موسوعة طبقات الفقهاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | ||
[[رده:علماء و ائمه]] | [[رده:علماء و ائمه]] |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۱
نام کتاب | موسوعة طبقات الفقهاء |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | موسسه امام صادق (ع). گروه علمی (نويسنده)
سبحانی تبریزی، جعفر (زير نظر) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 55/2 /س2م8 |
موضوع | فقه - تاریخ
فقیهان شیعه - سرگذشتنامه مجتهدان و علما - سرگذشت نامه محدثان شیعه - سرگذشت نامه نویسندگان اسلامی - سرگذشت نامه |
ناشر | مؤسسة الإمام الصادق (علیه السلام) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1418 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 3267 |
معرفى اجمالى
«موسوعة طبقات الفقهاء»، تأليف گروه علمى مؤسسه امام صادق(ع) و زير نظر آيتالله جعفر سبحانى، مجموعهاى است دربردارنده طبقات فقهاى مسلمان، از قرن اول تا چهاردهم هجرى كه به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.
ساختار
كتاب در هفده جلد سامان يافته و بهجز دو جلد اول كه بحث و بررسى مفصلى پيرامون منابع و ادوار فقه اسلامى مىباشد، در ساير مجلدات، اسامى فقها و اطلاعات مختصرى از زندگىنامه ايشان از جمله محل و تاريخ ولادت، اساتيد، شاگردان و آثار، اتفاقات و اقدامات مهم زندگى، عقايد، تاريخ وفات و...، به ترتيب از قرن اول تا قرن چهاردهم هجرى، آورده شده است.
از آنجا كه ساير مجلدات كتاب، فقط دربردانده اسامى فقها و زندگىنامه ايشان مىباشد، در مقاله حاضر، فقط گزارش محتواى دو جلد نخست، ارائه گرديده است.
بهطور كلى جلد اول در چهار فصل و حدود 130 عنوان فرعى و يك خاتمه و جلد دوم، در 12 فصل و حدود 250 عنوان فرعى، ترتيب داده شده است (سخنسنج، على، ص 21).
گزارش محتوا
جلد اول، در چهار فصل زير سامان يافته است:
فصل اول: مصادر معتبر تشريع كه به ترتيب، عبارتند از:
يك- كتاب: در اين قسمت، دو مبحث زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
الف) مشخصههاى تشريع در قرآن كريم كه عبارتند از:
1. تدريج در تشريع؛
2. اكتفا به بيان احكام كلى؛
3. توجه به حقايق و معانى نه ظواهر؛
4. انعطافپذيرى تشريع؛
5. فراگيرى تشريع؛
6. توجه يكسان به جسم و روح؛
7. عدالت در تشريع؛
8. فطرت بهعنوان مقياس؛
9. گستردگى آفاق دلالت؛
10. مدينه محل تشريع (سخنسنج، على، ص 21).
ب) مصون ماندن قرآن از تحريف: اين بخش از كتاب ضمن تعريف لغوى و اصطلاحى تحريف و بيان وجوه مختلف آن، به اثبات تحريف نشدن قرآن و ديگر مسائل مربوط بدان پرداخته است. نويسنده براى اثبات عدم تحريف قرآن، به موارد زير اشاره نموده است:
1. عدم امكان راه يافتن تحريف به قرآن (همان، ص 22)؛
2. شهادت خود قرآن به تحريف نشدن (همان).
دو- سنت: در اين بخش، به تعريف امور زير پرداخته شده است: سنت در لغت و اصلاح، جايگاه سنت در تشريع، پالايش و تدوين سنت نبوى(ص)، ائمه اهل بيت و تدوين حديث، مسئله منع تدوين حديث و مشكلاتى كه به بار آورد، افراط و تفريط در سنت، كلمات قصار و جامع امهات شريعت در كلام نبى(ص) (كه در اينجا 125 حديث از منابع اهل سنت نقل شده است)، پيامبر(ص) و اجتهاد، اجتهاد پيامبر(ص) و راه يافتن خطا بدان (به فرض كه اجتهاد در مورد پيامبر(ص) معنا داشته باشد، كه اينچنين نيست)، اشاره به اينكه علم به ملاك غير از اجتهاد است و پيامبر(ص) و امور دنيوى (همان، ص 23).
سه- اجماع: تعريف لغوى و اصطلاحى اجماع، جايگاه اجماع در فقه شيعه، جايگاه اجماع در فقه اهل تسنن، ادله بشمار آوردن اجماع از مصادر تشريع و تبيين عدم صحت استدلال به آنها، عناوين مطالبى است كه در اين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است (همان).
چهار- عقل: در اين بخش، مطالبى همچون حجيت عقل در موارد خاص و تقسيم ادراكات عقلى به مستقلات و غير مستقلات، مورد بررسى قرار گرفته و در خصوص مستقلات عقلى، بحث مفصلى از حسن و قبح به عمل آمده و آنگاه بهاختصار، به اصول عمليه در اصول فقه شيعه (برائت، اشتغال، تخيير و استصحاب) پرداخته شده است (همان).
خاتمه: عرف و سيره: در اين بخش، ابتدا عرف، چنين تعريف شده است: «هر كار يا سخنى كه مردمان بدان عادت دارند و سيرهشان بر آن جارى است»، آنگاه بيان مىشود كه عرف در چهار چيز بهعنوان مرجع تلقى مىگردد: استكشاف جواز وضعى يا تكليفى، تبيين مفاهيم، تشخيص مصاديق و عرف خاص بهعنوان مرجع در فتوا دادن و قضاوت كردن و سپس مطرح مىشود كه پيامبر(ص) بعضى از عرفهاى زمان خويش را امضا و تأييد كرده و به نمونههايى از آنها اشاره گرديده است (همان).
در فصل دوم، ديگر مصادر تشريع كه در نزد اهل سنت معتبر مىباشند، بررسى شده است. در اين فصل، مؤلف ضمن بيان اين مقدمه كه شك در حجيت، مساوى با عدم حجيت است، به بيان هشت مورد از مصادر تشريع كه فقط نزد اهل سنت معتبر است - و البته در مورد ميزان حجيت آنها نيز همه اهل سنت اتفاق نظر ندارند - پرداخته و ضمن بيان تفصيلى هريك از آنها، عدم حجيتشان را به اثبات رسانده است. اين موارد عبارتند از: قياس، استحسان، المصالح المرسله، سد الذرائع، الحيل (فتح الذرائع)، قول صحابى، اتفاق اهل مدينه، اجماع عترت (كه فقط نجمالدين الطوفى بدان قائل است و البته از نظر شيعه كه قول هريك از معصومان(ع) را حجت مىداند، به طريق اولى حجت است) (همان).
فصل چهارم، در دو مبحث زير سامان يافته است:
اول- تأثير زمان و مكان در استنباط احكام شرعى: در اين مبحث، مطالبى همچون تأثير زمان و مكان در صدق موضوعات، تأثير آن در يافتن ديدگاهى نو به مسائل، تأثير آن در تعيين اسلوبها و تفسير نادرست از نقش زمان و مكان و قائل شدن به تغيير احكام بر حسب مصالح، مورد بررسى قرار گرفته است (همان، ص 24).
دوم- نقش زمان و مكان در احكام حكومتى: اين مبحث، بهطور خلاصه به بيان نقش زمان و مكان در احكام حكومتى (و نيز چگونگى ارتباط احكام اوليه با احكام ثانويه) پرداخته است (همان).
بحث تأثير زمان و مكان در اجتهاد از قديم در فقه اهل سنت مطرح بوده است و مؤلف، جمعبندى اين مطالب را تحت اين دو عنوان مورد بررسى قرار داده است: الف) تغيير احكام اجتهادى به علت فساد زمانه؛
ب) تغيير احكام اجتهادى به علت دگرگونى وسايل و اوضاع (همان).
در فصل چهارم، ميراث حديثى شيعه و اهل سنت معرفى گرديده است كه عبارتند از:
الف) ميراث حديثى شيعه:
1. جوامع اوليه: «المحاسن» برقى، «نوادر الحكمة» اشعرى قمى، «الجامع» بزنطى، «كتاب الثلاثون» پسران سعيد بن حماد اهوازى (همان).
