۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحها ' به 'اصطلاحها ') |
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
اين كتاب از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل سه محور) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، گردآورى متون قديمى و اصطلاحات تعريفشده در آثار فيلسوفان و انديشمندان پيشين است و به تحليل و مقايسه و انتقاد نپرداخته است. | اين كتاب از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل سه محور) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، گردآورى متون قديمى و اصطلاحات تعريفشده در آثار فيلسوفان و انديشمندان پيشين است و به تحليل و مقايسه و انتقاد نپرداخته است. | ||
نويسنده در مقدمهاش كه مكان و تاريخ نگارش آن را مشخص نكرده، هدف و روش خودش را در اين اثر توضيح داده و تأكيد كرده است: «... ما انديشههايى را ترجيح مىدهيم كه ما را دعوت به تأمل در ميراث علمى مىكند تا مطالبش استخراج شود و آن ميراث، اندك نيست، بلكه فراوان است و در زمينههاى گوناگون... در كتاب حاضر، از آثار فلاسفه و انديشمندان و نويسندگان مانند كتاب كندى در باب حدود و تعريفات و «إحصاء العلوم»، نوشته [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]؛ «مفاتيح العلوم»، نوشته خوارزمى؛ بخش نفس از كتاب «النجاة»، نوشته [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و فصولى از «معيار العلم»، نوشته [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] استفاده كرديم...»<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/5 ر. | نويسنده در مقدمهاش كه مكان و تاريخ نگارش آن را مشخص نكرده، هدف و روش خودش را در اين اثر توضيح داده و تأكيد كرده است: «... ما انديشههايى را ترجيح مىدهيم كه ما را دعوت به تأمل در ميراث علمى مىكند تا مطالبش استخراج شود و آن ميراث، اندك نيست، بلكه فراوان است و در زمينههاى گوناگون... در كتاب حاضر، از آثار فلاسفه و انديشمندان و نويسندگان مانند كتاب كندى در باب حدود و تعريفات و «إحصاء العلوم»، نوشته [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]؛ «مفاتيح العلوم»، نوشته خوارزمى؛ بخش نفس از كتاب «النجاة»، نوشته [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و فصولى از «معيار العلم»، نوشته [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] استفاده كرديم...»<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/5 ر.ک: مقدمه كتاب، ص5]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/12 12]</ref>نويسنده گاه از شكل و جدول نيز براى كمك به امر آموزش بهره برده است<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/126 ر.ک: همان، ص126]، [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/215 215]، [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/223 223] و [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/224 224]</ref> | ||
نويسنده براى توليد اثر حاضر در مجموع از منابع قابل توجهى (52 كتاب به زبان عربى و يك كتاب به زبان فرانسه) براى استناد و مقايسه استفاده كرده است<ref>همان، ص[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/251 251]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/254 254]</ref> | نويسنده براى توليد اثر حاضر در مجموع از منابع قابل توجهى (52 كتاب به زبان عربى و يك كتاب به زبان فرانسه) براى استناد و مقايسه استفاده كرده است<ref>همان، ص[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/251 251]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/254 254]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است: | براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است: | ||
#اشتقاق همان است كه در شعر، مجانست ناميده مىشود و آن، مثل قول آن گوينده است كه گفت: «لا ترى الجاهل إلا مفرطا أو مفرّطا» و مثل سخن كسى كه گفت: «إنّ هذا الكلام صدر عن صدر صدر و طبع طبع و قريحة قريحة و جوارح جريحة»<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/38 ر. | #اشتقاق همان است كه در شعر، مجانست ناميده مىشود و آن، مثل قول آن گوينده است كه گفت: «لا ترى الجاهل إلا مفرطا أو مفرّطا» و مثل سخن كسى كه گفت: «إنّ هذا الكلام صدر عن صدر صدر و طبع طبع و قريحة قريحة و جوارح جريحة»<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/38 ر.ک: متن كتاب، ص38]</ref>گفتنى است كه اين سخن حكيمانه: «لا ترى الجاهل إلا مفرطا أو مفرّطا»؛ يعنى: «نادان را نمىبينى جز افراطگر (تندرو) يا تفريطگر (كندرو)»؛ از كلام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] در «نهجالبلاغة» است و نويسنده ندانسته و يا نخواسته و نتوانسته نام گويندهاش را ذكر كند. | ||
