۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر') |
جز (جایگزینی متن - 'سازي' به 'سازی') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
#:گروه اول: مطالبى است كه درباره يك موضوع در مثنوى با بيانات متناقضى مطرح شده است، ولى اين تناقضات، كاملا سطحى است و مطالعهكننده آگاه مىتواند با يك دقّت همهجانبه آن تناقضها را برطرف كند، مانند موضوع ماديات؛ گاهى جلالالدين امور مادى را آنچنان محكوم و مطرود قلمداد مىكند كه با نظر يكجانبه مىتوان گفت: جلالالدين اصلا با زندگانى مخالف است. گاهى ديگر از تنظيم امور زندگانى طرفدارى كرده، كار و كوشش را عبادت جلوه مىدهد. شكى نيست در اينكه در اين موارد، كوچكترين تناقضى وجود ندارد؛ زيرا با ملاحظه تمام مباحث مربوطه، روشن مىشود كه جلالالدين مطابق آيات و روايات مىخواهد از پرستش ماديات جلوگيرى كند، نه از زندگانى مادى فردى و اجتماعى كه تنظيمش در مدارك اسلامى عبادت محسوب شده است. | #:گروه اول: مطالبى است كه درباره يك موضوع در مثنوى با بيانات متناقضى مطرح شده است، ولى اين تناقضات، كاملا سطحى است و مطالعهكننده آگاه مىتواند با يك دقّت همهجانبه آن تناقضها را برطرف كند، مانند موضوع ماديات؛ گاهى جلالالدين امور مادى را آنچنان محكوم و مطرود قلمداد مىكند كه با نظر يكجانبه مىتوان گفت: جلالالدين اصلا با زندگانى مخالف است. گاهى ديگر از تنظيم امور زندگانى طرفدارى كرده، كار و كوشش را عبادت جلوه مىدهد. شكى نيست در اينكه در اين موارد، كوچكترين تناقضى وجود ندارد؛ زيرا با ملاحظه تمام مباحث مربوطه، روشن مىشود كه جلالالدين مطابق آيات و روايات مىخواهد از پرستش ماديات جلوگيرى كند، نه از زندگانى مادى فردى و اجتماعى كه تنظيمش در مدارك اسلامى عبادت محسوب شده است. | ||
#:گروه دوم: تناقضاتى است كه تا حدودى عميقتر به نظر مىرسد، مانند توصيه اكيد جلالالدين به تبعيت و بزرگداشت قوانين طبيعت مانند «عليت» و غير ذلك و درباره همين موضوع گاهى قيافه منفى نشان داده مىگويد: بايستى بالاتر از اين قوانين را منظور نمود و اين جهان، خيالى بيش نيست. اين گروه از تناقضات هم قابل حل و فصل است؛ زيرا او واقعيت و قوانين هستى را منكر نمىشود، بلكه مىگويد: اين واقعيت و قوانين در مقابل واقعيت پشت پرده و زيربناى هستى مانند خيالات است كه اصالتى ندارد. گاهى مىخواهد بگويد: گمان مبريد كه خداوند پس از ايجاد جهان هستى و حاكم ساختن گروهى از قوانين به جهان، خود را از نظارت و تسلط ناتوان ساخته است: {{شعر}} | #:گروه دوم: تناقضاتى است كه تا حدودى عميقتر به نظر مىرسد، مانند توصيه اكيد جلالالدين به تبعيت و بزرگداشت قوانين طبيعت مانند «عليت» و غير ذلك و درباره همين موضوع گاهى قيافه منفى نشان داده مىگويد: بايستى بالاتر از اين قوانين را منظور نمود و اين جهان، خيالى بيش نيست. اين گروه از تناقضات هم قابل حل و فصل است؛ زيرا او واقعيت و قوانين هستى را منكر نمىشود، بلكه مىگويد: اين واقعيت و قوانين در مقابل واقعيت پشت پرده و زيربناى هستى مانند خيالات است كه اصالتى ندارد. گاهى مىخواهد بگويد: گمان مبريد كه خداوند پس از ايجاد جهان هستى و حاكم ساختن گروهى از قوانين به جهان، خود را از نظارت و تسلط ناتوان ساخته است: {{شعر}} | ||
#:{{ب|''«از | #:{{ب|''«از سببسازیش من سودائيم''|2=''وز سببسوزيش سوفسطائيم»''}}{{پایان شعر}} | ||
#:يعنى سببيت همه سببها از اوست. | #:يعنى سببيت همه سببها از اوست. | ||
#:گروه سوم: تناقضاتى است كه عميقتر از دو گروه فوق است، از قبيل رابطه موجود برتر با جهان هستى و جبر و اختيار. آنچه كه اين جانب احساس مىكنم اينگونه تناقضها را با چند احتمال مىتوان توضيح داد: | #:گروه سوم: تناقضاتى است كه عميقتر از دو گروه فوق است، از قبيل رابطه موجود برتر با جهان هستى و جبر و اختيار. آنچه كه اين جانب احساس مىكنم اينگونه تناقضها را با چند احتمال مىتوان توضيح داد: |
ویرایش