2. جوامع ثانويه: «الكافي» كلينى، «منلايحضرهالفقيه» شيخ صدوق، «التهذيب» و «الاستبصار» شيخ طوسى (همان).
3. جوامع اخيره: «الوافي» فيض كاشانى، «وسائل الشيعة» شيخ حر عاملى، «بحار الأنوار» علامه مجلسى، «جوامع الكلم» جزايرى، «عوامل المعالم» عبدالله بحرانى، «الشفا في أخبار آل مصطفى» محمدرضا بن عبداللطيف تبريزى، «مستدك الوسائل» حسين بن محمدتقى طبرسى، «جوامع أحاديث الشيعة» زير نظر آيتالله بروجردى (همان).
ب) ميراث حديثى اهل سنت:
1. جوامع اوليه: «صحيح بخارى»، «صحيح مسلم»، «سنن النسائي»، «سنن أبيداود السجستاني»، «سنن الترمذي»، «سنن ابن ماجة»، «الموطأ» مالك بن انس، «مسند» احمد بن حنبل، «سنن» سعيد بن منصور، «سنن الدارمي» (همان).
2. جوامع ثانويه: «جامع الأصول في أحاديث الرسول» الشيبانى، «مشكاة المصابيح» الفراء، «جامع المسانيد و السنن» ابن كثير، «المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية» العسقلانى، «كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال» المتقى الهندى (همان).
3. جوامع اخيره: «التاج الجامع للأصول» الشيخ ناصف، «المسند الجامع» گروهى از علما (همان).
در فصل پنجم، ميراث فقهى مذاهب خمسه (شيعى، حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى)، بهصورت اختصار مورد بررسى قرار گرفته است (همان).
فصل ششم، ضمن تعريف اجتهاد و اصول فقه، در طى دو بخش كلى زير، به تاريخ و تطور اصول فقه نزد شيعيان و اهل سنت مىپردازد:
الف) تاريخ اصول فقه شيعه: عالمان شيعى و حتى اصحاب امامان(ع) هيچگاه از نوشتن در باب اصول فقه غفلت نورزيدهاند. براى ترسيم خط سير تطور اين علم، مىتوان به مراحل زير اشاره كرد:
1. پيدايش و شكوفايى (همان)؛
2. مرحله ابداع و ابتكار (همان، ص 25).
ب) تاريخ اصول فقه اهل سنت (همان).
جلد دوم، با يك مقدمه در باب ادوار فقه اسلامى، نياز به تاريخ فقه، شيوههاى تاريخ فقهنگارى و... شروع شده و آنگاه در دو بخش كلى زير، به ادوار فقه شيعه و اهل سنت مىپردازد:
بخش اول: ادوار فقه اهل سنت كه داراى پنج دوره است: عصر صحابه و تابعان (از رحلت پيامبر(ص) تا اوايل قرن دوم)؛ عصر ظهور مذاهب فقهى (اوايل قرن دوم تا اوايل قرن چهارم)؛ عصر ركود حركت اجتهادى (اوايل قرن چهارم تا اواسط قرن هفتم)؛ عصر انحطاط فقهى (اواسط قرن هفتم تا اواخر قرن سيزدهم) و عصر بازگشت به تحرك فقهى (اواخر قرن سيزدهم تا امروز) (همان، ص 26).
ادوار فقه شيعى: عصر حركت حديثى و اجتهادى (11 تا 260)؛ عصر شيوه حديث و اجتهاد (260 تا 460)؛ عصر ركود (460 تا 600)؛ عصر تجديد حيات فقهى (600 تا 1030)؛ عصر ظهور اخبارىگرى (1030 تا 11850)؛ عصر بالاگرفتن تحرك فقهى (1180 تا 1260) و عصر ابداع فقهى (1260 تا 1418) (همان).
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از مطالب داده شده است.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. سخنسنج، على «منابع و ادوار فقه اسلامى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاعرسانى و كتابدارى، كتاب ماه دين، آبان و آذر 1380، شماره 49 و 50 (6 صفحه، از 21 تا 26).
وابستهها
پیوندها
مطالعه کتاب موسوعة طبقات الفقهاء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور