۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفهاسلامی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR13920J1.jpg|بندانگشتی|معجم العناوين الكلامية و الفلسفية]] | [[پرونده:NUR13920J1.jpg|بندانگشتی|معجم العناوين الكلامية و الفلسفية]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |معجم العناوين الكلامية و الفلسفية | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[بنياد پژوهشهاي اسلامي، گروه کلام]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 200/2 /م6 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |فلسفهاسلامی - واژه نامهها - عربي | ||
کلام - واژه نامهها - عربي | کلام - واژه نامهها - عربي | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" | آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامى | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |ايران - مشهد مقدس | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1373ش , 1415ق , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13920AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''معجم العناوين الكلامية و الفلسفية''' معجم الفبایی عناوین کلامی و فلسفی دانشمندان اسلامی ده قرن پیش است که توسط گروه کلام و حکمت اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، تهیه و تدوین شده است. | '''معجم العناوين الكلامية و الفلسفية''' معجم الفبایی عناوین کلامی و فلسفی دانشمندان اسلامی ده قرن پیش است که توسط گروه کلام و حکمت اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، تهیه و تدوین شده است. | ||
گردآورندگان این اثر عبارتند از آقایان حججاسلام غلامعلى یعقوبى، محمد قائمى، محمد | گردآورندگان این اثر عبارتند از آقایان حججاسلام غلامعلى یعقوبى، محمد قائمى، محمد حاجىآبادى، محمد زارعى امین و عینالله یداللهى. آقاى محمد فلسفى نیز در نمونهخوانى دقیق کتاب و پیرایش آن از ناهماهنگیها و غلطهاى چاپى سهم درخور تقدیرى داشتهاند<ref>مقدمه، صفحه هشت</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
برخی از ویژگیهای این اثر را میتوان در نکات زیر، خلاصه نمود: | برخی از ویژگیهای این اثر را میتوان در نکات زیر، خلاصه نمود: | ||
# در تألیف و گردآورى مطالب این کتاب، عمده متون کلامى و فلسفى ده قرن اخیر تألیف شده توسط مسلمانان موردنظر بوده است. | # در تألیف و گردآورى مطالب این کتاب، عمده متون کلامى و فلسفى ده قرن اخیر تألیف شده توسط مسلمانان موردنظر بوده است. | ||
# تعداد کتب مورد استفاده در این دو تألیف حدود دویست عنوان و فیشهاى مستخرج از آنها بالغبر سه هزار عدد بوده است که ذیل حدود هشتصد عنوان اصلى | # تعداد کتب مورد استفاده در این دو تألیف حدود دویست عنوان و فیشهاى مستخرج از آنها بالغبر سه هزار عدد بوده است که ذیل حدود هشتصد عنوان اصلى طبقهبندى گردیدهاند. | ||
# ذیل عناوین اصلى، همه عناوین فرعى و مرتبط با آنها نیز به ترتیب الفبایى آورده | # ذیل عناوین اصلى، همه عناوین فرعى و مرتبط با آنها نیز به ترتیب الفبایى آورده شدهاند. البته در این تنظیم از لحاظ شدن پسوندهاى: فى بیان؛ فى الاشارة؛ فى أنّه؛ هل کان و نظایر آنها چشمپوشى شده است. | ||
# با توجه به ارتباط مستقیم و زیاد پارهاى از عناوین به یکدیگر، در پایان هر عنوان، با ارجاعات لازم کوشش شده است که این ارتباطات نمایانده شود. | # با توجه به ارتباط مستقیم و زیاد پارهاى از عناوین به یکدیگر، در پایان هر عنوان، با ارجاعات لازم کوشش شده است که این ارتباطات نمایانده شود. | ||
# براى هریک از عناوین، تعریفى از یکى از کتب معتبر همان موضوع ارائه شده است. | # براى هریک از عناوین، تعریفى از یکى از کتب معتبر همان موضوع ارائه شده است. | ||
# عناوین به ترتیب الفبا ذکر شدهاند و مصادر آنها به ترتیب زمانى آورده شدهاند. | # عناوین به ترتیب الفبا ذکر شدهاند و مصادر آنها به ترتیب زمانى آورده شدهاند. | ||
# مصحح و منقح نبودن اغلب مصادر در این دو موضوع و عدم دسترسى به کلیه مصادر و نیز | # مصحح و منقح نبودن اغلب مصادر در این دو موضوع و عدم دسترسى به کلیه مصادر و نیز فهرستنویسى و عنوانبندى نشدن بعضى از کتب قابلدسترسی توسط مؤلفان آنها، نواقص ناگزیرى را در این تألیف سبب شدهاند<ref>همان، صفحه هفت- هشت</ref>. | ||
نخستین نکته شایان ذکر درباره کتاب، این است که در این معجم، بهجای توجه به محتوا و مندرجات این متون، عناوین فصلهای آنها اساس کار قرار گرفته است. کاملاً روشن است که فهرست بسیاری از کتابها، گویای محتوای آنها نیست و چهبسا مطالب فراوانی که در عنوان غیر مناسب جای گرفته باشد. بهعلاوه پارهای از کتابها یا اصلاً عنوانی ندارند و یا دارای عناوین بسیار کلی هستند<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی، ص49</ref>. | نخستین نکته شایان ذکر درباره کتاب، این است که در این معجم، بهجای توجه به محتوا و مندرجات این متون، عناوین فصلهای آنها اساس کار قرار گرفته است. کاملاً روشن است که فهرست بسیاری از کتابها، گویای محتوای آنها نیست و چهبسا مطالب فراوانی که در عنوان غیر مناسب جای گرفته باشد. بهعلاوه پارهای از کتابها یا اصلاً عنوانی ندارند و یا دارای عناوین بسیار کلی هستند<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی، ص49</ref>. | ||
با تمام محاسن مذکور برای کتاب، انتقاداتی برای آن ذکر شده است، از جمله آنکه تقسیم کتاب به دو بخش مجزا (کلام و فلسفه) چندان مناسب نیست؛ زیرا از یک دوران کوتاه که بگذریم، سرنوشت این دو علم در فرهنگ و تمدن اسلامی با یکدیگر گره خورده و موضوعات و مسائل آن کاملاً مشابه و همافق است. این تفکیک، گذشته از آنکه سبب تکرار بسیاری از عناوین در هردو قسمت شده، کار را بر تدوینکنندگان این اثر نیز سخت و دشوار کرده است؛ مثلاً در فهرست منابع این قسمت از آثاری نام برده شده که درست به نظر نمیرسد؛ برای نمونه در بخش معجم فلسفی از شرح مواقف، رسائل | با تمام محاسن مذکور برای کتاب، انتقاداتی برای آن ذکر شده است، از جمله آنکه تقسیم کتاب به دو بخش مجزا (کلام و فلسفه) چندان مناسب نیست؛ زیرا از یک دوران کوتاه که بگذریم، سرنوشت این دو علم در فرهنگ و تمدن اسلامی با یکدیگر گره خورده و موضوعات و مسائل آن کاملاً مشابه و همافق است. این تفکیک، گذشته از آنکه سبب تکرار بسیاری از عناوین در هردو قسمت شده، کار را بر تدوینکنندگان این اثر نیز سخت و دشوار کرده است؛ مثلاً در فهرست منابع این قسمت از آثاری نام برده شده که درست به نظر نمیرسد؛ برای نمونه در بخش معجم فلسفی از شرح مواقف، رسائل [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مباحث مشرقیه استفاده شده که تقریباً همگی جزء منابع کلامی است. برعکس کتاب «[[الدرة الفاخرة في تحقيق مذاهب الصوفية و المتكلمين و الحكماء المتقدمين|الدرة الفاخرة]] جامی» و «التصورات» [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسی]] در معجم کلام آورده شده است. جالب اینجاست که «[[تهافت الفلاسفة]]» که در نقد فلسفه و اثبات اقوال متکلمین است، در بخش فلسفه آمده و «[[تلخیص المحصل]]» [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسی]] که نوشته یک فیلسوف در رد متکلمین و اثبات مدعیات فلسفی است در بخش کلام استفاده شده است<ref>همان</ref>. | ||
مدخلهای انتخاب شده برای هر قسمت نیز چندان مناسب نیست. برای نمونه در معجم فلسفی با عنوان «امامة» برمیخوریم که مباحث امامت خاصه را نیز در بر میگیرد؛ مثلاً در ذیل این مدخل، عناوین زیر به چشم میخورد: امامت ائمه اثناعشر بعد از حضرت علی(ع)، امامت حضرت حجت(ع)، در وجود صاحب العصر(عج) و... یا در مدخل «نبی» به عناوین زیر بر میخوریم: اثبات نبوت محمد(ص)، اوصاف النبی و خصائصه، خاتمیت حضرت رسول(ص) و... بدیهی است که هیچیک از این عناوین جزء مسائل فلسفه نیست و اگر احیاناً در یک کتاب فلسفی آمده باشد، به دلیل گرایشان کلامی مصنف آن است. در مقابل در بخش کلام با عناوینی چون امکان، امتناع، واجبالوجود، افلاک و... مواجه میشویم. مدخل «سوفسطائیه» در معجم کلام آمده و در معجم فلسفه نیامده است، با آنکه میدانیم ابنسینا در شفا، شیخ اشراق در مطارحات و ملاصدرا در اسفار این موضوع را مورد بحث قرار دادهاند. بهعلاوه، بسیاری از عناوین این دو بخش مشترک هستند و در هردو قسمت تکرار شده است که با ادغام دو معجم میتوان از آن پرهیز کرد<ref>همان</ref>. | مدخلهای انتخاب شده برای هر قسمت نیز چندان مناسب نیست. برای نمونه در معجم فلسفی با عنوان «امامة» برمیخوریم که مباحث امامت خاصه را نیز در بر میگیرد؛ مثلاً در ذیل این مدخل، عناوین زیر به چشم میخورد: امامت ائمه اثناعشر بعد از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، امامت حضرت حجت(ع)، در وجود صاحب العصر(عج) و... یا در مدخل «نبی» به عناوین زیر بر میخوریم: اثبات نبوت محمد(ص)، اوصاف النبی و خصائصه، خاتمیت حضرت رسول(ص) و... بدیهی است که هیچیک از این عناوین جزء مسائل فلسفه نیست و اگر احیاناً در یک کتاب فلسفی آمده باشد، به دلیل گرایشان کلامی مصنف آن است. در مقابل در بخش کلام با عناوینی چون امکان، امتناع، واجبالوجود، افلاک و... مواجه میشویم. مدخل «سوفسطائیه» در معجم کلام آمده و در معجم فلسفه نیامده است، با آنکه میدانیم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در شفا، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] در مطارحات و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در اسفار این موضوع را مورد بحث قرار دادهاند. بهعلاوه، بسیاری از عناوین این دو بخش مشترک هستند و در هردو قسمت تکرار شده است که با ادغام دو معجم میتوان از آن پرهیز کرد<ref>همان</ref>. | ||
در گزینش منابع نیز ضابطه مشخصی وجود نداشته است؛ مثلاً کتاب | در گزینش منابع نیز ضابطه مشخصی وجود نداشته است؛ مثلاً کتاب «[[المطالب العالية من العلم الإلهي|المطالب العالية]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] که از مهمترین آثار [[فخر رازی، محمد بن عمر|امام فخر]] است یا کتابهای دیگرش مثل «[[أصول الدين]]»، «[[عصمة الأنبياء]]»، «[[القضاء و القدر]]» و «[[شرح عيون الحكمة]]» و... فراموش شده، ولی کتاب «مناظرات» او که علاوه بر اندک بودن حجم آن، محتوای علمی چندانی نیز ندارد، در معجم مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین کتابهایی چون «الإنتصار» ابن خیاط، «[[شرح المقاصد|شرح مقاصد]]» [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]، «[[المحصل]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، «[[فصوص الحكم (فارابي)|فصوص الحكم]]» منسوب به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، «بیان الحق بضمان الصدق» لوکری و... در لیست منابع معجم نیست<ref>همان</ref>. | ||
در بین مآخذ فلسفی از «كشاف اصطلاحات الفنون» نام برده شده، ولی از | در بین مآخذ فلسفی از «كشاف اصطلاحات الفنون» نام برده شده، ولی از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] که یکی از منابع مهم در شناخت اصطلاحات رایج در قرون اولیه است، مورد استفاده قرار نگرفته است. همچنین از «محيط المحيط» بطرس بستانی نام برده شده که کتابی است در لغت و ربطی به معجم فلسفی ندارد و ظاهراً در هیچ جای معجم مذکور از آن استفاده نشده است. نمونه دیگر ازایندست را میتوان «[[المقابسات]]» [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]] دانست که نظیر کلیات ابوالبقاء یک متن فلسفی بهحساب نمیآید و در واقع کشکولی از مطالب ادبی و عامیانه است<ref>همان</ref>. | ||
در مقدمه کتاب، محدوده کار، آثار دانشمندان اسلامی قرار داده شده است و حالآنکه در فهرست به کتاب | در مقدمه کتاب، محدوده کار، آثار دانشمندان اسلامی قرار داده شده است و حالآنکه در فهرست به کتاب «[[دلالة الحائرين]]» از [[ابن میمون، موسی بن میمون|ابن میمون یهودی]] بر میخوریم و اگر بنا باشد که در چنین معجمی از آثار غیر مسلمین نیز استفاده شود، بیگمان قبل از هرچیز باید از «آثولوجیا» یاد کرد که بیشترین تأثیر را در فلسفه و عرفان اسلامی بر جای گذاشته و محور بحثهای عمیق فلسفی بوده است. در این معجم از اثولوجیا و ترجمه آثار افلاطون و [[ارسطو]] به عربی استفاده نشده است<ref>همان</ref>. | ||
اشـکال دیـگر معجم این است که متصدیان، تـعریف مشخصی از فـلسفه نـدارد. در لابهلای مدخلهای فلسفی به عناوین ریاضی؛ مـثل عـدد، شکل و زاویه و عناوین طبیعی؛ مثل ارض، معادن، الشعاع و... و عناوین منطقی؛ مثل قیاسات و مـوضوعاتی در عـلم نجوم؛ مثل الکواکب، الفلک و مسائل فـلکیات، موسیقی، کیمیا کهانة، مـفاهیم اخـلاق و حکمت عملی؛ مثل شجاعت، جـبن، غـضب و... بر میخوریم<ref>همان، ص50-51</ref>. | اشـکال دیـگر معجم این است که متصدیان، تـعریف مشخصی از فـلسفه نـدارد. در لابهلای مدخلهای فلسفی به عناوین ریاضی؛ مـثل عـدد، شکل و زاویه و عناوین طبیعی؛ مثل ارض، معادن، الشعاع و... و عناوین منطقی؛ مثل قیاسات و مـوضوعاتی در عـلم نجوم؛ مثل الکواکب، الفلک و مسائل فـلکیات، موسیقی، کیمیا کهانة، مـفاهیم اخـلاق و حکمت عملی؛ مثل شجاعت، جـبن، غـضب و... بر میخوریم<ref>همان، ص50-51</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
مثال دیگر: در معجم فلسفی(ص 3)، مدخلی بهعنوان «الآلات» آمده که عناوین زیر را شامل میشود: اسامی الآلات و مـا یـتبعها، آلات التناسل، کیفیّة صناعة الآلات و اصلاحها و... اینگونه مـوارد کم نیست؛ برای مثال بنگرید به مدخل «قرآن» در معجم فلسفی(ص 97) یا «عبادت» در(ص 75) <ref>همان</ref>. | مثال دیگر: در معجم فلسفی(ص 3)، مدخلی بهعنوان «الآلات» آمده که عناوین زیر را شامل میشود: اسامی الآلات و مـا یـتبعها، آلات التناسل، کیفیّة صناعة الآلات و اصلاحها و... اینگونه مـوارد کم نیست؛ برای مثال بنگرید به مدخل «قرآن» در معجم فلسفی(ص 97) یا «عبادت» در(ص 75) <ref>همان</ref>. | ||
از دیگر اشکالات مهم این مجموعه آن اسـت که در ذیل هر عنوان، معمولاً به یک یا دو منبع اکتفا شـده و تـمام مـآخذ مربوط را نیاوردهاند؛ برای مثال در ذیل قاعده الواحد (الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد)(ص 146)، تنها به چند مدرک اشاره شـده اسـت. یا در زیر عنوان «اقسام وحدت» تنها به أصل الأصول و اسفار ارجاع شده اسـت، درصورتیکه این مسئله در متون بسیاری مورد بحث قرار گرفته است. همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها بـه مفاتیح العلوم ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاً در شفاء، حکمة الاشـراق و اسفار بهطورجدی مـورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در اینگونه مباحث اختلافنظر دارند و مراجعه به یک منبع، محقق را از دیگر مـنابع بینیاز نمیکند؛ خصوصاً آنکه در بسیاری موارد معجم مذکور منابع اصلی را نشان نمیدهد<ref>همان</ref>. | از دیگر اشکالات مهم این مجموعه آن اسـت که در ذیل هر عنوان، معمولاً به یک یا دو منبع اکتفا شـده و تـمام مـآخذ مربوط را نیاوردهاند؛ برای مثال در ذیل قاعده الواحد (الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد)(ص 146)، تنها به چند مدرک اشاره شـده اسـت. یا در زیر عنوان «اقسام وحدت» تنها به أصل الأصول و اسفار ارجاع شده اسـت، درصورتیکه این مسئله در متون بسیاری مورد بحث قرار گرفته است. | ||
همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها بـه [[مفاتيح العلوم|مفاتیح العلوم]] ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاً در شفاء، حکمة الاشـراق و اسفار بهطورجدی مـورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در اینگونه مباحث اختلافنظر دارند و مراجعه به یک منبع، محقق را از دیگر مـنابع بینیاز نمیکند؛ خصوصاً آنکه در بسیاری موارد معجم مذکور منابع اصلی را نشان نمیدهد<ref>همان</ref>. | |||
در ذیل هر مدخل غالباً بـا اسـتفاده از مـنابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویـه نـگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول بـاشد: | در ذیل هر مدخل غالباً بـا اسـتفاده از مـنابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویـه نـگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول بـاشد: |
ویرایش