نالینو، کارلو آلفونسو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[الزيج الصابي في حساب النجوم و فلک البروج و مواضع الکواکب و غیرها]] | [[الزيج الصابي في حساب النجوم و فلک البروج و مواضع الکواکب و غیرها]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]] | [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]] |
نسخهٔ ۱ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۵
نام | نالینو، کارلو آلفونسو |
---|---|
نام های دیگر | Carlo Alfonso Nallino |
نام پدر | |
متولد | 1872م |
محل تولد | تورین ایتالیا |
رحلت | ۲۵ ژوئیه ۱۹۳۸ (۶۶ سال) |
اساتید | |
برخی آثار | الزيج الصابي في حساب النجوم و فلک البروج و مواضع الکواکب و غیرها |
کد مؤلف | AUTHORCODE6252AUTHORCODE |
كارلو الفونسو نالينو (به ایتالیایی Carlo Alfonso Nallino) (زاده ۱۸۷۲-درگذشته ۱۹۳۸) ، شرقشناس و پژوهنده تاریخ علم شرق
او در سال 1872م در تورين در خانوادهاى اهل علم به دنيا آمد. پدرش استاد شيمى بود. پس از اتمام تحصیلات اولیه مشغول یادگیری زبان عربی و سپس سریانی و عبری در اودینه[۱] شد. پس از آن به دانشگاه هنر تورین رفت و در بیست و یک سالگی درجه دکترا را اخذ کرد. موضوع رساله پایاننامه او درباره آثار ستارهشناسی و جغرافیای عربی و اسلامی بود.
در 21 سالگى نخستين كتابش را، كه درباره آثار جغرافيايى و ستارهشناسى عربى و اسلامى بود، در سه جلد منتشر كرد. پس از آن كار مفصل او درباره زيج بتانى از 1899م تا 1907م منتشر شد که او را در ميان مورخان علم، سرشناس كرد.
از سال 1896 در موسسه شرقشناسی ناپل به تدریس زبان عربی پرداخت و بعد از آن به دانشگاه پالرمو رفت. سپس از طرف دولت ایتالیا به قاهره عازم شد و شش ماه در آنجا ماند.
در 1900 نالینو کتابی به زبان عربی مصری منتشر کرد که حاصل سفر او به مصر بود و همین امر موجب اجازه ملک فواد اول پادشاه مصر برای تدریس در دانشگاه خدیو مصر شد. در میان شاگردان او در این دوره نام طه حسین شاعر بزرگ مصری به چشم میخورد. اساتید مصری در 1909 برای سخنرانی درباره ستارهشناسی از او دعوت بعمل آورند. نالینو سخنرانیاش را به زبان عربی ایراد کرد که سپس به صورت کتاب و تحت عنوان”علم ستارهشناسی، تاریخ اعراب در قرون وسطی” منتشر شد. علاقمندی او به تاریخ اسلام موجب شد که پس از تصرف طرابلس توسط دولت ایتالیا، از طرف وزارت مستعمرات ایتالیا مامور بررسی و نگهداری نسخ قدیمی و خطی عربی و اسناد منتصب به دولت عثمانی منصوب شد. ناگفته نماند که او مطالعاتی هم درباره دولت عثمانی و زبان ترکی داشت. از دیگر موضوعات مورد علاقه او مطالعات یمن و تمدنهای مختلف مربوط به آن از گذشته تا به امروز بود که مباحث مربوط به لهجهها و خطهای مختلف عربی از آن جمله است.از 1927 تا 1931 تاریخ یمن را در دانشگاه هنر مصر تدریس میکرد که تاثیر زیادی در رشد و شکوفایی این رشته داشت. در 1933 به عضویت در آکادمی سلطنتی زبان عربی در قاهره درآمد و نیز یکی از اعضا آکادمی ملی و آکادمی سلطنتی ایتالیا بود. پس از بازگشت به ایتالیا در دانشگاه لاساپینزای رم[۲] استاد شد و موسسه پژوهشهای شرقی را در آنجا بنا نهاد. این موسسه نشریهای به نام شرق نوینرا زیر نظر او منتشر میکرد.
کتب و مقالات زیادی از او به زبان ایتالیایی و عربی موجود است. “علم ستارهشناسی، تاریخ اعراب در قرون وسطی”، “تاریخ هنر عرب”، “زبان عامیانه عربی در مصر” از جمله کتابها و مقاله “پیشگامان اروپایی در یمن” از تحقیقات شاخص اوست. او دو کتاب هم درباره تأثیر شریعت اسلامی بر اروپا دارد :” تمدن اسلامی در اروپا در قرون وسطا”و “جهان اسلام و اروپا”. در ایران نالینو را بیشتر به خاطر کتاب “تاریخ نجوم اسلامی” ترجمه احمد آرام میشناسند. نالینو در این کتاب درباره علم ستارهشناسی و اهمیت آن نزد مسلمانان و عرب زبانان سخن میگوید. او عقیده دارد آنچه متدینین را به علم نجوم جلب کرد، آیات قرآنی بود که در مورد سودمندی اجرام سماوی و حرکات آنها بحث میکنند و مردم را به تدبر در آنها امر مینمایند. به همین جهت است که در تفسیرهای بزرگی چون مفاتیحالغیب فخرالدین رازی و تفسیر نظامالدین الحسن القمی النیشابوری ملاحظه میکنید که هرجا فرصت به دست آمده، به تفصیل درباره مسائل فلکی به بحث پرداختهاند. منظور از اعراب در این کتاب، تمام کسانی است که در ممالک اسلامی با زبان عربی کار میکردند یعنی مینوشتند، میخواندند و غیره.
دختر او ماریا نالینو[۳] جا پای پدر نهاد و به شرقشناسی روی آورد و مسئولیت انتشار آثار پدرش را بر عهده گرفت. او زبان عربی را تقریبا بدون لهجه صحبت میکرد. خانه نالینو و دخترش به موسسه فرهنگی تبدیل شده است و ماریا نالینو تا زمان مرگ مدیریت آن را برعهده داشت.
وفات
نالينو به زبانهاى عربى، فارسى، تركى و اردو مسلط بود. کارل نالینو در 1938 سفری دو ماهه به شبه جزیره عربستان داشت. در بازگشت به ایتالیا نگاشتن سفرنامه عربستان را آغاز کرد. تنها یک جلد از این سفرنامه منتشر شده بود که دچار حمله قلبی شد و در 25 جولای 1938 درگذشت.
پانویس
منابع مقاله
پایگاه مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی زبان اروپایی