تاریخ شاهی قراختائیان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR11627J1.jpg
    | تصویر =NUR11627J1.jpg
    خط ۲۴: خط ۲۳:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    تاريخ شاهى، كتابى به زبان فارسى درباره دوران حكومت سلسله قراختاييان کرمان در سده هفتم است.
    تاريخ شاهى، كتابى به زبان فارسى درباره دوران حكومت سلسله قراختاييان کرمان در سده هفتم است.



    نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۶

    تاریخ شاهی قراختائیان
    تاریخ شاهی قراختائیان
    پدیدآورانمؤلف ناشناخته (قرن 7 ق) (نويسنده) باستانی پاریزی‏، محمد ابراهیم (مصحح)
    ناشربنياد فرهنگ ايران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1355 ش
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1

    تاريخ شاهى، كتابى به زبان فارسى درباره دوران حكومت سلسله قراختاييان کرمان در سده هفتم است.

    چنان به نظر مى‌رسد كه تأليف كتاب، حوالى 690ق به پايان رسيده باشد. در متن كتاب عبارتى هست بدين صورت «... و از نوادر وقايع كه در شهور ششصد و شصت و هشت افتاد، در عهد حكومت قتلغ تركان انار اللّه برهانها و جعل بحبوحة الجنة مكانها- و مدت بيست و دو سال است كه اهل کرمان از صرود و جروم بدان در مانده‌اند، و كيفيت آن‌چنان بود كه..... اين عبارت مى‌رساند كه مؤلف وقتى كتاب را مى‌نوشته، حدود بيست و دو سال از آن واقعه- كه مربوط به نكودريان مى‌شود- گذشته بوده است؛ (يعنى حدود 690ق.).

    ساختار

    كتاب حاضر مقدمه مصحح؛ آقاى محمد ابراهيم باستانى پاريزى، دو بخش و فصول متعددى را به همراه توضيحات و تعليقات دربردارد.

    گزارش محتوا

    در مورد تأليف كتاب، مؤلف، در بخش دوم همين متن، آن را «مجلّد سيم» كتاب مى‌داند؛ يعنى در واقع دو جلد قبل از اين نيز بوده است- لابد مربوط به براق حاجب و قطب‌الدين- كه در دسترس ما نيست.

    منتهى دانسته نيست كه چرا، بخش اول- كه در واقع رساله‌اى است در ترتيب مملكت- دارى و سياست مدن- در مقدمه جلد سيم آمده، و حال آن كه قاعده بايد در مقدمه جلد اول بوده باشد؛ مگر اين كه تصور كنيم، كاتب، اين قسمت را در دست داشته و در اول همين بخش نقل كرده است- كه اتفاقا ناقص هم هست.

    تاريخ شاهى گويا فقط وقايع تا اواخر عهد پادشاه خاتون (693-694ق.) را دربرداشته و قبل از انقراض ايشان تأليف شده است. كتابى كه اكنون با نام تاريخ شاهى قراختائيان در دست است، بر اساس نسخه‌اى منحصر به فرد از تاريخ شاهى تصحيح و منتشر شده است. اما از آن جا كه اين نسخه فاقد عنوان و نام مؤلف است، نمى‌توان آن را به قطع همان تاريخ شاهى خواجه شهاب‌الدين ابوسعيد دانست. اين نسخه كه با خط نستعليق نگاشته شده، بدون نام ناسخ در كتابخانه ملى موجود است.

    تاريخ شاهى مشتمل بر فصول متعددى است و در دو بخش تنظيم شده است. مباحث بخش اول عبارت است از: سياست مدن، اخلاق و خصال پادشاهان و وزيران، لزوم دبير و وزير و آداب خدمت‌گزارى، همچنين رساله‌اى كوتاه از خواجه نصيرالدين طوسى در آيين كشوردارى و ترجمه مفصلى از جاويدان خرد ابوعلى احمد بن محمد مسكويه از عربى به فارسى. بخش دوم كتاب، درباره تاريخ کرمان است و مؤلف ضمن شرح رويدادهاى سلطنت قُتلُغ تركان، به اهتمام او در امور وقفى و ذكر موقوفاتش پرداخته است. آخرين فصل كتاب كه ناتمام مانده، با وقايع 668ق به پايان رسيده است، با اين حال، در ضمن كتاب از برخى حوادث سال‌هاى 673- 676 و 678ق نيز ياد شده است. احتمالاً مؤلف از روزگار سلطنت قتلغ تركان نگارش كتاب را آغاز كرده و آن را در حدود 690ق يا در اواخر حكومت پادشاه خاتون به پايان رسانده است. گفتنى است كه نويسنده در آغاز بخش دوم، آن را «مجلد سيّم» كتاب معرفى كرده است. همچنين ترجمه فصلى از جاويدان خرد را پايان ديباچه يك مجلد به شمار آورده است. بنابراين دو جلد اول اين كتاب - كه شايد راجع به براق حاجب و ركن‌الدين بن براق و قطب‌الدين مجد بوده - و بخش راجع به اواخر حكومت قتلغ تركان و احتمالاً وقايع مربوط به دوره جانشينش، جلال‌الدين سيورغتمش (حك: 681-693) و پادشاه خاتون هنوز پيدا نشده است.

    نقل روايت‌هاى بسيار از منابع گوناگون در بخش نخست كتاب نشان دهنده دسترسى نويسنده به كتاب‌هايى؛ چون بدايع الازمان افضل‌الدين کرمانى و تاريخ جهانگشاى جوينى است. ناصرالدين منشى، كتاب سمط العلى للحضرة العليا را به عنوان ذيل تاريخ شاهى تأليف كرد و وقايع را تا 716 ادامه داد.

    وضعيت كتاب

    كتاب حاضر كه جلد اول از اين اثر مى‌باشد، حاوى پاورقى‌ها و توضيحات و تعليقاتى به قلم مصحح و نيز فهرست اعلام و اصطلاحات مى‌باشد.

    نثر تاريخ شاهى به دور از تكلف و عبارات پيچيده و همراه با تمثيل‌هاى شعرى است.

    منابع مقاله

    1- فهيمى، مهين، دانشنامه جهان اسلام، ج6، ص225-226.

    2- مقدمه مصحح.