سير نفس: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==معرفى اجمالى== «سير نفس» رسالهاى است كه در آن روح انسانى از پائينترين مر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#چنانكه در سفر جسمانى مقامات و منازل را بايد به ترتيب سپرى نمود تا به سر منزل مقصود رسيد در سفر روحانى هم مقامات و منازل را واحدا بعد واحد بايد طى كرد تا به مقام وحدت باريتعالى رسيد. | #چنانكه در سفر جسمانى مقامات و منازل را بايد به ترتيب سپرى نمود تا به سر منزل مقصود رسيد در سفر روحانى هم مقامات و منازل را واحدا بعد واحد بايد طى كرد تا به مقام وحدت باريتعالى رسيد. | ||
بعد از طى مقدّمات به سفر روحانى مىپردازيم ابتداى سفر روحانى انسان از عالم مادى و جسمانى اوست كه عالم صغير نامند انسان بايد در هريك از منازل عالم جسمانى فرود آيد و هريك از آنها را بنحو احسن بشناسد سپس بر همۀ آنها وقوف پيدا كرده و در تحت تصرّف خود درآورد آنگاه به عالم كبير كه عالم طبايع است قدم مىگذارد و آنها عبارتند از:خاك، آب، باد، آتش و در هركدام از آنها منزل كرده و بالاخره در تحت تصرّف عقل درمىآورد سپس از اين عالم طبايع سفر مىكند و به عالم عناصر قدم مىگذارد و با قدم همت از اين عوالم نيز هجرت كرده به عالم افلاك كه عالم ملكوت است قدم مىگذارد در آنجا از كون و فساد خبرى نيست و همۀ طبايع و عناصر عالم مادّى مسخّر عالم افلاكند سالك در سير خود منازلى را طى مىكند كه عبارتند از:آسمان اوّل يا فلك قمر، آسمان دوّم يا فلك عطارد، آسمان سوّم يا فلك زهره، آسمان چهارم يا فلك آفتاب، آسمان پنجم يا فلك مرّيخ، آسمان ششم يا فلك مشترى، آسمان هفتم يا فلك زحل، آسمان هشتم يا فلك البروج، آسمان نهم يا فلك الافلاك، عقل كل يا آسمان نهم.سالك بعد از طى اين منازل بالاخره به عالم وحدت باريتعالى راه مىيابد و سير تمام مىشود. | بعد از طى مقدّمات به سفر روحانى مىپردازيم ابتداى سفر روحانى انسان از عالم مادى و جسمانى اوست كه عالم صغير نامند انسان بايد در هريك از منازل عالم جسمانى فرود آيد و هريك از آنها را بنحو احسن بشناسد سپس بر همۀ آنها وقوف پيدا كرده و در تحت تصرّف خود درآورد آنگاه به عالم كبير كه عالم طبايع است قدم مىگذارد و آنها عبارتند از:خاك، آب، باد، آتش و در هركدام از آنها منزل كرده و بالاخره در تحت تصرّف عقل درمىآورد سپس از اين عالم طبايع سفر مىكند و به عالم عناصر قدم مىگذارد و با قدم همت از اين عوالم نيز هجرت كرده به عالم افلاك كه عالم ملكوت است قدم مىگذارد در آنجا از كون و فساد خبرى نيست و همۀ طبايع و عناصر عالم مادّى مسخّر عالم افلاكند سالك در سير خود منازلى را طى مىكند كه عبارتند از:آسمان اوّل يا فلك قمر، آسمان دوّم يا فلك عطارد، آسمان سوّم يا فلك زهره، آسمان چهارم يا فلك آفتاب، آسمان پنجم يا فلك مرّيخ، آسمان ششم يا فلك مشترى، آسمان هفتم يا فلك زحل، آسمان هشتم يا فلك البروج، آسمان نهم يا فلك الافلاك، عقل كل يا آسمان نهم.سالك بعد از طى اين منازل بالاخره به عالم وحدت باريتعالى راه مىيابد و سير تمام مىشود. | ||
== پیوندها == | |||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/13526 مطالعه کتاب چهارده رساله در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | |||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | |||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | |||
[[رده:کلیات فلسفه اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۴۱
معرفى اجمالى
«سير نفس» رسالهاى است كه در آن روح انسانى از پائينترين مراتب وجود شروع به سير و حركت مىنمايد و بعد از طى منازل و عوالم، به عالم وحدت راه مىيابد.
گزارش محتوا
اين رساله از يك مقدّمه و دو فصل تشكيل يافته است. فصل اوّل: در فصل اوّل به سلسلۀ مراتب وجود اشاره مىكند كه در آن چگونه موجودى كه در پائينتر مرتبه وجود است از فيض الهى بهرهمند مىشود در آغاز فصل بيان مىكند كه عاقلۀ هر انسان كه كمال جسم و كالبد او را تشكيل مىدهد داراى دو نظر است يك نظر به صورت جسمانى است كه آنرا عالم سفلى گويند و يك نظر به عالم ملكوت است كه آنرا عالم علوى نامند نظرى كه به عالم سفلى است قوّۀ عامله گويند و نظرى كه به عالم علوى است قوّۀ علاّمه نامند صورت جسمانى كه همان كالبد انسان است ابتدا از قوّۀ عامله استفاده مىكند، قوّۀ عامله از عالمه، عالمه از عقل فعّال، عقل فعّال از عقل فلك قمر، عقل فلك قمر از عقل فلك عطارد، عقل فلك عطارد از عقل فلك زهره، عقل فلك زهره از عقل فلك آفتاب، عقل فلك آفتاب از عقل فلك مرّيخ، عقل فلك مرّيخ از عقل فلك مشترى، عقل فلك مشترى از عقل فلك زحل، عقل فلك زحل از عقل فلك البروج، عقل فلك البروج از عقل فلك الافلاك، عقل فلك الافلاك از عقل كل، و بالاخره عقل كل از فيض باريتعالى بهرهمند مىشود.
فصل دوّم:
در فصل دوّم به سير روحانى نفس مىپردازد و براساس نقشۀ فوق به حركت خود ادامه مىدهد قبل از شروع به حركت به ذكر مقدّماتى مىپردازيم:
- همانطوريكه عالم دوتاست عالم جسمانى و عالم روحانى، سيرو سفر نيز دوتاست جسمانى و روحانى.
- در سفر جسمانى، همراهى جسم و روح شرط است ولى در سفر روحانى فقط روح شرط است نه جسم.
- همانطوريكه سفر جسمانى دو پاى قوى مىخواهد براى سفر روحانى هم عقل و معرفت قوى لازم است.
- چنانكه در سفر جسمانى مقامات و منازل را بايد به ترتيب سپرى نمود تا به سر منزل مقصود رسيد در سفر روحانى هم مقامات و منازل را واحدا بعد واحد بايد طى كرد تا به مقام وحدت باريتعالى رسيد.
بعد از طى مقدّمات به سفر روحانى مىپردازيم ابتداى سفر روحانى انسان از عالم مادى و جسمانى اوست كه عالم صغير نامند انسان بايد در هريك از منازل عالم جسمانى فرود آيد و هريك از آنها را بنحو احسن بشناسد سپس بر همۀ آنها وقوف پيدا كرده و در تحت تصرّف خود درآورد آنگاه به عالم كبير كه عالم طبايع است قدم مىگذارد و آنها عبارتند از:خاك، آب، باد، آتش و در هركدام از آنها منزل كرده و بالاخره در تحت تصرّف عقل درمىآورد سپس از اين عالم طبايع سفر مىكند و به عالم عناصر قدم مىگذارد و با قدم همت از اين عوالم نيز هجرت كرده به عالم افلاك كه عالم ملكوت است قدم مىگذارد در آنجا از كون و فساد خبرى نيست و همۀ طبايع و عناصر عالم مادّى مسخّر عالم افلاكند سالك در سير خود منازلى را طى مىكند كه عبارتند از:آسمان اوّل يا فلك قمر، آسمان دوّم يا فلك عطارد، آسمان سوّم يا فلك زهره، آسمان چهارم يا فلك آفتاب، آسمان پنجم يا فلك مرّيخ، آسمان ششم يا فلك مشترى، آسمان هفتم يا فلك زحل، آسمان هشتم يا فلك البروج، آسمان نهم يا فلك الافلاك، عقل كل يا آسمان نهم.سالك بعد از طى اين منازل بالاخره به عالم وحدت باريتعالى راه مىيابد و سير تمام مىشود.