حدیث غدیر منشور جاودان ولایت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR18475J1.jpg | |||
| عنوان =حدیث غدیر: منشور جاودان ولایت | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
| | [[رهبر، محمدتقی]] (نويسنده) | ||
| زبان =فارسی | |||
| | | کد کنگره =BP 141/5 /ع4ر9* | ||
| موضوع = | |||
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
غدیر خم - احادیث | غدیر خم - احادیث | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مشعر | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1387 ش | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18475AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
|سال نشر | | شابک =978-964-540-086-4 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
|- | | کتابخانۀ دیجیتال نور =19343 | ||
|کد | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
| پیش از = | |||
}} | |||
خط ۶۹: | خط ۵۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده:متون احادیث]] |
نسخهٔ ۳۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۰۶
حدیث غدیر: منشور جاودان ولایت | |
---|---|
پدیدآوران | رهبر، محمدتقی (نويسنده) |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-086-4 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث غدیر خم - احادیث |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 141/5 /ع4ر9* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حديث غدير: منشور جاودان ولايت، اثر محمدتقى رهبر، به زبان فارسى است.
كتاب در دفاع از واقعه مسلّم تاريخى غدير خم و حديث ولايت و در پاسخ به نوشتهاى با نام «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» كه به انكار ولايت و خلافت حضرت على(ع) و تحريف واقعه غدير پرداخته، نوشته شده است[۱]
نويسنده، در مقدمه كتاب آورده است: «هدف اصلى اين مقاله، برملا كردن بخشى از دسيسههاى تاريخنگارى و تبليغاتى وهابىها و دفاع از ولايت و خلافت علوى است كه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم به امر پروردگار و با فرمان «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»[۲]آن را ابلاغ فرمود كه بدون آن، رسالت ابتر و دعوت ناتمام بود»[۳]
با توجه به اينكه خلافت و ولايت حضرت على(ع) تنها در اواخر عمر پيامبر(ص) و در واقعه غدير خم عنوان نشده، بلكه از سالهاى آغازين ظهور اسلام و در نخستين روزهاى دعوت رسمى و علنى پيامبر اكرم(ص) مطرح گرديده و سپس در هر موقعيت و مناسبتى كه پيش مىآمد، پيامبر(ص)، على(ع) را بهعنوان ولى، بهترين شخص و... معرفى مىكرد، لذا مؤلف در ابتدا دو حديث دار و منزلت را مىآورد و سپس حديث غدير و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسى قرار مىدهد.
وى، حديث غدير را از دو منظر استناد روايى و متن بررسى مىكند.
ايشان از منظر سند مىگويد:
«مبالغه نيست اگر بگوييم هيچ حديث نبوى، به اندازه حديث غدير روايتكننده ندارد و به گفته دانشمندان اسلام، از جمله ابن جوزى از علماى عامه، «حديث غدير مورد اجماع محدثان و سيرهنگاران اسلام است» كه از عصر پيامبر(ص) تاكنون، پيرامون آن كتابها نوشتهاند و جامعترين آنها كتاب «الغدير» علامه امينى است كه با استناد به منابع اهل سنت، در يازده جلد تدوين شده است»[۴]
مؤلف بعد از ذكر دو آيه شريفه «اكمال» و «تبليغ» مىگويد: حديث غدير با آن شكوه و عظمت، مىبايست براى ابلاغ و بيان يك رسالت بسيار مهم الهى باشد كه بنا به نص قرآن اگر انجام نمىشد، دين ناقص و رسالت ابتر و ناتمام بود؛ چنانكه آيه كريمه «تبليغ» و آيه «اكمال دين» بر آن دلالت دارد؛ بنابراين، اگر نصب امامت از طرف خدا و رسولش نباشد و جامعه توسط ايشان رهبرى نشود، بدون ترديد جامعه و دين بهسوى انحراف كشيده خواهد شد و دست بدعت، تحريف و نفاق، سرنوشت آن را به نابودى خواهد كشاند[۵]
مؤلف با انتقاد از نويسنده كتاب «ماجراى غدير خم و رابطه آن با ولايت» چنين نوشته: آيا بىانصافى نيست كه نويسندهاى ديده بر ديدن حق ببندد و نقش كليدى ولايت را ناديده بگيرد و قلم به دست گرفته و شأن نزول آيه و مورد صدور حديث غدير را از مسير خود منحرف ساخته و در يك حادثه كوچك محدود سازد؟[۶]
در ادامه مؤلف شبهاتى را كه درباره حديث غدير بيان شده، جواب داده و بر ولايت و خلافت حضرت على(ع) با توجه به آياتى از قرآن، همچون آيه 55 سوره مائده، آيه 59 سوره نساء و حديث متواتر ثقلين تأكيد مىكند.
در پايان نيز اين مغالطه را كه «پيامبر نخواسته دوازده نفر مشخص از اهلبيت(ع) را مانند قرآن مصدر تشريع قرار دهد»، چنين پاسخ مىگويد: ائمه(ع)مصدر تشريع نيستند و احدى از شيعيان و پيروان اهلبيت(ع) ادعا نكرده پيامبر(ص) با اعلام امامت آنان خواسته مانند قرآن آنها را مصدر تشريع قرار دهد، بلكه آنان تشريحكننده شريعت و تبيينكننده آن بر اساس مبانى هستند كه بهوسيله پيامبر(ص) ترسيم شده و تا قيامت نه چيزى بر آن افزوده و نه چيزى از آن كاسته مىشود.
اين، در حالى است كه جماعتى از اهل سنت، در شرع مقدس چيزهايى را وارد كردهاند كه در قرآن و سنت و سيره نبودى وجود نداشته و آنان با استناد به اعمال خلفا و برخى اصحاب، آن را جزو آداب شريعت قرار دادهاند[۷]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.