الْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ»'''(الكهف: 28)، براى آنان ثابت كرده، تابع آنهاست.
5. منقول است از صفه مسجد نبوى كه جايگاه«اهل صفه» بود، چون صوفى در صفاتى كه خدا در اين آيه: '''«وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداة وَ الْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ»'''(الكهف: 28)، براى آنان ثابت كرده، تابع آنهاست.


استمداد تصوف: استمداد آن، از كتاب و سنت و الهامات صالحين و فتوحات عارفين است.
استمداد تصوف: استمداد آن، از کتاب و سنت و الهامات صالحين و فتوحات عارفين است.


حكم شارع در باره آن: به قول غزالى، اين علم فرض عينى است، چون احدى از عيب و مرض خالى نمى‌باشد؛ مگر انبياء(ع).
حكم شارع در باره آن: به قول غزالى، اين علم فرض عينى است، چون احدى از عيب و مرض خالى نمى‌باشد؛ مگر انبياء(ع).
خط ۸۹: خط ۸۹:
وى، در مقدمه دوم، شيخ را چنين معرفى مى‌كند: «او، شيخ و امام و تاج دين و ترجمان عارفين، أبو الفضل، أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن أحمد بن عيسى بن حسين بن عطاء الله است. وى اعجوبه زمان و نخبه عصر خويش است كه در جمادى الاخر سال 709 درگذشته است. وى، جامع انواع علوم، مانند تفسير و حديث و فقه و نحو و أصول و... بوده است.
وى، در مقدمه دوم، شيخ را چنين معرفى مى‌كند: «او، شيخ و امام و تاج دين و ترجمان عارفين، أبو الفضل، أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن أحمد بن عيسى بن حسين بن عطاء الله است. وى اعجوبه زمان و نخبه عصر خويش است كه در جمادى الاخر سال 709 درگذشته است. وى، جامع انواع علوم، مانند تفسير و حديث و فقه و نحو و أصول و... بوده است.


شارح، در معرفى كتاب«الحكم» آن را متضمن چهار امر مى‌داند:
شارح، در معرفى کتاب«الحكم» آن را متضمن چهار امر مى‌داند:


علم يادآورى و اندرز كه درخور عوام است؛
علم يادآورى و اندرز كه درخور عوام است؛
خط ۹۷: خط ۹۷:
تحقيق در باره‌ى احوال و مقامات و اذواق و منازلات است كه بهره اهل اشراق از مريدين و عارفان تازه‌كار است؛
تحقيق در باره‌ى احوال و مقامات و اذواق و منازلات است كه بهره اهل اشراق از مريدين و عارفان تازه‌كار است؛


معارف و علوم الهامى است كه مطالب اين كتاب، مشحون از آنهاست.
معارف و علوم الهامى است كه مطالب اين کتاب، مشحون از آنهاست.


نمونه‌اى از كار شارح:
نمونه‌اى از كار شارح:
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
الاعتماد على الشىء هو الاستناد عليه و الركون إليه و العمل حركة الجسم أو القلب، فإن تحرك بما يوافق الشريعة سمى طاعة و إن تحرك بما يخالف الشريعة سمى معصية و الأعمال عند أهل الفن على ثلاثة أقسام: عمل الشريعة و عمل الطريقة و عمل الحقيقة أو تقول: عمل الإسلام و عمل الإيمان و عمل الإحسان أو تقول: عمل العبادة و عمل العبودية و عمل العبودة؛ أى الحرية أو تقول: عمل أهل البداية و عمل أهل التوسط و عمل أهل النهاية؛ فالشريعة أن تعبده و الطريقة أن تقصده و الحقيقة أن تشهده أو تقول: الشريعة لإصلاح الظواهر و الطريقة لإصلاح الضمائر و الحقيقة لإصلاح السرائر أو تقول: الشريعة لتطهير الجوارح من لوث الهفوات و الطريقة تطهير القلوب من الغفلات و الحقيقة تطهير الأسرار من الفترات و إصلاح الجوارح بثلاثة أمور: بالتوبة و التقوى و الاستقامة و إصلاح القلوب بثلاثة أمور: بالإخلاص و الصدق و الطمأنينة و إصلاح السرائر بثلاثة أمور: بالمراقبة و المشاهدة و المعرفة.
الاعتماد على الشىء هو الاستناد عليه و الركون إليه و العمل حركة الجسم أو القلب، فإن تحرك بما يوافق الشريعة سمى طاعة و إن تحرك بما يخالف الشريعة سمى معصية و الأعمال عند أهل الفن على ثلاثة أقسام: عمل الشريعة و عمل الطريقة و عمل الحقيقة أو تقول: عمل الإسلام و عمل الإيمان و عمل الإحسان أو تقول: عمل العبادة و عمل العبودية و عمل العبودة؛ أى الحرية أو تقول: عمل أهل البداية و عمل أهل التوسط و عمل أهل النهاية؛ فالشريعة أن تعبده و الطريقة أن تقصده و الحقيقة أن تشهده أو تقول: الشريعة لإصلاح الظواهر و الطريقة لإصلاح الضمائر و الحقيقة لإصلاح السرائر أو تقول: الشريعة لتطهير الجوارح من لوث الهفوات و الطريقة تطهير القلوب من الغفلات و الحقيقة تطهير الأسرار من الفترات و إصلاح الجوارح بثلاثة أمور: بالتوبة و التقوى و الاستقامة و إصلاح القلوب بثلاثة أمور: بالإخلاص و الصدق و الطمأنينة و إصلاح السرائر بثلاثة أمور: بالمراقبة و المشاهدة و المعرفة.


كتاب، توسط محمد عبد القادر نصار، تحقيق و تصحيح شده است. وى، در مقدمه خويش، به معرفى مصنف و شارح و روش تحقيق خويش در مورد اين كتاب و نسخه‌هاى خطى آن پرداخته است.
کتاب، توسط محمد عبد القادر نصار، تحقيق و تصحيح شده است. وى، در مقدمه خويش، به معرفى مصنف و شارح و روش تحقيق خويش در مورد اين کتاب و نسخه‌هاى خطى آن پرداخته است.


فهرست محتويات در آخر كتاب ذكر شده است.
فهرست محتويات در آخر کتاب ذكر شده است.


پاورقى‌ها، به ذكر منابع روايات و موارد اختلاف نسخ خطى و چاپى و مشخص كردن مرجع برخى از ضميرها و... اختصاص يافته است.
پاورقى‌ها، به ذكر منابع روايات و موارد اختلاف نسخ خطى و چاپى و مشخص كردن مرجع برخى از ضميرها و... اختصاص يافته است.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7018 مطالعه کتاب إیقاظ الهمم في شرح الحکم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7018 مطالعه کتاب إیقاظ الهمم في شرح الحکم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش