ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'دايرة المعارف' به 'دايرةالمعارف')
    جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: روایه' به '')
    خط ۹۶: خط ۹۶:
    [[الصلة مع التکملة و صلة الصلة]]  
    [[الصلة مع التکملة و صلة الصلة]]  


    [[الاستدراک علی الاستیعاب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: روایه
    [[الاستدراک علی الاستیعاب]]  


    [[الآثار المرویة في الأطعمة السرّیة و الآلات العطریة]]  
    [[الآثار المرویة في الأطعمة السرّیة و الآلات العطریة]]  

    نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۵۶

    ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک
    نام ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک
    نام‌های دیگر ابن بشکوال، ابوالقاسم خلف
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 578 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE4969AUTHORCODE


    «اِبْن بَشْكُوال، ابوالقاسم خلف بن عبدالملك بن مسعود بن موسى ابن بشكوال ابن يوسف بن داحة بن داكة بن نصر بن عبدالكريم بن واقد خزرجى انصارى» معروف به «ابن بشكوال» (494- 578ق)، حافظ، محدث و مورخ قرطبى اندلسى بود. بعضى از منابع، نام نياكان دور وى را به اختلاف نوشته‌اند، اما خود او در شرح حال پدرش، اسامى نياكان خويش را به صورتى كه ياد شد، به دست داده است.

    وى در خاندانى منسوب به سوريون (دهكده‌اى ناشناخته در مشرق اندلس از دشت بلنسيه)، در قرطبه زاده شد. نخست در زادگاه خود نزد پدرش و ابومحمد بن عتاب و ابوالوليد بن رشد به كسب دانش و استماع حديث پرداخت و سپس به اشبيليه رفت و در آن‌جا از ابومحمد بن يربوع، ابوبكر بن عربى و ابوالحسن شريح بن محمد حديث شنيد و دانشمندانى چون ابوعمران بن ابى تليد، ابوجعفر بن بشتغير، ابوالقاسم بن منظور، ابوالقاسم بن ابى ليلى و ابوالحسن بن واجب، ابوعلى بن سكره صدفى و جمعى ديگر به وى براى نقل حديث اجازه دادند. او اجازه‌نامه ابوعلى صدفى را مهم‌ترين اجازه‌نامه‌هاى خود دانسته است. از اهل مشرف نيز ابوطاهر سلفى، ابوالمظفر شيبانى و ابوعلى بن العرجاء به وى اجازه داده‌اند. همچنين او از عالمان بسيارى حديث شنيده و از آنان روايت كرده است. وى عنايت زيادى به حديث و حفظ آن داشته است و با فراگيرى و مطالعه حدود 400 کتاب، اطلاعات بسيارى كسب كرد و سرآمد محدثان قرطبه شد. او همچنين در تاريخ قديم و جديد اندلس تبحر داشت.

    وى نخستين بار در اشبيليه به خدمت ديوان قضا درآمد و در آن‌جا به نيابت از استادش ابوبكر بن عربى، قاضى القضاة آن شهر، به كار پرداخت و سپس به عنوان «عدل» در قرطبه به خدمت مشغول شد، اما به زودى حرفه ديوانى و قضاوت را رها كرد و بار ديگر به فراگيرى علوم و به ويژه استماع حديث و تدوين و تحقيق روى آورد و شاگردان بسيارى تربيت كرد. طالبان علم از اطراف و اكناف براى استماع حديث به نزد وى شتافتند كه از آن جمله‌اند: ابوبكر بن خير، ابوالقاسم قنطرى، ابوالحسن بن فيد، ابوبكر بن سمجون، ابوالحسن بن ضحاك، ابوالقاسم احمد بن محمد بن احمد بن رشد، احمد بن عبدالمجيد مالقى و عده‌اى ديگر. برخى از اينان، پيش از ابن بشكوال درگذشتند. كسانى مانند ابوالقاسم سبط سلفى و ابوالفضل همدانى از وى اجازه داشتند.

    او شعر نيز مى‌سروده است و ابن سعيد ابياتى از اشعار او را در مدح ابووهب عبدالرحمان عباسى زاهد آورده است. وى به تصريح ذهبى از اندلس خارج نشده است. ابن بشكوال در زادگاه خويش وفات يافت و در مقبره ابن عباس نزديك قبر امام يحيى بن يحيى به خاك سپرده شد.

    آثار

    وى آثار و تأليفات بسيارى داشته كه به تصريح ابن ابار به 50 اثر مى‌رسيده است. اسامى برخى از آثار كه به نام وى در کتاب‌هاى تاريخى و رجالى آمده، به اين شرح است:

    1- المحاسن و الفضائل في معرفة العلماء الافاضل، در رجال، 21 جزء

    2- طرق حديث المغفر، 3 جزء

    3- القربة الى الله بالصلاة على نبيه(ص)

    4- ذكر من روى الموطأ عن مالك، 3 جزء

    5- اخبار الاعمش

    6- ترجمه المحاسبى

    7- ترجمه اسماعيل القاضى

    8- اخبار ابن وهب

    9- اخبار ابن المطرف القنازعى

    10- اخبار ابن المبارك، 2 جزء

    11- اخبار ابن عيينه

    12- المسلسلات

    13- طرق حديث من كذب على

    14- ترجمه النسائى

    15- قضاة قرطبة، 3 جزء

    16- تاريخ صغير في احوال الاندلس و ما اقصر فيه. مقرى تلمسانى در نفح الطيب از اين کتاب استفاده كرده و آن را تاريخ اصحاب الاندلس ناميده است.

    17- زهاد الاندلس و ائمتها

    18- التنبيه و التعيين لمن دخل الاندلس من التابعين

    19- معجم در ذكر مشايخ خود.

    مهم‌ترين و با ارزش‌ترين کتابى كه تاكنون از او به چاپ رسيده، کتاب مشهور وى با نام «الصلة» است كه تأليف آن را در 534ق به پايان برده است. اين کتاب پيوستى است بر تاريخ علماء الاندلس نوشته ابوالوليد عبدالله بن الفرضى.

    منابع

    دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ دوم، 1374، تهران، ج3 ص115، على رفيعى.


    وابسته‌ها