شرح نهجالبلاغة (ابن میثم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | ||
[[رده:حالات فردی]] | [[رده:حالات فردی]] | ||
[[رده:علی بن | [[رده:علی بن ابیطالب(ع)]] |
نسخهٔ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۵۴
نام کتاب | شرح نهج البلاغة (ابن میثم) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | نهج البلاغه. شرح |
پدیدآورندگان | علی بن ابیطالب (ع)، امام اول (نويسنده)
شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) ابنمیثم، میثم بن علی (شارح) |
زبان | فارسی
عربی |
کد کنگره | BP 38/02 /الف28 |
موضوع | علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج البلاغه - نقد و تفسیر |
ناشر | دفتر نشر الکتاب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 3466 |
معرفى اجمالى
شرح نهجالبلاغه ابن ميثم بحرانى، از علماى قرن هفتم هجرى است كه به زبان عربى شرحى ترتيبى بر نهجالبلاغه نوشته است. شرح وى جنبه فلسفى- عرفانى دارد كه در پنج جلد و با مقدمهاى مفصل تنظيم گشته است.
انگيزه تاليف
به قصد توضيح اصطلاحاتى كه در شرح به كار برده، دست به نگارش اين مقدمه زده است به بيان ديگر، وى نگارش چنين مقدمهاى را ضرورى مىديده، چرا كه خواننده، اگر بدون پيش زمينه بلاغى به مطالعه اين شرح كه آكنده از اصول، قواعد، اصطلاحات و توضيحات بلاغى است- بپردازد سرگردان و حيران مىشود.
ساختار كتاب
اين شرح به طور كلى از دو بخش تشكيل شده است:
الف- مقدمهاى مفصل كه از سه مبحث كلى تشكيل شده كه در متن عربى از آنها به قواعد ثلاث تعبير شده است.
ب- متن كه شرح كامل نهجالبلاغه به صورت ترتيبى است.
گزارش محتوا
مولف، بعد از اتمام مقدمه به ذكر نسب سيد رضى پرداخته و توضيح مختصرى درباره وى، محل تولد، وفات و مدفنش به دست داده و در پى آن، مقدمه سيد رضى بر نهجالبلاغه را آورده و شرح كرده است. پس از اين شرح تقريبا مفصل بر مقدمه سيد رضى، شرح خطبهها آغاز مىشود كه به ترتيب آمده و شرح شدهاند. مولف، پس از شرح آخرين خطبه در جلد چهارم، به شرح نامهها، عهدنامهها، و وصيتنامهها، كه بخش دوم نهجالبلاغه را تشكيل مىدهند، پرداخته است و پس از شرح آخرين نامه در اواسط جلد پنجم، شرح همه كلمات قصار را در نيمه دوم اين جلد جاى داده و شرح خود را به پايان رسانده است.
شرح نهجالبلاغه ابن ميثم بحرانى آكنده از معانى رفيع عرفانى است.
به گزارش خبرگزارى شبستان، آيت الله محمدعلى تسخيرى، دبير كل مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى در نشست تخصصى شرح نهجالبلاغه با اشاره به مقدمه شرح نهجالبلاغه ابن ميثم بحرانى، آن را اثرى منحصر به فرد در ميان ديگر آثار وى دانست و گفت: با مطالعه دقيق مقدمه شرح نهجالبلاغه مىتوان دريافت كه اين مقدمه آكنده از معانى سودمند است.
مقدمه ابن ميثم بحرانى در كتاب شرح نهجالبلاغه با اين كه از كثرت تفريع برخوردار است؛ ولى در كل به تشريح سه محور مباحث الفاظ، موضوع خطابه و اين حقيقت كه حضرت على عليهالسلام جامع تمام صفات انسانى و خورشيد والاى تمامى ارزشهاى انسانى بوده، پرداخته است. اين قواعد دلالت بر وسعت و گستره دانش شيخ ميثم بحرانى دارد.
بسيارى از پژوهشگران معتقدند، شرح نهجالبلاغه ابن ميثم دربردارنده بسيارى از علوم و معارف اسلامى است و اين نشاندهنده تسلط شگرف اين شارح بر علوم گوناگون است.
احمد دخيل با اشاره به استفاده علامه بحرانى از روش تفسير موضوعى در شرح نهجالبلاغه، گفته است: اين تفسير تنها يك ترجمان حماسى و يا خطابى نيست، بلكه اين شارح با دقت نظر بر روى كل كلمات دست به ترجمه نهجالبلاغه زده است و به همين دليل است كه جان و اصالت عقلى و انديشه كلام اميرالمؤمنين عليهالسلام با مطالعه اين شرح به خواننده ارايه مىشود. اين تفسير از منظر يك شيعه متعصب وارد كار نشده، بلكه ابن ميثم بحرانى عنصر عقل و انديشه را در كنار اعتقاد قرار داده و در نهايت يك تفسير جاودانه خلق كرده است.
وى در مقدمه شرح خويش چنين مىگويد:
اين كتاب براى من بعد از كتاب خدا و سخنان پيامبرش چراغى است كه در تاريكىها از نورش بهره مىبرم و نردبانى است كه با آن به آسمانها مىروم و آن هنگام كه بر سرّى از اسرار بىكرانش واقف مىشوم و جلوههاى نورانىاش را سرمه چشمان خويش مىسازم، بر آنان كه از روى نادانى از آن سر برتافتهاند، تأسف مىخورم و شوق فراوانى در من شعله مىكشد كه براى آن اهلى بيابم...
وى شرح خويش را بر نهجالبلاغه به علاءالدين جوينى اهداء كرده و آن را با جديت كامل و بر شيوهاى خاص بنا نهاده كه ويژگىهاى آن را در مقدمه شرح بيان مىكند.
شيوه ابن ميثم عرفانى و فلسفى بوده و تلاش مىكند تا برخلاف شروح ديگر از ديدگاه عمومىتر در جهان اسلام پيروى نمايد؛ اين موضوع حيطه گستردهاى را به نوع مباحث مطرح شده، توسط وى بخشيده است. شيخ تأكيد دارد كه چون اين كتاب به على عليهالسلام ارتباط دارد، وى خود را ملزم مىداند كه در شرح آن از شيوه علمى تحقيق و تتبع دست برندارد.
وى مىگويد: من با خداى خود عهد بستم كه طريق غير از حق نپويم و براى مراعات حال كسى از بندگان خدا مرتكب لغزش نشوم. بنابراين، اگر نظراتم با مراد عالى (مولا) موافق درآمد كه مقصد نهايى همين است و اگر چنين نشد، عذر مىخواهم و طلب بخشايش مىكنم.
ابن ميثم در شرح خود سه مقدمه را تحت عنوان سه قاعده بيان مىكند:
قاعده اول، در مباحث الفاظ. در اين مبحث وى از تساوى لفظ و معنى، آرايههاى سخن، حقيقت و مجاز، اقسام تشبيه و انواع نظم، سخن مىگويد.
قاعده دوم، در سخنورى. در اين مبحث وى خطابه منطقى ارسطو را بررسى مىكند و اركان سخنورى و فوايد آن، اصول و اساس آن، انواع آن و نهايتا آرايههاى آن را بيان مىكند.
قاعده سوم، در فضايل على عليهالسلام. شيخ در اين مبحث به فضيلتهاى على عليهالسلام پرداخته و كرامات وى را بيان مىكند و از لحاظ ادبى نيز وى را پيشواى سخنوران و متكلمان برمىشمارد.
شيوه شيخ در شرح نهجالبلاغه
در مطالعه شرح نهجالبلاغه ابن ميثم مىتوان شيوهاى را به شرح ذيل ملاحظه نمود:
1- ابتدا به نقل خطبه پرداخته مىشود، اگر خطبه بلند باشد، به چند پاره منقسم مىگردد.
2- شيخ شرح خود را با لفظ «اقول» شروع مىكند.
3- در ابتداى شرح، مفردات توضيح داده مىشوند و براى اين منظور گاه به آيات قرآنى و زمانى نيز به شعر و حديث استشهاد مىشود.
4- شارح، علاوه بر معانى مفردات، جنبههاى بلاغى كلام امام را نيز برمىشمارد.
5- شارح، بحث خود را با بررسى كامل مفاهيم و حقايق فلسفى و بعضا عرفانى غنا مىبخشد.
6- شيخ مباحث خود را به زير بخشهاى زيادى تقسيم مىكند و هر قسمت را يك فصل مىنامد و براى برخى از قسمتها نيز نامى مىنهد.
7- در برخى موارد، پيش از پرداختن به شرح، سبب ورود كلام بيان شده است، ذكر سبب ورود، بيش از همه، در نامهها و كمتر از همه، در كلمات قصار به چشم مىخورد.
8- در شرح نامهها اگر نامه امام على(ع) در جواب به نامه كسى نوشته شده باشد، شارح، گاه متن كامل نامه آن شخص و گاه بخشى از آن را آورده است. البته اين مولفه را مىتوان زير مجموعه مولفه پيش هم دانست، زيرا نامه نخست در اصل، سبب ورود نامه جواب است. اما به هر دو اين دو براى توضيح و تفصيل بيشت در ذيل دو مولفه جداگانه آورده شدهاند.
9- ذكر تاريخ صدور كلام در مواردى كه دست يافته باشد يا لازم بداند، آن را ذكر كرده است.
10- در پارهاى از موارد، مخاطب يا مخاطبان كلام يا نامه حضرت امير را هم مشخص كرده است.
11- مخاطب نامه در مواردى به اجمال معرفى شده است.
12- شارح، در مواردى كه درباره اصل خطبه بحثى نياز بوده، پيش از شرح متن، آن را مطرح كرده است. چنان كه در مورد خطبه شقشقيه، شبه ساختگى بودن اين خطبه و شك در صدور آن را از امام على(ع) از سوى اهل سنت مطرح شده و مولف، پس از ذكر اين شبهات و آوردن دلايل انكار اين خطبه از سوى آنان، براهين كافى و وافى در رد اين پندار، ارائه كرده است.
13- در مواردى كه كلام، گزيدهاى از خطبهاى كامل و طولانى باشد، پيش از شرح، به اين مطلب اشاره شده است.
14- ابن ميثم، در اين تاليف، به نسخههاى ديگر نهجالبلاغه و كتب يا منابع ديگرى كه متن كلام در آنها نيز آمده بوده، توجه داشته است، زيرا در پارهاى موارد، پيش از پرداختن به شرح، به اختلاف نسخههاى نهجالبلاغه و منابع ديگرى كه متن در آنها آمده، اشاره كرده و تفاوت متن اين نسخهها را بيان كرده است.
15- به بيان ضبط و تلفظ صحيح نامها پرداخته است.
16- معمولا درباره وجه تسميه خطبههايى كه در نهجالبلاغه داراى نام مشخص هستند، چيزى بيان نكرده است.
17- پيش از آغاز متن، درباره متن خطبه يا كلام توضيحاتى مىدهد.
18- در ابتداى شرح متن، پيش از هر بحث ديگر، به بحث لغوى درباره واژهها و اصطلاحاتى كه نياز به شرح و توضيح داشتهاند، پرداخته است.
19- آوردن مقدمهاى پيش از هر شرح
20- بيان هدف كلى كلام و محور اصلى آن
از مولفههاى موجود در حين شرح مىتوان به بخش بندى متن در صورت طولانى بودن آن، شرح تكه تكه هر بخش، بخش بندى موضوعى متن، استفادههاى گوناگون و پرشمار از آيات قرآن، استفاده از احاديث اهل بيت و صحابه، به كارگيرى مباحث كلام، فلسفى منطقى، بهرهگيرى از شروح پيشين نهجالبلاغه، استفاده از گفتههاى تاريخى، استفاده از اشعار عرب، تكميل شعر به كار رفته در كلام حضرت امير، به كارگيرى علوم ادبى چون صرف، نحو و بلاغت، شرح ندادن قسمتهايى از متن، بيان معاريض و اشارت موجود در كلام حضرت على(ع)، بيان اشتراكات و تشابهات، شرح مفصل بخشهايى مربوط به توحيد و خداشناسى، ذكر خاستگاه كنايات و ضربالمثلها، مشخص نكردن منبع و گوينده برخى اقوال، كاربرد واژه السيد براى سيد رضى و عبارت پايانى شرحها به جمله و بالله التوفيق و گاه نيز با بالله التوفيق و العصمة يا بالله العصمة و التوفيق يا تعابيرى از اين دست، شرح را به پايان مىبرد.
وضعيت كتاب
اولين كار درباره كتاب توسط خود ابن ميثم انجام گرفته، به نام اختيار مصباح السالكين كه خلاصه اين شرح است.
مختصر كردن اين شرح توسط علامه حلى متوفاى 726 ه.ق كه امروز موجود نيست.
مختصر كردن اين شرح توسط نظامالدين على بن الحسن گيلانى از علماى قرن يازدهم هجرى كه آن را در انوار الفصاحه و اسرار البلاغه فى شرح نهجالبلاغه خلاصه كرده است.
منابع مقاله
1- مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله انديشه تقريب، زمستان 1385 شماره9، عنوان مقاله: اخبار فرهنگى
2- مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله نهجالبلاغه، بهار 1385، شماره 15و 16، عنوان مقاله خلاصهاى از شرح حال و گزارش سمينار بزرگداشت ابن ميثم بحرانى در كشور بحرين
3- دائره المعارف بزرگ اسلامى جلد چهارم
4- مجله علوم حديث، سال سيزدهم شماره دوم، عنوان مقاله: معرفى و روش شناسى شرح نهجالبلاغه ابن ميثم بحرانى، نويسنده: مجيد روحى دهكردى
پیوندها
مطالعه کتاب شرح نهج البلاغة (ابن میثم) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور