بیهقی، احمد بن حسین: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد <ref>على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛سبكى، ج 4، ص 8</ref> | بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد <ref>على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛سبكى، ج 4، ص 8</ref> و از اساتيد بسيارى علم آموخت. شمار شيوخ و اساتيد وى را افزون از صد تن دانستهاند كه همگى از بزرگان قرن چهارم و نيمۀ اول قرن پنجم بودند. فقه را از ابوالفتح ناصر بن حسين عمرى (متوفى 444) و ابوالقاسم فورانى، كه خود شاگرد بيهقى در علم حديث بود، فراگرفت <ref>[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجا؛سبكى، ج 4، ص 9؛على بيهقى، ص 184</ref>. | ||
از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: [[سلمی، محمد بن حسین |أبو عبدالرحمان سلمى]] (303-412)، مؤلف [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]؛[[خرگوشی، عبدالملک بن محمد|عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى]] | از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: [[سلمی، محمد بن حسین |أبو عبدالرحمان سلمى]] (303-412)، مؤلف [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفيه]]؛[[خرگوشی، عبدالملک بن محمد|عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى]] (متوفى 407)، مؤلف [[شرف النبي (ترجمه شرف المصطفی)|شرف النّبى]]؛سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404)؛و [[ابن فورک، محمد بن حسن|ابن فورك انصارى اصفهانى]] (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور <ref>صريفينى، ص 127- 128؛ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1132، همو، 1406، ج 18، ص 164-165</ref>. بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود <ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص 167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛على بيهقى، ص 183؛ ياقوت حموى، همانجا</ref>. | ||
به نوشتۀ [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] <ref>همانجا</ref>، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت <ref>قس ذهبى، 1406، ج 18، ص 165</ref>. سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت <ref>سبكى، ج 4، ص 9، 11، [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجاها؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص 94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص 1134؛قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است</ref>. بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتاند از: ابوعلى انصارى؛ نوۀ او ابوالحسن عبيد الله بن محمد بن احمد؛ ابوعبدالله فزارى؛ ابوالقاسم شحامى؛ ابوالمعالى محمد بن اسماعيل فارسى؛ عبدالمنعم قشيرى؛و پسر بزرگ بيهقى، اسماعيل كه مؤلف تاريخ بيهق (على بيهقى) از او حديث شنيده است <ref>[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص 76؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1135؛همو، 1406، ج 18، ص 169؛على بيهقى، ص 184</ref>. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] از جمله افرادى است كه ده نفر از شاگردان بيهقى را ديده و از آنها حديث شنيده است <ref>همانجا</ref>. برخى اسناد روايى ذهبى (متوفى 748) نيز به بيهقى منتهى مىشود <ref>ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1134؛براى آگاهى از تأثير آثار بيهقى در نوشتههاى بعد از وى نهاية الارب نويرى؛طبقات الشافعيه سبكى؛ السيرة النبوية [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ الروضة رافعى؛صبح الاعشى قلقشندى؛مفتاح السعادة طاشكوپرى زاده؛تاريخ ابنوردى؛ ابجد العلوم قنّوجى</ref>. | به نوشتۀ [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] <ref>همانجا</ref>، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت <ref>قس ذهبى، 1406، ج 18، ص 165</ref>. سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت <ref>سبكى، ج 4، ص 9، 11، [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجاها؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ج 12، ص 94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص 1134؛قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است</ref>. بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتاند از: ابوعلى انصارى؛ نوۀ او ابوالحسن عبيد الله بن محمد بن احمد؛ ابوعبدالله فزارى؛ ابوالقاسم شحامى؛ ابوالمعالى محمد بن اسماعيل فارسى؛ عبدالمنعم قشيرى؛و پسر بزرگ بيهقى، اسماعيل كه مؤلف تاريخ بيهق (على بيهقى) از او حديث شنيده است <ref>[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 1، ص 76؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1135؛همو، 1406، ج 18، ص 169؛على بيهقى، ص 184</ref>. