بحوث في تاريخ السنة المشرفة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    |-class='articleCode'
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون  
    |کد اتوماسیون  
    |data-type='automationCode'|16161
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16161AUTOMATIONCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    خط ۹۷: خط ۹۷:
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:حدیث]]
    [[رده:حدیث]]
    [[رده:فهرست‌ها، کشف الحدیث‌ها، واژه‌نامه‌ها، غریب لغات‌الحدیث، سازمان‌ها، انجمن‌ها، دارالحدیث‌ها، کنگره‌ها]]
    [[رده:فهرست‌ها، کشف الحدیث‌ها، واژه‌نامه‌ها، غریب لغات‌ الحدیث، سازمان‌ها، انجمن‌ها، دارالحدیث‌ها، کنگره‌ها]]

    نسخهٔ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۲۴

    ‏بحوث فی تاریخ السنه المشرفه
    نام کتاب ‏بحوث فی تاریخ السنه المشرفه
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان عمری، اکرم ضیاء‏ (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ب‎‏3
    موضوع احادیث - کتابشناسی

    حدیث - تاریخ

    حدیث - علم الرجال - کتاب شناسی

    ناشر مکتبة العلوم و الحکم
    مکان نشر مدینه منوره - عربستان
    سال نشر 1405 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE16161AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    «بحوث في تاريخ السّنة المشرّفة»، تأليف أكرم ضياء عُمَرى (متولد موصل، 1942م) است كه در آن، به‌صورت مستند و تحليلى به بررسى تاريخ حديث پرداخته و ريشه‌ها و روش‌هاى وضع و جعل حديث و همچنين تلاش دانشمندان علوم اسلامى براى مقابله با آن را از صدر اسلام تاكنون به‌صورت مشروح و با نگاهى به آراى شرق‌شناسان توضيح داده است.

    نويسنده، هرچند سُنّى‌مذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا مى‌انديشد و غالب آثار مورد استفاده و ارجاع او كتاب‌هاى غير شيعى است، ولى از آثار شيعه نيز به‌طور كامل غفلت نكرده و توضيحى اندك در مورد نقش انديشمندان شيعى در مورد تأسيس و رشد علم رجال بيان كرده است.

    اين اثر به زبان عربى جديد و با قلمى رسا و شيوا نوشته شده است.

    ساختار

    اثر حاضر از مقدمه‌هاى پنج‌گانه نويسنده بر چاپ‌هاى اول تا پنجم و متن اصلى كتاب (شامل 1. وضع و جعل حديث؛ 2. كوشش دانشمندان براى مقاومت در برابر وضع و عنايت به اسناد و پيدايش علم رجال؛ 3. ريشه‌ها و روش‌هاى تنظيم كتاب‌هاى علم رجال؛ 4. شور و نشاط سفر براى دستيابى به علم؛ 5. تدوين كتب روايت حديث؛ 6. كتب مهمّ روايى؛ 7. كتاب‌هاى مهمّ روايى بعد از قرن سوم هجرى؛ 8. شمار احاديث و صحابيان راوى؛ 9. به‌سوى دايرةالمعارفى شامل تمامى سُنّت و علوم آن؛ 10. چگونگى جمع‌آورى و روش تنظيم موسوعه سُنّت و...) تشكيل شده است.

    اين اثر به زبان عربى قديم نيست، بلكه به سبك عربى جديد و با اصطلاحات آن به شكلى گويا و روشن نوشته شده است. نويسنده از منابع قابل توجهى (ده‌ها كتاب) از آثار مهمّ انديشمندان قديم و جديد به زبان‌هاى عربى، انگليسى و تركى براى توليد اثر حاضر بهره برده است.

    شيوه نويسنده در اين اثر، تاريخى و تحليلى است.

    گزارش محتوا

    در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. نويسنده در مقدمه‌اش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتاب‌هاى خطى است كه اخيرا كشف كرده‌ام و همچنين كتاب‌هاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است... (ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 3).

    2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كرده‌اند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالى‌كه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مى‌كرد، به‌طورى‌كه بغداد در روز رحلتش درب مغازه‌هايش را بست و بااين‌همه،همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيق‌كننده‌هاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دل‌هاى مردم را با آن نرم كنيم)... (ر. ك.: متن كتاب، ص 33).

    3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مى‌شناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيت‌ها و راويان نامعتبر) اثرى نوشته‌اند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و... (ر. ك.: همان، ص 100).

    4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيه‌هايشان مشهور شده‌اند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان به‌صورت صريح نيامده و يا يك بار به‌صورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتاب‌هايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و... (ر. ك.: همان، ص 183).

    5. نويسنده، هرچند سنى‌مذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مى‌كند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتاب‌هاى شرق‌شناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نه‌چندان كامل ذكر كرده است (ر. ك.: همان، ص 218 - 229).

    6. نويسنده به بحث در مورد نگارش حديث در دوره پيامبر اكرم(ص) و بعد از آن پرداخته و اين پرسش را طرح كرده است كه بين روايات منع از نگارش حديث و روايات تشويق به نگارش حديث، تعارض وجود دارد؛ راه حلّ چيست؟ و خودش پاسخ داده است كه بنا بر نظر علما، روايات تشويق به نگارش حديث، روايات منع از نگارش حديث را نسخ كرده است (ر. ك.: همان، ص 287 - 308).

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب (همان، ص 495 - 498)، فقط فهرست منابع (همان، ص 432 - 468) و فهرست اعلام نويسندگان (همان، ص 470 - 493) تنظيم شده، ولى ساير فهرست‌هاى فنى (مانند آيات، روايات، امكنه و...) فراهم نشده است.

    كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده (مثلاً ر. ك.: همان، ص 11، پاورقى 1؛ ص 17، پاورقى 1 و 10؛ ص 22، پاورقى 1 و 4 و...) و گاه نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد استفاده در متن را ذكر كرده است (به‌عنوان مثال ر. ك.: همان، ص 11، پاورقى 3 و 4).

    همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى و... را مطرح كرده است (به‌طور مثال ر. ك.: همان، ص 11، پاورقى 5؛ ص 263، پاورقى 3؛ ص 151، پاورقى 3؛ ص 347، پاورقى 5 و...).

    نويسنده گاه‌گاهى پاورقى‌هاى انتقادى نيز آورده است (ر. ك.: همان، ص 245، پاورقى 1). وى گاه از جدول نيز براى تفهيم بهتر مطالب استفاده كرده است (همان، ص 390 - 392).

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها