شفیعی، سید علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش')
    خط ۳۶: خط ۳۶:




    == ولادت ==


     
    '''علی شفیعی''' در سال 1319ش، در خانواده‌اى اهل علم و فضيلت در دزفول متولد شد.
    او در سال 1319ش، در خانواده‌اى اهل علم و فضيلت در دزفول متولد شد.


    == تحصيلات و استادان ==
    == تحصيلات و استادان ==

    نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۹


    علی شفیعی در سال 1319ش، در خانواده‌اى اهل علم و فضيلت در دزفول متولد شد.

    تحصيلات و استادان

    سيد على نخست از پدرش مرحوم آيت‌الله سيد محمدرضا شفيعى، قرائت قرآن و مسائل شرعى آموخت، پس از آن وارد مدارس جديد گرديد و تا پايان ششم ابتدايى را در آن مدارس گذراند. او سپس، وارد تحصيلات علوم اسلامى شد و «جامع المقدمات» و «مغنى» را نيز نزد پدرش فراگرفت و به تجزيه و تركيب و مطالعه روايات و اشعار عرب، تشويق شد. همچنين مرحوم آيت‌الله سيد على بهبهانى رامهرمزى (متوفاى سال 1395ق) بر او بسيار تأثير گذاشت. ايشان همچنين از حجج اسلام و اساتيد ذيل، دروس آتى را آموخت: سيد محمدحسين فقيه (نحو و احكام)؛ شيخ ابوالقاسم انصارى (سيوطى، حاشيه و بخشى از مطول)؛ سيد اسماعيل مرعشى (معالم، شرح لمعه و مختصر المعاني)؛ سيد محمدكاظم آل طيب (قوانين الأصول).

    هجرت به نجف اشرف

    او به سبب فقدان شرايط كافى و مناسب براى تحصيل، در عصر مرحوم آيت‌الله بروجردى عازم قم شد، اما به شكست انجاميد؛ ازاين‌رو، تصميم گرفت به عراق هجرت كند. سرانجام با تحمل مشكلات فراوان و ده روز سرگردانى در خرمشهر و آبادان بالاخره سال 1339ش، وارد نجف اشرف شد و در مدرسه بزرگ آيت‌الله بروجردى حجره تهيه كرد. در مدت حدود سه سال، از اساتيد و حضرات آيات ذيل، اين دروس را آموخت:

    1. شيخ محمد علمى اردبيلى - از رجال حادثه مسجد گوهرشاد - (بحث قطع از كتاب رسائل)؛

    2. ميرزا كاظم تبريزى (جلد اول كفاية الأصول

    3. شيخ مسلم ملكوتى (جلد دوم كفاية الأصول و شرح منظومه)؛

    4. شهيد محراب سيد اسدالله مدنى تبريزى (بخشى از كفاية الأصول، مكاسب و تفسير)؛

    5. شيخ غلامرضا سعيدى كاشمرى (مكاسب

    6. سيد محمدجعفر موسوى مروج، مؤلف منتهى الدراية في شرح الكفاية (مكاسب و بخشى از كفاية الأصول).

    درس خارج

    او با فراغت از دروس سطح، در دروس خارج آيات و اساتيد به اين ترتيب شركت كرد:

    1. سيد ابوالقاسم خويى (از ابتداى بحث الفاظ تا آخر آن، مرتب حاضر شد، سپس در سال 1387ق نيز در بحث برائت و اشتغال تا تنبيهات اشتغال شركت كرد. همچنين هم‌زمان در بخشى از درس صلات وى شركت مى‌كرد و تمام دروس را به زبان عربى مى‌نوشت)؛

    2. شيخ ميرزا باقر زنجانى (كه مدتى شب‌ها به درس اصول ايشان حاضر مى‌شد و بخشى از مباحث مرجحات باب تزاحم را نوشت)؛

    3. شيخ محمدعلى معزى دزفولى از فقها و مراجع دزفول كه در سال 1345ش و يا 1346ش، به اهواز هجرت كرده و درس فقه شروع كرده بود (كتاب طهارت و خيارات مكاسب

    4. حاج سيد على بهبهانى (كه پس از مراجعت ايشان از نجف اشرف تقريباً يك دوره خارج اصول را به‌مدت تقريباً پنج سال و نيز بخشى از فقه را درنزد وى فراگرفت).

