التمثيل و المحاضرة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات کتاب' به '{{جعبه اطلاعات کتاب') |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۲۵
التمثيل و المحاضرة | |
---|---|
پدیدآوران | ثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده) حسین، قصی (محقق) |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2003 م |
چاپ | 1 |
موضوع | زبان عربی - اصطلاحها و تعبیرها
زبان عربی - صرف و نحو - اضافه ضرب المثلهای عربی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJA 3914 /ت8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التمثيل و المحاضرة، كتابى است ادبى كه توسط ابومنصور ثعالبى، در قرن پنجم هجرى، به زبان عربى تأليف گرديده است. ثعالبى، در اين كتاب، كوشيده است تا ضرب المثلهايى را كه جميع ملل و اقوام گوناگون در موضوعات مختلف به كار مىبرند جمعآورى كند. وى، اين كتاب را براى شمس المعالى، امير، ابوالحسن، قاموس بن ابى طاهر وشمگير كه حاكم طربستان و گرگان بوده است، تأليف كرده و در مقدمه كتابش تكريم و تجليل بىدريغى از وى به عمل آورده است.
ساختار
كتاب، داراى يك مقدمه و چهار فصل است و فصل چهارم، خود، داراى چهار فصل مىباشد.
گزارش محتوا
فصل اول، درباره ارائه نمونههايى از جملاتى است كه حاوى ذكر خداست، ولى جارى مجراى مثل مىباشد. اين فصل، مشتمل است بر:
- لطايف تحميد، مانند: «الحمد لله الذى إذا شئت انزلت حاجتى به من غير شفيع»؛
- آنچه از همين باب(جملات مشتمل بر ذكر خدا كه جارى مجراى مثل واقع شدهاند)، از ساير گذشتگان و حكماء و بلغاء صادر شده است، مانند: «ان الله خص نفسه بالكمال و لم يبرىء احدا من النقصان»؛
- آنچه از همين باب، در نيمبيتها واقع شده است، مانند: «الا كل شىء ما خلا الله باطل»؛
- آنچه از همين باب، در بيتهاى معروف و رايج واقع شده است، مانند:
و انى لارجو الله حتى كأننى ارى بجميل الظن ما الله صانع
- آنچه از همين باب، در زبان عوام رايج است، مانند: «الخيرة في ما يصنع الله»؛
جملاتى از تورات، انجيل، زبور و كلام انبياء كه بهعنوان مثل مورد استفاده واقع شدهاند و... بقيه مطالب فصل اول را تشكيل مىدهند.
فصل دوم، در بيان اقوالى است كه از طبقات مختلف مردم صادر شده و جارى مجراى مثل واقع شدهاند، مانند آنچه در مورد سلطان، ملك و ملوك گفته شده، همچون «السلطان ظل الله في الارض».
همچنين اين فصل، مشتمل است بر جملاتى از سلاطين كه به منزله مثل بر زبانها جارى گريده، جملاتى در بيان ادب حضور در نزد حاكمان، مثلهايى در مورد وزير و وزارت، ادب و ادباء، نحوىها، معلمين، علماء، فقهاء و محدثين، حكماء و فلاسفه، متصوفه، متكلمون، شعرا، اطباء، منجمون، قضات و...
فصل سوم، در مورد اشيائى است كه مثل زدن با آنها فراوان مىباشد؛ اشيائى مانند خورشيد(الشمس تقبح في عيون الرمد)، ماه، آسمان و ابر و رعد و برق و باران (ان السماء ترجى حين تحتجب)، بادها، شب و روز و ايام(الليالى حبلى ليس يدرى ما تلد)، روزگار و زمان (الدهر بالانسان دوارى)، زمين (تمسحوا بالارض فإنها بكم برة)، كوهها و سنگها (لا تلتقى الجبال و قد تلتقى الرجال) و...
ادوات و ابزار مورد استفاده در منزل، مانند چاقو، ديگ، سوزن و...
اعضاى ظاهرى و باطنى انسان، مانند سر، صورت، چشم، گوش، بينى و...
فرشتگان، شيطان و ابليس، خير و شر، حق و باطل، قضا و قدر و گرفتارىها، كعبه و حج و حرم، بهشت و جهنم، اسب، شتر، الاغ، گاو، گوسفند، گرگ، سگ، روباه، خوك، ميمون، عقاب، باز، كركس، كلاغ، گنجشك، مار و عقرب و... نيز هر كدام داراى مثلهايى هستند كه مؤلف در اين فصل آنها را ذكر كرده است.
فصل چهارم، درباره ساير فنون و اغراض است و مشتمل است بر:
- ذكر حالاتى از انسان كه مورد تمثيل واقع مىشود، مانند جوانى، پيرى، فقر، غنا، سعادت، شقاوت، امنيت، ترس، سفر و غربت، صحت و مرض، مرگ و زندگى و...
- محاسن و مكارم اخلاق، مانند عقل، جود، تواضع، قناعت، عفو، صدق، حياء، صبر، خوشرويى، شكر، مشورت، عمل كردن به وعده، مدارا كردن با مردم، كتمان سر، حسن خلق و...
- ذكر خلقيات زشت و ناپسند، مانند جهل و حماقت، بخل، كبر و عجب، دروغ، غضب، ظلم و...
- مطالب متفرقه و فنون پراكنده، مانند فرزند و خويشاوندى، برادران و دوستان و دوستى و آنچه به آن مربوط مىشود، عتاب، دشمنى و...
آنچه باعث تمايز اين كتاب، از ساير كتبى كه در همين موضوعات تأليف گرديدهاند، اعم از آنهايى كه قبل از ثعالبى بوده يا بعد از وى نوشته شدهاند، اين است كه ثعالبى اديبى كمنظير و آشنا با ادبيات عرب و فارس بوده است و ديگر آنكه وى، تنها به امثال عرب اكتفا نكرده، بلكه از امثال اسلامى، جاهلى، عربى، عجمى، ملوكى، خاصى و عامى بهره گرفته است و اين، باعث جامعيت كمنظير اين كتاب شده و به همين دليل ديگران هم كه بعدها در باب امثال و حكم كتاب نوشتهاند، تقريباً همگى به نوعى از كتاب ثعالبى بهرهبردارى كرده و احياناً بدان اشاره نيز نمودهاند.
وضعيت كتاب
دكتر قصى الحسين، تحقيق، شرح و فهرستبندى كتاب را بر عهده داشته است.
فهرستهاى زير، در پايان كتاب آمده است:
- فهرست موضوعات؛
- فهرست اعلام؛
- فهرست آيات قرآنى؛
- فهرست مصادر و مراجع؛
- فهرست اشعار.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.