تفسیر الخازن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ')ش' به ') ش') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد حسين' به 'محمدحسین') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
خازن در مقدمه مىنويسد «از آنجايى كه كتاب معالم التنزيل نوشته علامه جليل... | خازن در مقدمه مىنويسد «از آنجايى كه كتاب معالم التنزيل نوشته علامه جليل... ابومحمدحسین بن مسعود بغوى، جزو بهترين و ارزشمندترين تأليفات در تفسير است، و جامع آراء صحيحه، عارى از شبهه و تحريف و آراسته به زيور احاديث نبويه و احكام شرعيه بود، و در شيواترين عبارات و زيباترين اسلوب، شكل گرفته است، از اينرو خواستم تا از گوهرهاى تابناك آن بهره فراوان ببرم» ...<ref>مقدمه مؤلف، ص4</ref> | ||
== روش تفسيرى == | == روش تفسيرى == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۴۶
نام کتاب | تفسیر الخازن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | لباب التاویل فی معانی التنزیل |
پدیدآورندگان | شاهین، عبدالسلام محمد علی (مصحح)
خازن، علی بن محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 95/5 /خ2ل2 |
موضوع | تفاسیر اهل سنت - قرن 8ق. |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1415 هـ.ق یا 1995 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2020AUTOMATIONCODE |
تفسير الخازن المسمّى لباب التأويل في معانى التنزيل، تأليف علاءالدين على بن محمد بن ابراهيم بغدادى مشهور به «خازن» (متوفى 725ق)، از تفاسير مأثور اهل سنت محسوب مىشود. اين اثر كه در حقيقت مختصرى از تفسير معالم التنزيل بغوى كه آن نيز گزيدهاى از تفسير ثعلبى نيشابورى است، با دقت و امانت شكل گرفته و مورد توجه خاص و عام بوده است. البته بايد توجه داشت كه گزيدهاى از روايات تفسيرى گذشته را خازن بر آن افزوده است. لباب التأويل شامل تمامى قرآن مىباشد و صبغه قصص تاريخى آن نيز كاملاً نمايان است.
انگيزه تأليف
خازن در مقدمه مىنويسد «از آنجايى كه كتاب معالم التنزيل نوشته علامه جليل... ابومحمدحسین بن مسعود بغوى، جزو بهترين و ارزشمندترين تأليفات در تفسير است، و جامع آراء صحيحه، عارى از شبهه و تحريف و آراسته به زيور احاديث نبويه و احكام شرعيه بود، و در شيواترين عبارات و زيباترين اسلوب، شكل گرفته است، از اينرو خواستم تا از گوهرهاى تابناك آن بهره فراوان ببرم» ...[۱]
روش تفسيرى
وى در مقدمه اضافه مىكند: «من براى خود جز نقل و انتخاب نقش ديگر در اين تفسير قائل نبودهام و از اطنابگرايى پرهيز كرده و سندها را به جهت رعايت اختصار حذف كردهام» ...[۲]
خازن همچنين در مقدمه تفسير خود ضمن پنج فصل مطالبى را مطرح كرده است: فصل اول در فضائل قرآن و تلاوت و تعليم آن. فصل دوم در مذمت در تفسير به رأى بدون دارا بودن دانش لازم و مذمت فراموشى و عدم تعهد به قرآن. فصل سوم در جمع قرآن، ترتيب نزول. فصل چهارم در بحث سبعه احرف و اقوال مربوط به آن. فصل پنجم در معناى تفسير و تأويل.
خازن در اين تفسير بسيار به مباحث فقهى عنايت داشته و ذيل آيات احكام، آراء و دلائل فقيهان مذاهب مختلف فقهى را آورده است، و حتى در بسيارى موارد اطنابگرايى كرده و فروعاتى فقهى كه نبايد مفسر به آن عنايت داشته باشد، در اين تفسير آمده است؛ براى نمونه ذيل آيه 228 بقره آراء مذهب حنفى و شافعى در احكام عده حائض را بيان مىكند. البته تفصيل فقهى او ناشى از تسلط او بر فقه و آراء مختلف در آن است.
اگر چه تفسير خازن، خلاصه معالم التنزيل بغوى و آن نيز خلاصه تفسير ثعلبى است و بغوى سعى نموده احاديث جعلى و آراء بدعتآميز آن را در تفسير خود نياورد. با اين حال تفسير خازن به نقل اسرائيليات از ثعلبى و ديگران بسيار رو مىآورد، و نقد و نظر قابل توجهى نسبت به آنها در آن ديده نمىشود. اندك اتفاق مىافتد كه به ضعف و وضع آنها اشاره كند. براى نمونه در ذيل سوره «ص» آيه 21 تا 24، قصه تمثل شيطان براى حضرت داود(ع)در شكل كبوترى از طلا و در و زبرجد و قصه زنى كه داود(ع) شيفته آن شده و مقدمات قتل شوهرش را فراهم مىآورد، ذكر كرده است. البته در اين مثال پس از ذكر اين امور فصلى در تنزيه داود(ع) بحث مىنمايد و موارد منافى عصمت ايشان را نفى مىكند. اما در برخى موارد فقط به فهم و دانش مخاطب در ردّ خرافات و داستانهاى عجيب و غريب، اعتماد دارد و خود نقد نمىزند.
ايشان علاوه بر قصههاى انبيا كه در نهايت شگفتى بيان مىكند. در آيات مرتبط با جنگها و رويدادهاى تاريخى عصر پيامبر(ص)نيز به تفصيل، آن وقايع را ذكر مىنمايد؛ به عنوان مثال ذيل آيه 9 سوره احزاب بعد از تفسير آن، به جنگ خندق پرداخته، وقايع و حوادث آن را به تفصيل بيان مىدارد.
احاديث ترغيب كه بسيارى از آنها از سند چندان محكمى هم برخوردار نيستند، در اين تفسير بسيار آمده و تحت تأثير افكار و انديشههاى صوفيانه رويكرد تربيتى و وعظ در آن قوى است. براى نمونه ذيل آيه 16 سوره سجده «تتجافى جنوبهم عن المضاجع...» پس از پايان تفسير آن، به بيان فضل نماز شب و ترغيب به آن مىپردازد.
روش عمومى مفسر به اين ترتيب است كه پس از ذكر نام سوره و مكى يا مدنى بودن آن، آيات را مطرح كرده، با نقل روايات تفسير مىنمايد، و با «فإن قلت، قلت» مباحث را پى مىگيرد.
مفسر براى عدم تكرار منابعى كه مطالب گوناگون از آنها نقل نموده، علامت اختصارى وضع كرده و در مقدمه خود متذكر آنها شده است؛ از جمله علامتها «خ» نشانه صحيح بخارى، «م» نشانه صحيح مسلم، «ق» نشانه اتفاق علما بر آن.
مفسر اشاره دارد كه من در عوض حذف اسانيد احاديث به شرح غريب حديث و آنچه مربوط به آن است پرداختهام تا فايده بيشترى را براى مخاطب به ارمغان آورد.
نسخه شناسى
نسخه حاضر در 4 جلد با قطع رحلى از طرف دار الكتب العلميه بيروت در سال 1415ق، چاپ اول خود را به علاقهمندان عرضه كرده است.
تحقيق اين نسخه توسط عبدالسلام محمد على شاهين انجام گرفته كه بهعلت كم بودن پاورقى، مىتوان آن را بدون پاورقى عنوان كرد. فهرست موضوعى آخر هر جلد راهنماى محققان خواهد بود.
«مختصر تفسير القرآن الكريم للخازن» خلاصهاى از تفسير خازن، توسط محمد على قطب در دو مجلد انجام گرفته است. چاپ اول آن در سال 1987م در بيروت منتشر گرديده است.
پانويس
منابع مقاله
- تفسير و مفسران، آیتالله معرفت، ج 2 ص 194.
- التفسير و المفسرون، دكتر ذهبى، ج 1، صفحه 310.
- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش بهاءالدين خرمشاهى، ج 1، ص 745 و 975.
- المفسرون حياتهم و منهجهم، سيد محمد على ايازى، صفحه 599.