#نويسنده در مورد طبقه دوم از پادشاهان كيانى ايران، چنين نوشته است: كيكاوس و لقبش «نَمُرد» است؛ يعنى كسى كه هنوز گرفتار مرگ نشده و نمرده و به گمانم او همان است كه عبرانىها او را «نمرود» مىنامند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/57 ر. | #نويسنده در مورد طبقه دوم از پادشاهان كيانى ايران، چنين نوشته است: كيكاوس و لقبش «نَمُرد» است؛ يعنى كسى كه هنوز گرفتار مرگ نشده و نمرده و به گمانم او همان است كه عبرانىها او را «نمرود» مىنامند<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref> | ||
#تأويل: در اصل ترجيع و برگرداندن است و در شرع، برگشت دادن لفظ از معناى ظاهرىاش به معنايى است كه احتمال دارد، در صورتى كه احتمالدهنده آن را موافق كتاب و سنت بداند؛ مثل قول خداى متعال: ''' «... يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ...» '''<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/140 انعام95]/</ref>اگر به آن، بيرون آوردن پرنده را از تخم اراده كند، تفسير مىشود و اگر به آن، بيرون آوردن مؤمن از كافر يا عالم از جاهل را اراده كند، تأويل خواهد بود<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/178 ر. | #تأويل: در اصل ترجيع و برگرداندن است و در شرع، برگشت دادن لفظ از معناى ظاهرىاش به معنايى است كه احتمال دارد، در صورتى كه احتمالدهنده آن را موافق كتاب و سنت بداند؛ مثل قول خداى متعال: ''' «... يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ...» '''<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/140 انعام95]/</ref>اگر به آن، بيرون آوردن پرنده را از تخم اراده كند، تفسير مىشود و اگر به آن، بيرون آوردن مؤمن از كافر يا عالم از جاهل را اراده كند، تأويل خواهد بود<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/178 ر.ک: همان، ص178]</ref> | ||
#شيمى و ابزارهاى آن: اسم اين صناعت كيمياء است و آن عربى است و اشتقاقش از «كمى - يكمي» است؛ به معنى پوشاندن و پنهان كردن. گفته مىشود: «كمى الشهادةَ يكميها»؛ يعنى گواهى را كتمان كرد (مىكند) و محققان اين صناعت، آن را حكمت مىنامند بدون هيچ قيدى و برخى آن را صنعت مىشمارند و از آلات شيميدانها، ابزارهايى است كه در نزد ريختهگران و ساير اصحاب حرفهها و مهارتها مشهور است؛ مانند: «كور»، «بوطق»، «ماشق»، «راط»، «زقّ» كه در آن دميده مىشود و...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/245 ر. | #شيمى و ابزارهاى آن: اسم اين صناعت كيمياء است و آن عربى است و اشتقاقش از «كمى - يكمي» است؛ به معنى پوشاندن و پنهان كردن. گفته مىشود: «كمى الشهادةَ يكميها»؛ يعنى گواهى را كتمان كرد (مىكند) و محققان اين صناعت، آن را حكمت مىنامند بدون هيچ قيدى و برخى آن را صنعت مىشمارند و از آلات شيميدانها، ابزارهايى است كه در نزد ريختهگران و ساير اصحاب حرفهها و مهارتها مشهور است؛ مانند: «كور»، «بوطق»، «ماشق»، «راط»، «زقّ» كه در آن دميده مىشود و...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/245 ر.ک: همان، ص245]</ref> | ||
#علم نجوم، در زبان عربى تنجيم ناميده مىشود و در يونانى، اصطرنوميا و اصطر همان ستاره است و نوميا، دانش. كواكب سيّارة: زحل، مشترى، مرّيخ، شمس، زهره، عطارد و قمر است و اسامى آنها به زبان فارسى عبارت است از: كيوان، هرمز، بهرام، خور، ناهيد، تير و ماه. كواكب ثابت: همان ستارگانى است كه در آسمان است بهجز هفت سيارهاى كه گذشت و ثابته ناميده شده؛ چون ابعادش را بر نظام واحدى حفظ مىكند و بهصورت عرضى سير نمىكند... و كواكب ثابته در 45 صورت واقع مىشود...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/231 ر. | #علم نجوم، در زبان عربى تنجيم ناميده مىشود و در يونانى، اصطرنوميا و اصطر همان ستاره است و نوميا، دانش. كواكب سيّارة: زحل، مشترى، مرّيخ، شمس، زهره، عطارد و قمر است و اسامى آنها به زبان فارسى عبارت است از: كيوان، هرمز، بهرام، خور، ناهيد، تير و ماه. كواكب ثابت: همان ستارگانى است كه در آسمان است بهجز هفت سيارهاى كه گذشت و ثابته ناميده شده؛ چون ابعادش را بر نظام واحدى حفظ مىكند و بهصورت عرضى سير نمىكند... و كواكب ثابته در 45 صورت واقع مىشود...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/231 ر.ک: همان، ص231]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/232 232]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
براى اثر حاضر، در پايان كتاب، به ترتيب فهرست منابع، فهارس فنى (اصطلاحات، الفاظ يونانى، الفاظ فارسى، الفاظ اجنبى متنوع، اعلام، كتب) و فهرست مطالب فراهم شده است. | براى اثر حاضر، در پايان كتاب، به ترتيب فهرست منابع، فهارس فنى (اصطلاحات، الفاظ يونانى، الفاظ فارسى، الفاظ اجنبى متنوع، اعلام، كتب) و فهرست مطالب فراهم شده است. | ||
اسامى و مشخصات برخى از آثار منتشرشده و در دست چاپ نويسنده در پايان كتاب ذكر شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/302 ر. | اسامى و مشخصات برخى از آثار منتشرشده و در دست چاپ نويسنده در پايان كتاب ذكر شده است<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11562/1/302 ر.ک: همان، ص302]</ref> | ||
ویرایش