    5. سيد محمدجعفر مروج موسوى (كه پس از مراجعت وى از نجف و سكونت در اهواز، حدود پنج سال از درس خارج فقه (بيع، خمس و مكاسب) و اصول (اجتهاد و تقليد) ايشان استفاده برد).

    تبليغ

    او در زمستان سال1343ش، پس از درگذشت مرحوم پدرش در شهرستان اهواز، از سوى مردم و روحانيان سرشناس منطقه به‌جاى آن مرحوم انتخاب شد و به كارهاى تبليغى پرداخت. برنامه تبليغى ايشان از آن زمان به اين ترتيب بود:

    1. اقامه نماز در مسجد حاج رئيس (مسجد شفيعى) اهواز؛

    2. بيان احكام فقهى و تفسير قرآن هر شب پس از نماز مغرب و عشا به‌مدت بيش از سى سال؛

    3. خطابه و منبر كه از سال 1343 تا 1353ش، در مجالس، مساجد، تكايا و منازل برقرار مى‌شد؛

    4. تفسير قرآن كريم (قبل از انقلاب اسلامى، از سال 1351 تا سال 1357ش)؛

    5. تدريس علوم قرآنى (بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، در صدا و سيماى استان خوزستان)؛

    و...

    خدمات اجتماعى

    1. تأسيس اولين صندوق قرض الحسنه اسلامى اهواز با كمك جمعى از دوستان در سال 1353ش.

    2. بازسازى مسجد شفيعى اهواز در سال 1374ش.

    3. كمك مالى و معنوى به اماكن مذهبى، كتابخانه‌ها، اردوهاى تابستانى و ساير تأسيسات مشابه.

    تدريس

    او در دوران تحصيل در اهواز (قبل از تشرف به نجف اشرف) براى برخى از طلاب و دانش‌آموزان دبيرستانى و دانشگاهى تدريس مى‌كرد و از اواخر سال 1343ش كه به ايران بازگشت - به‌جز سال‌هاى 1345 و 1347ش كه در عراق بود - به‌طور مرتب در شهرستان اهواز به تدريس علوم حوزوى اشتغال داشت و به‌عنوان مثال مدت ده سال به تدريس كفايه، رسائل و مكاسب اشتغال داشت و از سال 1405ق، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت. گفتنى است كه ايشان بحث‌هايى چون مدارك فقه، مبانى اجتهاد و اقتصاد صدر اسلام را در دانشكده الهيات و دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعى دانشگاه شهيد چمران اهواز تدريس كرده است.

    فعاليت‌هاى سياسى و انقلابى

    الف)- قبل از انقلاب اسلامى

    1. او كه در خاندانى مذهبى رشد كرده بود، در دوران جوانى كه اشتغال به تحصيل علوم اسلامى داشت، وقتى آگاه شد كه مدير يكى از جرايد محلى اهواز به‌مناسبت روز «هفده دى» و كشف حجاب، مقاله‌اى عليه روحانيت و حجاب زنان در روزنامه فرياد خوزستان نوشته، جزوه‌اى بر ضد آن نوشت به نام «حقوق و حدود زن از نظر اسلام». اين مقاله به مرحله اوليه چاپ هم رسيده بود، ولى متأسفانه با ايجاد مانع از چاپ و نشرش جلوگيرى به عمل آمد.

    2. در دوران تصويب لوايح شش‌گانه شاه و ملت، به ارشاد مردم پرداخت و لوايح يادشده و انقلاب به اصطلاح سفيد شاه و ملت و تمدن بزرگ را نقد كرد.

    3. در حادثه اصلى پانزدهم خرداد 1342 در نجف اشرف بود كه با شنيدن خبر دستگيرى امام(قده) و مسائل ايران به‌همراه گروهى از طلاب ايرانى و به سرپرستى مرحوم شيخ نصرالله خلخالى و آيت‌الله شهيد سيد اسدالله مدنى قيام نموده و با مراجعه به منازل مراجع عظام وقت (شاهرودى، خويى و حكيم) به مقابله عليه افكار و اعمال رژيم طاغوت پرداخت و اين آغاز جدى كار مبارزه محسوب مى‌گرديد.

    5. در سفرهايى كه به ايران مى‌آمد و برمى‌گشت، حامل پيام‌ها و مسائل و مطالب مبارزه ميان ايران و عراق بود؛ ازاين‌رو، تحت نظر قرار گرفته و مجبور بود برخى از اوقات به‌صورت مخفيانه ميان ايران و عراق تردد نمايد.

    6. در دورانى كه به تفسير قرآن مشغول بود، منزلش مركز تجمع و نيز اختفاى برخى از مبارزان بود كه به‌منظور رفع خطر در آنجا پنهان مى‌شدند.

    7. در اثر تداوم مبارزه، افشاگرى و ارتباط با جوانان چند بار به شهربانى و ساواك وقت كشانده شد كه پس از ساعاتى آزاد شد. برنامه‌ريزى با جوانان و بازاريان مبارز، به فعاليت واداشتن روحانيت اهواز، تشكيل جلسات جامعه روحانيت، تحرير و تنظيم اعلاميه عليه رژيم، سخنرانى‌هاى مستمر تند بر ضد رژيم، از جمله فعاليت‌هاى تبليغى و انقلابى او محسوب مى‌گرديد.

    ب)- بعد از انقلاب اسلامى

    حضور مستمر در صحنه مبارزه تا پيروزى انقلاب اسلامى، او را را پس از پيروزى هم در رديف اول صحنه قرار داد؛ به‌ويژه اينكه با ورود امام راحل به ايران و حركت جامعه روحانيت اهواز به تهران، براى ديدار و زيارت ايشان (مقارن با آغاز تشكيل دولت موقت) و اينكه سخنگوى جامعه روحانيت در محضر امام(قده) بود كه به‌اتفاق آراى علماى اهواز براى اين امر انتخاب شده بود... ايشان تاكنون مسئوليت‌هاى گوناگونى را بر عهده گرفته است، از جمله:

    1. عضويت در هيئت هفده نفرى به سرپرستى آيت‌الله خزعلى براى سامان دادن به مشكلات اهواز كه در آغاز پيروزى انقلاب از سوى حضرت امام تعيين شدند؛

    2. نمايندگى امام (قدس‌سره) در امور حج استان خوزستان به‌مدت دو سال؛

    4. تشكيل پايگاه مقاومت بسيج در مسجد شفيعى اهواز؛

    5. مسئوليت عقيدتى - سياسى لشكر 92 زرهى اهواز؛

    6. نمايندگى امام و مقام معظم رهبرى در امور حسبيه؛

    7. حاكم شرع و رئيس شعبه 11 (شعبه اول) دادگاه كيفرى يك اهواز؛

    8. معاونت رئيس كل دادگسترى استان خوزستان؛

    9. سرپرستى دادگسترى استان خوزستان؛

    10. رياست كل دادگسترى‌هاى استان خوزستان و رياست شعبه اول دادگاه حقوقى يك اهواز؛

    11. رياست كل دادگسترى‌ها و دادگاه‌هاى عمومى و انقلاب استان خوزستان؛

    12. نمايندگى مجلس خبرگان رهبرى در دوره دوم و سوم از استان خوزستان؛

    13. عضويت در بعثه مقام معظم رهبرى از سال 1375ش، تاكنون؛

    14. حاكم شرع هيئت واگذارى زمين استان خوزستان از سال 1376ش، تاكنون.

    اجازات علمى

    برخى از مهم‌ترين آيات و مشايخ اجازه ايشان كه در برخى تعبيرات آنان، اجتهاد ايشان را نيز مورد تأييد قرار داده‌اند، به شرح ذيل است:

    1. حاج سيد على بهبهانى؛

    2. سيد اسماعيل حسينى مرعشى؛

    3. حاج شيخ آقابزرگ تهرانى (صاحب الذريعة

    4. سيد محسن طباطبائى حكيم (صاحب مستمسك العروة الوثقى)؛

    5. حاج شيخ محمدرضا طبسى نجفى (صاحب الشيعة و الرجعة)؛

    6. حاج سيد محمدهادى ميلانى؛

    7. حاج سيد ابوالقاسم خوئى؛

    8. سيد محمدرضا گلپايگانى؛

    9. شيخ محمدعلى اراكى.

    تأليفات

    1. شرح مختصر زندگانى علامه فيض كاشانى؛

    2. از گوشه و كنار تاريخ: بررسى صفحه‌اى از زندگى امام حسن مجتبى(ع)؛

    3. درس‌هايى از جهاد اسلامى؛

    4. ولادت پرفروغ على(ع)؛

    5. مجلس شوراى اسلامى و تصويب احكام ثانويه؛

    6. تقويم ساعات شرعى استان خوزستان؛

    7. نماز درس زندگى؛

    8. چهار گفتار؛

    9. مرجعيت آيت‌الله خامنه‌اى؛

    10. روش فقهى و اصولى شيخ اعظم انصارى (در دو كتاب رسائل و مكاسب

    11. وحدت مرجعيت و رهبرى؛

    12. نظام ولايت فقيه چاپ دوم؛

    13. مقدمات اخلاق اسلامى؛

    14. الاحتكار.

    علاوه بر تأليفات فوق، آثار فراوانى نيز نگاشته كه به چاپ نرسيده‌اند. همچنين مقالات متعددى نيز از وى در نشريات مختلف در موضوعات گوناگون به چاپ رسيده است.

    منابع مقاله

    1. زندگى‌نامه علمى آيت‌الله سيد على شفيعى در پايگاه «خبرگان رهبرى»، قابل دسترسى در تاريخ 19 مرداد 1394، به آدرس اينترنتى ذيل:

    http://www.khobreganrahbari.com/modules.php?name Content&pa showpage&pid 105.

    2. زندگى‌نامه ايشان در پايگاه «مركز پژوهش و سنجش افكار صدا و سيما»، قابل دسترسى در تاريخ 19 مرداد 1394، به آدرس اينترنتى ذيل:

    http://thinker.irc.ir/thinker/index/show/+190.

    3. زندگى‌نامه علمى آيت‌الله سيد على شفيعى در پايگاه خبرى - تحليلى شوشان، قابل دسترسى در تاريخ 25 مرداد 1394، به آدرس اينترنتى ذيل:

    http://shooshan.ir/fa/news/10012/%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87.

    4. زندگى‌نامه ايشان در پايگاه «دانشنامه آزاد ويكى پديا»، قابل دسترسى در تاريخ 19 مرداد 1394، به آدرس اينترنتى ذيل:

    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C.


    وابسته‌ها

    بدائع الأصول (بهبهانی، علی)

    از گوشه و کنار تاریخ بررسی صفحه‌ای از زندگی حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

    سیری در سیره پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلم

    نظام ولایت فقیه یا زیر بنای حکومت اسلامی

    مقدمات اخلاق اسلامی

    نماز درس زندگی

    افادات الاعلام: رساله مشتمله علی عده مسائل فقهیه و اصولیه و تفسیریه و منطقیه و حکمیه

    نگرشی بر روش فقهی و اصولی شیخ انصاری(ره) در دو کتاب رسایل و مکاسب

    الاحتکار و ما یلحقه من الاحکام و الآثار

    درسهایی از قواعد فقه

    الاعلمیه فی الحاکم الاسلامی و فی مرجع التقلید

    مهدي موعود ذخيره الهي

    بيان و تبيان در علوم قرآن

    دروس و بحوث في الفقه الجعفري

    اعلم و افقه در نگاهی دیگر

    گفتگوي صميمانه با فضلاء و طلاب محترم حوزه‌هاي علميه