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] از جمله افرادى است كه ده نفر از شاگردان بيهقى را ديده و از آنها حديث شنيده است <ref>همانجا</ref>. برخى اسناد روايى ذهبى (متوفى 748) نيز به بيهقى منتهى مىشود <ref>ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1134؛براى آگاهى از تأثير آثار بيهقى در نوشتههاى بعد از وى نهاية الارب نويرى؛طبقات الشافعيه سبكى؛ السيرة النبوية [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ الروضة رافعى؛صبح الاعشى قلقشندى؛مفتاح السعادة طاشكوپرى زاده؛تاريخ ابنوردى؛ ابجد العلوم قنّوجى</ref>. | ||
بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائى]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] | بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائى]]، [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است <ref>ذهبى، 1406، ج 18، ص 165؛سبكى، ج 4، ص 9</ref>. | ||
بيهقى از عالمان بزرگ و برجستۀ شافعى است <ref>[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص 266؛[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 168، قس ياقوت حموى، ج 1، ص 804، خوانسارى، ج 1، ص 252- 253، امين، ج 2، ص 568؛كه به دلايلى احتمال دادهاند كه وى شيعه بوده است</ref>. به نوشتۀ ذهبى <ref>1406، ج 18، ص 169</ref>، اگر بيهقى مىخواست مذهب و شيوهاى ايجاد كند كه بر مبناى اجتهاد و نظر خويش باشد، بر آن كار توانايى داشت، زيرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظريات، بسيار گسترده بود. | بيهقى از عالمان بزرگ و برجستۀ شافعى است <ref>[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ص 266؛[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، همانجا؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 168، قس ياقوت حموى، ج 1، ص 804، خوانسارى، ج 1، ص 252- 253، امين، ج 2، ص 568؛كه به دلايلى احتمال دادهاند كه وى شيعه بوده است</ref>. به نوشتۀ ذهبى <ref>1406، ج 18، ص 169</ref>، اگر بيهقى مىخواست مذهب و شيوهاى ايجاد كند كه بر مبناى اجتهاد و نظر خويش باشد، بر آن كار توانايى داشت، زيرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظريات، بسيار گسترده بود. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
شمارى از آثار مهم بيهقى عبارتاند از: | شمارى از آثار مهم بيهقى عبارتاند از: | ||
#السنن الكبرى. مهمترين اثر بيهقى مشتمل بر احاديث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم و افعال و تقريرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخى از تابعين به صورت موضوعى همراه با برخى توضيحات است. اين كتاب در حقيقت دايرة المعارف بزرگى در حديث است كه بر مبناى ابواب فقه، دستهبندى شده است <ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 37</ref>. حاجى خليفه از اين اثر به نام السنن الكبير ياد كرده است. ابن عبدالحق دمشقى (متوفى 744)، [[ذهبی، محمد بن احمد|شمسالدين ذهبى]] | #السنن الكبرى. مهمترين اثر بيهقى مشتمل بر احاديث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم و افعال و تقريرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخى از تابعين به صورت موضوعى همراه با برخى توضيحات است. اين كتاب در حقيقت دايرة المعارف بزرگى در حديث است كه بر مبناى ابواب فقه، دستهبندى شده است <ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 37</ref>. حاجى خليفه از اين اثر به نام السنن الكبير ياد كرده است. ابن عبدالحق دمشقى (متوفى 744)، [[ذهبی، محمد بن احمد|شمسالدين ذهبى]] (متوفى 748) و [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] (متوفى 974)، هر يك جداگانه آن را خلاصه كردهاند. ابن تركمانى حنفى (متوفى 750)، كتاب بزرگى در ردّ سنن بيهقى نوشت و آن را الجوهر النقىّ في الرّد على البيهقى ناميد و زينالدين قاسم بن قطلوبغاى حنفى (متوفى 879)، اين اثر را با نام ترجيع الجوهر النقى تلخيص و به صورت الفبايى، تا حروف ميم، تنظيم كرد <ref>حاجى خليفه، ج 2، ستون 1007؛كتانى، همانجا</ref>. اين اثر در ده جلد است و اولين بار در نيمۀ اول قرن سيزدهم، همراه با اثر ابن تركمانى، در حيدر آباد دكن به چاپ رسيده است <ref>احمد بيهقى، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 17-18</ref>. | ||
#معرفة السنن و الآثار. از منابع فقه تطبيقى است كه به گفتۀ سبكى <ref>ج 4، ص 9</ref>، هيچ فقيه شافعى از آن بىنياز نيست. | #معرفة السنن و الآثار. از منابع فقه تطبيقى است كه به گفتۀ سبكى <ref>ج 4، ص 9</ref>، هيچ فقيه شافعى از آن بىنياز نيست. | ||
#:بيهقى در اين كتاب، به ردّ سخنان احمد بن سلامة طحاوى حنفى، كه بر شافعى و اصحاب او ايراد وارد كرده است، پرداخته و احاديث مسندى را كه شافعى در موضوع اصول و فروع دين آورده نقل كرده و، به جرح و تعديل سند و بيان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنين با نظر و اجتهاد خود، برخى از راويانى را كه ديگران مورد وثوق ندانستهاند توثيق كرده است <ref>بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 38-39</ref>. اين كتاب، در 1348 ش1969/ در مصر به چاپ رسيده است. | #:بيهقى در اين كتاب، به ردّ سخنان احمد بن سلامة طحاوى حنفى، كه بر شافعى و اصحاب او ايراد وارد كرده است، پرداخته و احاديث مسندى را كه شافعى در موضوع اصول و فروع دين آورده نقل كرده و، به جرح و تعديل سند و بيان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنين با نظر و اجتهاد خود، برخى از راويانى را كه ديگران مورد وثوق ندانستهاند توثيق كرده است <ref>بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 38-39</ref>. اين كتاب، در 1348 ش1969/ در مصر به چاپ رسيده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد. بيهقى در اين اثر به اختصار امور واجب در اعتقادات اهل سنت را براى انسان مكلف معرفى كرده و به بيان مطالبى چون اسماء و صفات حق، قضا و قدر، عدم خلق قرآن، مشيّت، تعريف ايمان و حدود آن، اثبات نبّوت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم، كرامات اوليا و اصحاب و اهل بيت رسول خدا و خلافت خلفاى چهارگانه پرداخته است. اين اثر دو نوبت در بيروت (1380 و 1401) منتشر شده است. | #الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد. بيهقى در اين اثر به اختصار امور واجب در اعتقادات اهل سنت را براى انسان مكلف معرفى كرده و به بيان مطالبى چون اسماء و صفات حق، قضا و قدر، عدم خلق قرآن، مشيّت، تعريف ايمان و حدود آن، اثبات نبّوت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم، كرامات اوليا و اصحاب و اهل بيت رسول خدا و خلافت خلفاى چهارگانه پرداخته است. اين اثر دو نوبت در بيروت (1380 و 1401) منتشر شده است. | ||
#دلائل النبوّة و معرفة احوال صاحب الشريعة. در سيرۀ نبوى و زندگانى نياكان نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اخلاق و معجزات و بشارات به ظهور آن حضرت است. بيهقى در اين كتاب معجزات و خوارق عاداتى را نقل مىكند كه بسيارى معتبر و برخى ضعيف و قابل خدشهاند. مورخان و سيرهنويسان پس از بيهقى، اين كتاب را مرجعى استوار و معتبر براى خود دانستهاند و به همين دليل اسناد قبل از او را حذف كرده و سخن وى را موثق دانستهاند <ref>همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 20</ref>. براى نمونه، [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]، و [[سيوطى]] در الخصائص الكبرى از آن نقل كردهاند <ref>همو، 1401، مقدمۀ كاتب، همانجا</ref> خركوشى، نيز كتابى به نام دلايل النبوة داشته است <ref>ابن عماد، ج 3، ص 184</ref>. | #دلائل النبوّة و معرفة احوال صاحب الشريعة. در سيرۀ نبوى و زندگانى نياكان نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اخلاق و معجزات و بشارات به ظهور آن حضرت است. بيهقى در اين كتاب معجزات و خوارق عاداتى را نقل مىكند كه بسيارى معتبر و برخى ضعيف و قابل خدشهاند. مورخان و سيرهنويسان پس از بيهقى، اين كتاب را مرجعى استوار و معتبر براى خود دانستهاند و به همين دليل اسناد قبل از او را حذف كرده و سخن وى را موثق دانستهاند <ref>همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 20</ref>. براى نمونه، [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]]، و [[سيوطى]] در الخصائص الكبرى از آن نقل كردهاند <ref>همو، 1401، مقدمۀ كاتب، همانجا</ref> خركوشى، نيز كتابى به نام دلايل النبوة داشته است <ref>ابن عماد، ج 3، ص 184</ref>. | ||
#:[[دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة|دلائل النبوة بيهقى]] | #:[[دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة|دلائل النبوة بيهقى]] در هند و بيروت به طبع رسيده و نيز بخشى از آن را [[مهدوی دامغانی، محمود|محمود مهدوى دامغانى]] به فارسى ترجمه كرده كه در 1361ش در تهران به چاپ رسيده است. | ||
#[[شعب الإيمان]] (الجامع المصنف في شعب الايمان). | #[[شعب الإيمان]] (الجامع المصنف في شعب الايمان). | ||
#:نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاجالدين في [[شعب الإيمان]] حسين بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است <ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6</ref>. | #:نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاجالدين في [[شعب الإيمان]] حسين بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است <ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6</ref>. | ||
#احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند [[أحكام القرآن (جصاص)|احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص]] | #احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند [[أحكام القرآن (جصاص)|احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص]] است و سبكى <ref>ج 2، ص 97</ref> آن را از آثار بديع بيهقى دانسته است. احكام القرآن در مصر به چاپ رسيده است <ref>احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 43؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 7</ref>. | ||
#البعث و النشور. محتواى اين كتاب آيات و اخبارى است دربارۀ معاد. اين اثر در كويت و بيروت به چاپ رسيده است <ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، همانجا</ref>. | #البعث و النشور. محتواى اين كتاب آيات و اخبارى است دربارۀ معاد. اين اثر در كويت و بيروت به چاپ رسيده است <ref>همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، همانجا</ref>. | ||
#كتاب الزهد الكبير. دربارۀ موعظه، در پنج بخش و شامل 989 قول و روايت از حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم، صحابه، تابعين و جز ايشان است. پيش از بيهقى نيز بيش از شصت كتاب و نوشته در باب زهد و با همين نام نوشته شده است <ref>همو، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 47-56</ref>. | #كتاب الزهد الكبير. دربارۀ موعظه، در پنج بخش و شامل 989 قول و روايت از حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم، صحابه، تابعين و جز ايشان است. پيش از بيهقى نيز بيش از شصت كتاب و نوشته در باب زهد و با همين نام نوشته شده است <ref>همو، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 47-56</ref>. |
نسخهٔ ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۲
نام | بیهقی، احمد بن حسین |
---|---|
نام های دیگر | ابوبکر بیهقی
احمد البیهقی بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین |
نام پدر | حسین |
متولد | 384 |
محل تولد | خسروجرد |
رحلت | 458 هـ.ق |
اساتید | ابوالفتح ناصر بن حسين عمرى؛ ابوالقاسم فورانى؛ أبو عبدالرحمان سلمى؛ عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى |
برخی آثار | دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة؛ إستدراكات البعث و النشور |
کد مؤلف | AUTHORCODE1500AUTHORCODE |
ابوبكر احمد بن حسين بیهقی، محدث و فقيه شافعى سدۀ پنجم.
در 384 در خسروجرد به دنيا آمد. اصل خاندانش از شامگاه نيشابور بود [۱]. از كودكى به تحصيل علم و حفظ احاديث مبادرت كرد و از پانزده سالگى نزد محمد بن حسين علوى (متوفى 410)به فراگيرى حديث پرداخت. همچنين وى در حديث از شاگردان بزرگ و برجستۀ حاكم نيشابورى بود، اگر چه گفتهاند كه در انواع دانشهاى ديگر بر وى برترى داشته است. او از حاكم، بيش از ديگر مشايخ خود نقل خبر كرده است [۲].
اساتید
بيهقى براى فراگيرى علوم و حديث به شهرهاى متعددى در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر كرد [۳] و از اساتيد بسيارى علم آموخت. شمار شيوخ و اساتيد وى را افزون از صد تن دانستهاند كه همگى از بزرگان قرن چهارم و نيمۀ اول قرن پنجم بودند. فقه را از ابوالفتح ناصر بن حسين عمرى (متوفى 444) و ابوالقاسم فورانى، كه خود شاگرد بيهقى در علم حديث بود، فراگرفت [۴].
از ديگر اساتيد و مشايخ او مىتوان از اينان نام برد: أبو عبدالرحمان سلمى (303-412)، مؤلف طبقات الصوفيه؛عبدالملك بن أبى عثمان خركوشى نيشابورى (متوفى 407)، مؤلف شرف النّبى؛سهل بن محمد صعلوكى (متوفى 404)؛و ابن فورك انصارى اصفهانى (332-406)، فقيه، مفسّر، اصولى، اديب و نحوى و رجالى مشهور [۵]. بيهقى دانش اصول را نيز فراگرفته بود. وى حافظهاى بسيار قوى داشت و در حفظ حديث و استوارى در آن، يگانۀ روزگار خويش بود [۶].
به نوشتۀ اسنوى [۷]، بيهقى در پايان سفرهاى علمى خود به خسروجرد رفت و اولين اثرش را در 406 نگاشت [۸]. سپس در 441، براى نشر علم به نيشابور دعوت شد و به املاى كتاب معرفة السنن و الآثار خود پرداخت و سرانجام در 458 در اين شهر درگذشت [۹]. بيهقى شاگردان زيادى داشته است كه برخى از آنها عبارتاند از: ابوعلى انصارى؛ نوۀ او ابوالحسن عبيد الله بن محمد بن احمد؛ ابوعبدالله فزارى؛ ابوالقاسم شحامى؛ ابوالمعالى محمد بن اسماعيل فارسى؛ عبدالمنعم قشيرى؛و پسر بزرگ بيهقى، اسماعيل كه مؤلف تاريخ بيهق (على بيهقى) از او حديث شنيده است [۱۰]. سمعانى از جمله افرادى است كه ده نفر از شاگردان بيهقى را ديده و از آنها حديث شنيده است [۱۱]. برخى اسناد روايى ذهبى (متوفى 748) نيز به بيهقى منتهى مىشود [۱۲].
بيهقى در عين وسعت دايرۀ حديث شناسى از برخى آثار برجستۀ اهل سنت مانند سنن نسائى، ابن ماجه و ترمذى بى بهره بوده، اگر چه از سنن أبى داوود، با اسناد عالى مطلع بوده است [۱۳].
بيهقى از عالمان بزرگ و برجستۀ شافعى است [۱۴]. به نوشتۀ ذهبى [۱۵]، اگر بيهقى مىخواست مذهب و شيوهاى ايجاد كند كه بر مبناى اجتهاد و نظر خويش باشد، بر آن كار توانايى داشت، زيرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظريات، بسيار گسترده بود.
بيهقى در گردآورى آثار شافعى بر ديگران پيشى گرفت، و كاملترين شرح از آراى شافعى، در آثار وى يافت مىشود.
بدين جهت ابن خلّكان [۱۶] و سبكى [۱۷] به نقل از ذهبى، وى را اولين گردآورندۀ آثار شافعى مىدانند و شايد منظور اين بوده كه هيچكس قبل از بيهقى، آثار شافعى را در يك مجموعۀ عظيم جمع نكرده است.
بيهقى روايات و اخبار را از طريق سماع از اساتيد و مشايخ خويش نقل كرده و هر جا طرق ديگرى، غير از طريق خويش، يافته با ذكر مأخذ و طريق، به دنبال نقل خود افزوده است. به نوشتۀ كتّانى [۱۸]، او خود را ملزم مىدانست كه روايتى را كه به جعلى بودن آن يقين داشت نقل نكند. برخى از كتب بيهقى به طبع رسيده و پارهاى به صورت خطى باقى مانده است.
شمارى از آثار مهم بيهقى عبارتاند از:
- السنن الكبرى. مهمترين اثر بيهقى مشتمل بر احاديث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم و افعال و تقريرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخى از تابعين به صورت موضوعى همراه با برخى توضيحات است. اين كتاب در حقيقت دايرة المعارف بزرگى در حديث است كه بر مبناى ابواب فقه، دستهبندى شده است [۱۹]. حاجى خليفه از اين اثر به نام السنن الكبير ياد كرده است. ابن عبدالحق دمشقى (متوفى 744)، شمسالدين ذهبى (متوفى 748) و عبدالوهاب شعرانى (متوفى 974)، هر يك جداگانه آن را خلاصه كردهاند. ابن تركمانى حنفى (متوفى 750)، كتاب بزرگى در ردّ سنن بيهقى نوشت و آن را الجوهر النقىّ في الرّد على البيهقى ناميد و زينالدين قاسم بن قطلوبغاى حنفى (متوفى 879)، اين اثر را با نام ترجيع الجوهر النقى تلخيص و به صورت الفبايى، تا حروف ميم، تنظيم كرد [۲۰]. اين اثر در ده جلد است و اولين بار در نيمۀ اول قرن سيزدهم، همراه با اثر ابن تركمانى، در حيدر آباد دكن به چاپ رسيده است [۲۱].
- معرفة السنن و الآثار. از منابع فقه تطبيقى است كه به گفتۀ سبكى [۲۲]، هيچ فقيه شافعى از آن بىنياز نيست.
- بيهقى در اين كتاب، به ردّ سخنان احمد بن سلامة طحاوى حنفى، كه بر شافعى و اصحاب او ايراد وارد كرده است، پرداخته و احاديث مسندى را كه شافعى در موضوع اصول و فروع دين آورده نقل كرده و، به جرح و تعديل سند و بيان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنين با نظر و اجتهاد خود، برخى از راويانى را كه ديگران مورد وثوق ندانستهاند توثيق كرده است [۲۳]. اين كتاب، در 1348 ش1969/ در مصر به چاپ رسيده است.
- المبسوط. اين كتاب-كه از بزرگترين و گستردهترين آثار بيهقى است-شامل اقوال شافعى است [۲۴]. پيش از بيهقى افرادى چون بويطى، از شاگردان شافعى، سخنان شافعى را جمع آورى كردهاند [۲۵]، اما بيهقى كارى گستردهتر در اين كتاب انجام داده است. سمعانى [۲۶]، ضمن تأييد كوشش بيهقى در جمع آوردن آثار شافعى، نام آن را المبسوط ذكر مىكند.
- بعضى منابع، از اين نوشته، به دليل محتواى آن، به نام نصوص الشافعى ياد كردهاند [۲۷].
- الاسماء و الصفات. در معرفى برخى از اسماء و صفات خداوند و معانى آنهاست با دلايلى از كتاب و سنت و اجماع [۲۸].
- بيهقى در اين كتاب، در باب اسناد و راويانى صحبت مىكند كه از آنان رواياتى نقل كرده است. وى بر شمارى از احاديث و رجال آن تعليق و توضيح دارد و بعلاوه، از ضعف برخى راويانى كه در صحيح مسلم از آنها ياد شده، و يا دانشمندان علم رجال آنها را موثق دانستهاند، سخن گفته است [۲۹]. اين كتاب در حيدر آباد (1333)، قاهره (1358) و بيروت (1405) به چاپ رسيده است.
- الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد. بيهقى در اين اثر به اختصار امور واجب در اعتقادات اهل سنت را براى انسان مكلف معرفى كرده و به بيان مطالبى چون اسماء و صفات حق، قضا و قدر، عدم خلق قرآن، مشيّت، تعريف ايمان و حدود آن، اثبات نبّوت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم، كرامات اوليا و اصحاب و اهل بيت رسول خدا و خلافت خلفاى چهارگانه پرداخته است. اين اثر دو نوبت در بيروت (1380 و 1401) منتشر شده است.
- دلائل النبوّة و معرفة احوال صاحب الشريعة. در سيرۀ نبوى و زندگانى نياكان نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اخلاق و معجزات و بشارات به ظهور آن حضرت است. بيهقى در اين كتاب معجزات و خوارق عاداتى را نقل مىكند كه بسيارى معتبر و برخى ضعيف و قابل خدشهاند. مورخان و سيرهنويسان پس از بيهقى، اين كتاب را مرجعى استوار و معتبر براى خود دانستهاند و به همين دليل اسناد قبل از او را حذف كرده و سخن وى را موثق دانستهاند [۳۰]. براى نمونه، ابن كثير در البداية و النهاية، و سيوطى در الخصائص الكبرى از آن نقل كردهاند [۳۱] خركوشى، نيز كتابى به نام دلايل النبوة داشته است [۳۲].
- دلائل النبوة بيهقى در هند و بيروت به طبع رسيده و نيز بخشى از آن را محمود مهدوى دامغانى به فارسى ترجمه كرده كه در 1361ش در تهران به چاپ رسيده است.
- شعب الإيمان (الجامع المصنف في شعب الايمان).
- نوشتهاى فراگير كه بيهقى آن را بر شيوۀ منهاجالدين في شعب الإيمان حسين بن حسن حليمى (متوفى 403)، در بيان شاخههاى ايمانى به رشتۀ تحرير درآورده است. اساس اين كتاب، بر مبناى حديثى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم است. ابوجعفر عمر قزوينى (متوفى 699)، آن را تلخيص كرده و مختصر شعب الايمان، نام نهاده است. اين كتاب در شش مجلد و در بعضى نسخههاى خطى سه مجلد است [۳۳].
- احكام القرآن. بيهقى سخنان شافعى در بيان معانى قرآن را در اين اثر گردآورده است. اين كتاب همانند احكام القرآن احمد بن على رازى جصّاص است و سبكى [۳۴] آن را از آثار بديع بيهقى دانسته است. احكام القرآن در مصر به چاپ رسيده است [۳۵].
- البعث و النشور. محتواى اين كتاب آيات و اخبارى است دربارۀ معاد. اين اثر در كويت و بيروت به چاپ رسيده است [۳۶].
- كتاب الزهد الكبير. دربارۀ موعظه، در پنج بخش و شامل 989 قول و روايت از حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم، صحابه، تابعين و جز ايشان است. پيش از بيهقى نيز بيش از شصت كتاب و نوشته در باب زهد و با همين نام نوشته شده است [۳۷].
- خلافيّات. بيهقى در اين اثر مسائل مورد اختلاف ميان فقه شافعى و حنفى را بررسى كرده است [۳۸]. اين كتاب را از آثار برجسته، ابتكارى، و بى نظير بيهقى دانستهاند [۳۹].
- المدخل الى السنن الكبرى. مقدمهاى است بر السنن الكبرى. نسخۀ خطى اين كتاب، به سماع و تأييد برخى از بزرگان اهل سنت همچون ابن صلاح و حافظ مزّى رسيده است [۴۰]. اين كتاب در كويت به چاپ رسيده است [۴۱]. كتابى به نام معرفة علوم الحديث [۴۲]، نيز به او منسوب است.
- برخى ديگر از آثار چاپ شدۀ او عبارتاند از: الآداب؛ القراءة خلف الامام؛مناقب الشافعى؛ الاربعون الصغرى؛حيات الانبياء في قبورهم؛ اثبات عذاب القبر؛بيان خطأ من أخطأ على الشافعى [۴۳].
پانویس
- ↑ سمعانى، ج 1، ص 439؛ذهبى، 1388- 1390، ج 3، ص 1132؛صفدى، ج 6، ص 354؛قس ابن اثير، ج 10، ص 58، كه تولد وى را در 387 مىداند؛على بيهقى، ص 184
- ↑ صريفينى، ص 127؛ ياقوت حموى، ج 1، ص 805؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 164؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛ اسنوى، ج 1، ص 98؛ ابن خلّكان، ج 1، ص 75-76؛على بيهقى، ص 183؛ابن عساكر، ص 266؛قس ابن عماد، ج 3، ص 305، كه مىنويسد وى از ابى الحسن-محمد بن حسين-علوى بيشتر روايت كرده است
- ↑ على بيهقى؛ذهبى، 1388-1390، همانجاها؛سبكى، ج 4، ص 8
- ↑ صفدى، همانجا؛سبكى، ج 4، ص 9؛على بيهقى، ص 184
- ↑ صريفينى، ص 127- 128؛ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 16- 31؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1132، همو، 1406، ج 18، ص 164-165
- ↑ ذهبى، 1406، ج 18، ص 167؛ همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛على بيهقى، ص 183؛ ياقوت حموى، همانجا
- ↑ همانجا
- ↑ قس ذهبى، 1406، ج 18، ص 165
- ↑ سبكى، ج 4، ص 9، 11، سمعانى؛صفدى، همانجاها؛ابن كثير، ج 12، ص 94؛ذهبى 1388-1390، ج 3، ص 1134؛قس ياقوت حموى، همانجا، كه تاريخ فوت او را 454 نوشته است
- ↑ ابن خلّكان، ج 1، ص 76؛ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1135؛همو، 1406، ج 18، ص 169؛على بيهقى، ص 184
- ↑ همانجا
- ↑ ذهبى، 1388-1390، ج 3، ص 1134؛براى آگاهى از تأثير آثار بيهقى در نوشتههاى بعد از وى نهاية الارب نويرى؛طبقات الشافعيه سبكى؛ السيرة النبوية ابن كثير؛ الروضة رافعى؛صبح الاعشى قلقشندى؛مفتاح السعادة طاشكوپرى زاده؛تاريخ ابنوردى؛ ابجد العلوم قنّوجى
- ↑ ذهبى، 1406، ج 18، ص 165؛سبكى، ج 4، ص 9
- ↑ ابن عساكر، ص 266؛ابن خلّكان، همانجا؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 168، قس ياقوت حموى، ج 1، ص 804، خوانسارى، ج 1، ص 252- 253، امين، ج 2، ص 568؛كه به دلايلى احتمال دادهاند كه وى شيعه بوده است
- ↑ 1406، ج 18، ص 169
- ↑ همانجا
- ↑ ج 4، ص 10
- ↑ ص 30
- ↑ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 37
- ↑ حاجى خليفه، ج 2، ستون 1007؛كتانى، همانجا
- ↑ احمد بيهقى، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 17-18
- ↑ ج 4، ص 9
- ↑ بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 38-39
- ↑ سبكى، همانجا؛ حاجى خليفه، ج 2، ستون 1582
- ↑ سزگين، ج 1، جزء 3، ص 184، 191-192؛غزالى، ج 2، ص 279-280
- ↑ ج 1، ص 438
- ↑ ابن كثير، ج 12، ص 94؛ذهبى، 1406، ج 18، ص 166؛همو، 1388-1390، ج 3، ص 1133؛ ابن خلّكان، همانجا؛حاجى خليفه، ج 2، ستون 1957
- ↑ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 39
- ↑ احمد بيهقى، 1401، مقدمۀ كاتب، ص 23
- ↑ همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 20
- ↑ همو، 1401، مقدمۀ كاتب، همانجا
- ↑ ابن عماد، ج 3، ص 184
- ↑ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 41-42؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6
- ↑ ج 2، ص 97
- ↑ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 43؛همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 7
- ↑ همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، همانجا
- ↑ همو، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 47-56
- ↑ همو، 1361 ش، مقدمۀ مهدوى دامغانى، ج 1، ص 19
- ↑ يافعى، ج 3، ص 63؛صفدى، ج 6، ص 354؛سبكى، ج 4، ص 9
- ↑ احمد بيهقى، 1408 ب، مقدمۀ عامر احمد حيدر، ص 43-44
- ↑ همو، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6
- ↑ على بيهقى، ص 183؛ياقوت حموى، ج 1، ص 805
- ↑ احمد بيهقى، 1408 الف، مقدمۀ ابيانى، ص 6-7؛براى آگاهى از ديگر آثار بيهقى زركلى، ج 1، ص 116؛سركيس، ج 1، ستون 620-621
منابع
ابن اثير، الكامل في التاريخ، بيروت 1385-1965/1386-1966؛ ابن خلّكان، وفيات الاعيان، چاپ احسان عباس، بيروت[بىتا. ]؛ ابن عساكر، تبيين كذب المفترى فيما نسب الى الامام ابى الحسن الاشعرى، بيروت 1984/1404؛ ابن عماد، شذرات الذّهب في اخبار من ذهب، بيروت 1979/1399؛ابن كثير، البداية و النهاية، بيروت 1990/1411؛عبدالرحيم بن حسن اسنوى، طبقات الشافعية، چاپ كمال يوسف حوت، بيروت 1987/1407؛محسن امين، اعيان الشيعة، چاپ حسن امين، بيروت 1983/1403، احمد بن حسين بيهقى، الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد على مذهب السلف و اصحاب الحديث، چاپ احمد عصام كاتب، بيروت 1981/1401؛همو، دلائل النبوة، ترجمۀ محمود مهدوى دامغانى، تهران 1361 ش؛همو، كتاب البعث و النشور، چاپ محمد سعيد ابيانى، بيروت 1408 الف؛همو، كتاب الزهد الكبير، چاپ عامر احمد حيدر، بيروت 1408 ب؛على بن زيد بيهقى، تاريخ بيهقى، چاپ احمد بهمنيار، تهران 1345 ش، چاپ افست تهران 1361 ش؛مصطفى بن عبداللّه حاجى خليفه، كشف الظنون، بيروت 1990/1410؛محمد باقر بن زين العابدين خوانسارى، روضات الجنات في احوال العلماء و السادات، چاپ اسد اللّه اسماعيليان، قم 1390-1392؛محمد بن احمد ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج 18، چاپ شعيب ارنؤوط و محمد نعيم عرقسوسى، بيروت 1986/1406؛همو، كتاب تذكرة الحفاظ، حيدر آباد دكن 1388-1968/1390-1970؛ خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1986؛عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1967؛يوسف اليان سركيس، معجم المطبوعات العربية و المعربة، قاهره 1928/1346، چاپ افست قم 1410؛فؤاد سزگين، تاريخ التراث العربى، ج 1، جزء 3، نقله الى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1983/1403؛عبدالكريم بن محمد سمعانى، الانساب، چاپ عبداللّه عمر بارودى، بيروت 1988/1408؛ ابراهيم بن محمد صريفينى، تاريخ نيسابور: المنتخب من السياق، چاپ محمد كاظم محمودى، قم 1362 ش؛خليل بن ايبك صفدى، كتاب الوافى بالوفيات، چاپ س. ددرينگ، و يسبادن 1972/1392؛محمد بن محمد غزالى، احياء علومالدين، بيروت 1417؛محمد بن جعفر كتانى، الرسالة المستطرفة، كراچى 1960/1379؛عبداللّه بن اسعد يافعى، مرآة الجنان و عبرة اليقظان، بيروت 1997/1417؛ياقوت حموى، معجم البلدان، چاپ فرديناند و وستنفلد، لايپزيگ 1866-1873، چاپ افست تهران 1965.
ترجمۀ ابوبكر بيهقى (صاحب دلائل النبوة) از دانشنامۀ جهان اسلام ج 5