الأجوبة عن مسائل أبيالريحان البيروني: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
پرسشهايى كه ابوريحان مطرح نموده در حقيقت اعتراضات وى به پارهاى از نظريات [[ارسطو]] است و ابوعلى با پاسخهاى خود به دفاع از آن نظريات پرداخته است مطالبى كه در اين كتاب به گونه پرسش و پاسخ بررسى شدهاند عبارتند از: خفيف و ثقيل نبودن فلك؛معناى ثبات و دوام فلك(مراد بىنيازى فلك از علت فاعلى نيست بلكه مقصود آن است كه آفريننده در هيچ برههاى آفريدن را تعطيل نفرموده است)؛جهات ششگانه؛ جزيى كه قابل تقسيم نيست و تقسيم جسم به اجزاى نامحدود به صورت بالقوه؛ امكان و عدم امكان جهانى ديگر بيرون از اين جهان با طبيعتى ديگر؛ درستى و نادرستى اين سخن كه گفته شده شكل بيضى و عدسى در حركت دورى خود به جايى خالى نيازمندند ولى كره به چنين جايى نياز ندارد. | پرسشهايى كه ابوريحان مطرح نموده در حقيقت اعتراضات وى به پارهاى از نظريات [[ارسطو]] است و ابوعلى با پاسخهاى خود به دفاع از آن نظريات پرداخته است مطالبى كه در اين كتاب به گونه پرسش و پاسخ بررسى شدهاند عبارتند از: خفيف و ثقيل نبودن فلك؛معناى ثبات و دوام فلك(مراد بىنيازى فلك از علت فاعلى نيست بلكه مقصود آن است كه آفريننده در هيچ برههاى آفريدن را تعطيل نفرموده است)؛جهات ششگانه؛ جزيى كه قابل تقسيم نيست و تقسيم جسم به اجزاى نامحدود به صورت بالقوه؛ امكان و عدم امكان جهانى ديگر بيرون از اين جهان با طبيعتى ديگر؛ درستى و نادرستى اين سخن كه گفته شده شكل بيضى و عدسى در حركت دورى خود به جايى خالى نيازمندند ولى كره به چنين جايى نياز ندارد. | ||
[[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۴۷
رساله الاجوبة عن مسائل ابى الريحان البيرونى توسط ابن سينا، به زبان عربى، و در پاسخ به پرسشهاى ابوريحان بيرونى درباره برخى از مسائل طبيعى و به اصطلاح امروزى، فيزيكى، نوشته شده است.
ساختار
رساله، مشتمل بر هجده پرسش و پاسخ است.
گزارش محتوا
پرسشهايى كه ابوريحان مطرح نموده در حقيقت اعتراضات وى به پارهاى از نظريات ارسطو است و ابوعلى با پاسخهاى خود به دفاع از آن نظريات پرداخته است مطالبى كه در اين كتاب به گونه پرسش و پاسخ بررسى شدهاند عبارتند از: خفيف و ثقيل نبودن فلك؛معناى ثبات و دوام فلك(مراد بىنيازى فلك از علت فاعلى نيست بلكه مقصود آن است كه آفريننده در هيچ برههاى آفريدن را تعطيل نفرموده است)؛جهات ششگانه؛ جزيى كه قابل تقسيم نيست و تقسيم جسم به اجزاى نامحدود به صورت بالقوه؛ امكان و عدم امكان جهانى ديگر بيرون از اين جهان با طبيعتى ديگر؛ درستى و نادرستى اين سخن كه گفته شده شكل بيضى و عدسى در حركت دورى خود به جايى خالى نيازمندند ولى كره به چنين جايى نياز ندارد.