ابن عساکر، علی بن حسن: تفاوت میان نسخهها
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
جز (جایگزینی متن - '== ' به '==') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
دوران زندگى او با انقراض سلاجقه شام و دوران حكمرانى نور الدين زنگى (569ق) و صلاحالدين ايوبى (589 ق) بر مناطق شام همزمان بود. سياست اين پادشاهان، مبارزه با تبليغات فاطميون شيعىمذهب و حمايت از مذاهب اهل سنت بود، لذا گردآورى احاديث در اين زمان سخت بالا گرفت و ابن عساكر نيز در اين زمينه چهرهاى درخشان شد. | دوران زندگى او با انقراض سلاجقه شام و دوران حكمرانى نور الدين زنگى (569ق) و صلاحالدين ايوبى (589 ق) بر مناطق شام همزمان بود. سياست اين پادشاهان، مبارزه با تبليغات فاطميون شيعىمذهب و حمايت از مذاهب اهل سنت بود، لذا گردآورى احاديث در اين زمان سخت بالا گرفت و ابن عساكر نيز در اين زمينه چهرهاى درخشان شد. | ||
== تحصیلات == | ==تحصیلات == | ||
به لحاظ علمى، او از 6 سالگى در دمشق مشغول به تحصيل شد. در ابتدا نزد پدر، برادر بزرگتر و خانواده مادرىاش فقه و حديث آموخت. از ديگر اساتيد او در دمشق مىتوان به ابوطاهر حنايى، ابوالبركات بن عبدحارثى، سبيع بن قيراط و... اشاره كرد. پس از فوت پدر، به بغداد رفت و در مدرسه نظاميه و ديگر حوزههاى بغداد، حديث، فقه و نحو را آموخت. | به لحاظ علمى، او از 6 سالگى در دمشق مشغول به تحصيل شد. در ابتدا نزد پدر، برادر بزرگتر و خانواده مادرىاش فقه و حديث آموخت. از ديگر اساتيد او در دمشق مىتوان به ابوطاهر حنايى، ابوالبركات بن عبدحارثى، سبيع بن قيراط و... اشاره كرد. پس از فوت پدر، به بغداد رفت و در مدرسه نظاميه و ديگر حوزههاى بغداد، حديث، فقه و نحو را آموخت. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ابن عساكر، شاگردان زيادى داشت كه غالبا همه از فقيهان و بزرگان حديث در آن روزگار بودند. اگر چه ابن عساكر به حكومت بىاعتنا بود، اما به لحاظ رتبه علمى و تخصصش، مورد احترام شاهان بود. نور الدين زنگى، علاوه بر حمايت و تشويق ابن عساكر در جمعآورى [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]، پس از تأسيس دار الحديث نوريه (اولين مركز تخصصى حديث)، سرپرستى آن را به وى واگذار نمود. ابن عساكر، در سال 571ق، در دمشق درگذشت و سلطان صلاحالدين ايوبى در تشييع جنازه وى حاضر شد و به امامت شيخ قطبالدين نيشابورى بر وى نماز خواند. | ابن عساكر، شاگردان زيادى داشت كه غالبا همه از فقيهان و بزرگان حديث در آن روزگار بودند. اگر چه ابن عساكر به حكومت بىاعتنا بود، اما به لحاظ رتبه علمى و تخصصش، مورد احترام شاهان بود. نور الدين زنگى، علاوه بر حمايت و تشويق ابن عساكر در جمعآورى [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]، پس از تأسيس دار الحديث نوريه (اولين مركز تخصصى حديث)، سرپرستى آن را به وى واگذار نمود. ابن عساكر، در سال 571ق، در دمشق درگذشت و سلطان صلاحالدين ايوبى در تشييع جنازه وى حاضر شد و به امامت شيخ قطبالدين نيشابورى بر وى نماز خواند. | ||
== آثار == | ==آثار == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها == | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
نسخهٔ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۴
نام | ابن عساکر، علی بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابوالقاسم ثقةالدین علی بن حسن دمشقی
ابن عساکر، ابوالقاسم ثقةالدین علی بن الحسن ابن عساکر، علی بن الحسن |
نام پدر | حسن |
متولد | 499ق |
محل تولد | دمشق |
رحلت | 571 هـ.ق |
اساتید | ابوطاهر حنايى، ابوالبركات بن عبدحارثى، سبيع بن قيراط |
برخی آثار | تاریخ مدینة دمشق |
کد مؤلف | AUTHORCODE6372AUTHORCODE |
ابوالقاسم، على بن حسن بن هبةالله شافعى، معروف به ابن عساكر، مورخ، محدث و سياح دمشقى، در سال 499ق، متولد شد. او، از بزرگان فقهاى شافعى است و صاحب اشعارى نيز هست، اما در اين زمينه چندان قوى نيست. ابن عساكر، به سبب حفظ و روايت احاديث بسيار، كثرت سفرهاى علمى و استفاده از مشايخ بزرگ در شهرهاى اسلامى و نيز تأليف اثر چشمگير خود (تاريخ دمشق)، در شمار يكى از بزرگترين حافظان حديث و نويسندگان تاريخ در روزگار خويش به شمار مىآيد. با توجه به سلسله نسب پدرش، احتمالا عنوان ابن عساكر مربوط به خانواده مادرى او بوده است.
دوران زندگى او با انقراض سلاجقه شام و دوران حكمرانى نور الدين زنگى (569ق) و صلاحالدين ايوبى (589 ق) بر مناطق شام همزمان بود. سياست اين پادشاهان، مبارزه با تبليغات فاطميون شيعىمذهب و حمايت از مذاهب اهل سنت بود، لذا گردآورى احاديث در اين زمان سخت بالا گرفت و ابن عساكر نيز در اين زمينه چهرهاى درخشان شد.
تحصیلات
به لحاظ علمى، او از 6 سالگى در دمشق مشغول به تحصيل شد. در ابتدا نزد پدر، برادر بزرگتر و خانواده مادرىاش فقه و حديث آموخت. از ديگر اساتيد او در دمشق مىتوان به ابوطاهر حنايى، ابوالبركات بن عبدحارثى، سبيع بن قيراط و... اشاره كرد. پس از فوت پدر، به بغداد رفت و در مدرسه نظاميه و ديگر حوزههاى بغداد، حديث، فقه و نحو را آموخت.
در سال 521ق، به حج رفت و در مكه و مدينه نيز احاديث زيادى شنيد. پس از چهار سال به بغداد بازگشت و در آنجا در محضر اساتيدى چون ابوالقاسم هبة الله بن حصين، ابوالحسن على بن عبدالواحد دينورى و هبة الله شروطى استفاده كرد تا آنجا كه معلومات و محفوظات و بينش علمى او باعث شگفتى بغداديان شد. او، در طول اقامتش در بغداد به ساير شهرهاى عراق نيز سفر كرد و با محدثان و حافظان حديث گفت و شنود كرد، سپس به دمشق بازگشت و در آنجا ازدواج كرد و صاحب فرزند شد. او، در دومين سفر خود عازم ايران شد(سال 529ق) و به شهرهاى مختلفى در ايران سفر كرد و سفر او 4 سال به طول انجاميد.
او، در خراسان با ابوسعد عبدالكريم سمعانى، صاحب کتاب الانساب ديدار كرد و همراه او به نيشابور و هرات رفت. او، در اين سفر، کتاب «الاربعين» البدانية را مشتمل بر روايت 40 حديث از چهل محدث در 40 شهر نوشت. ابن عساكر پس از 13 سال سفرهاى علمى مختلف با كولهبارى از شنيدهها و نوشتهها و تجارب به دمشق بازگشت. شمار افرادى كه در زمينه حديث ملاقات كرده بود به 1300 مرد و 80 زن رسيده. او پس از اين سفرها، در سال 533ق، به تأليف و تصنيف و فعاليتهاى آموزشى پرداخت و اين امر تا روزهاى آخر زندگانى وى ادامه داشت.
ابن عساكر، شاگردان زيادى داشت كه غالبا همه از فقيهان و بزرگان حديث در آن روزگار بودند. اگر چه ابن عساكر به حكومت بىاعتنا بود، اما به لحاظ رتبه علمى و تخصصش، مورد احترام شاهان بود. نور الدين زنگى، علاوه بر حمايت و تشويق ابن عساكر در جمعآورى تاريخ دمشق، پس از تأسيس دار الحديث نوريه (اولين مركز تخصصى حديث)، سرپرستى آن را به وى واگذار نمود. ابن عساكر، در سال 571ق، در دمشق درگذشت و سلطان صلاحالدين ايوبى در تشييع جنازه وى حاضر شد و به امامت شيخ قطبالدين نيشابورى بر وى نماز خواند.
آثار
آثار و تأليفات ابن عساكر را بالغ بر 134 عنوان ذكر كردهاند كه غالب آنها در زمينه حديث، رجال و تاريخ است و در زير به برخى از آنها اشاره مىشود:
- تاريخ دمشق: مهمترين اثر ابن عساكر همين کتاب در 80 جلد است و فاصله زمانى پيش از اسلام تا قرن 6 قمرى را در بر گرفته است. اين کتاب، جامعترين کتاب در جغرافياى تاريخى و زندگىنامه دانشمندان، محدثان و حافظان حديث شهر دمشق است؛
- الاربعون؛
- مناقب الشباب؛
- مجمع الشيوخ؛
- الاطراف للسنن؛
- تشريف يوم الجمعة؛
- فضل اصحاب الحديث.