سراج الأنساب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'همرعشی ' به 'ه‌مرعشی ')
    جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    در مصباح دوم كه به ذكر اولاد امام حسن(ع) اختصاص داد، شرح حال و اعقاب حسن بن زيد، عبدالله بن حسبن مثنى، ابراهيم غمر بن حسن مثنى، حسن مثلث بن حسن مثنى، داود بن حسن مثنى، جعفر بن حسن مثنى آمده است. در اين بخش به نسب سادات شهرهاى مختلف ايران اشاره شده است. نسب سادات بتوشه نيشابور، سادات حسنى ابهر، حسنى قزوين، انجوى شيراز و نسب سادات شهريارى از جمله اين انساب شريف است.
    در مصباح دوم كه به ذكر اولاد امام حسن(ع) اختصاص داد، شرح حال و اعقاب حسن بن زيد، عبدالله بن حسبن مثنى، ابراهيم غمر بن حسن مثنى، حسن مثلث بن حسن مثنى، داود بن حسن مثنى، جعفر بن حسن مثنى آمده است. در اين بخش به نسب سادات شهرهاى مختلف ايران اشاره شده است. نسب سادات بتوشه نيشابور، سادات حسنى ابهر، حسنى قزوين، انجوى شيراز و نسب سادات شهريارى از جمله اين انساب شريف است.


    مصباح سوم كه به اشتباه در كتاب «مصباح دوم» ثبت شده است، در ذكر اعقاب امام حسين(ع) مى‌باشد كه از شش فرزند پسر است: امام محمد باقر(ع)، عبدالله باهر، زيد بن على، عمر أشرف، حسين اصغر و على اصغر كه همگى از نسل امام زين‌العابدين(ع) هستند. اعقاب هر يك از اين بزرگواران به تفصيل در فصول اين مصباح مورد بحث قرار گرفته است. وى توجه شايانى به ذكر نسب سلسله مختارى نموده و شرح حال مفصلى از علماى اين قبيله معاصرش نوشته است.
    مصباح سوم كه به اشتباه در كتاب «مصباح دوم» ثبت شده است، در ذكر اعقاب امام حسين(ع) مى‌باشد كه از شش فرزند پسر است: امام محمدباقر(ع)، عبدالله باهر، زيد بن على، عمر أشرف، حسين اصغر و على اصغر كه همگى از نسل امام زين‌العابدين(ع) هستند. اعقاب هر يك از اين بزرگواران به تفصيل در فصول اين مصباح مورد بحث قرار گرفته است. وى توجه شايانى به ذكر نسب سلسله مختارى نموده و شرح حال مفصلى از علماى اين قبيله معاصرش نوشته است.


    در خاتمه كتاب ابتدا نسب محمد حنفيه كه او را به نام قبيله مادرش حنفيه خوانده اند، و اولاد ايشان ذكر شده است. سپس اعقاب عباس بن على(ع) با روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)]] آغاز شده است: «عموى من عباس در ايمان محكم بود، جهاد ميكرد تا شهيد شد». عمر أطراف بن على(ع) آخرين شخصيتى است كه شرح حال او آمده است كه با حسين(ع) به كوفه نرفت و اول كسى كه با عبدالله بن زبير بيعت كرد او بود.
    در خاتمه كتاب ابتدا نسب محمد حنفيه كه او را به نام قبيله مادرش حنفيه خوانده اند، و اولاد ايشان ذكر شده است. سپس اعقاب عباس بن على(ع) با روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)]] آغاز شده است: «عموى من عباس در ايمان محكم بود، جهاد ميكرد تا شهيد شد». عمر أطراف بن على(ع) آخرين شخصيتى است كه شرح حال او آمده است كه با حسين(ع) به كوفه نرفت و اول كسى كه با عبدالله بن زبير بيعت كرد او بود.

    نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۴۹

    ‏سراج الأنساب
    نام کتاب سراج الأنساب
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان مرعشی، محمود (زير نظر)

    کیاء گیلانی، احمد بن محمد (نويسنده)

    رجایی، مهدی (محقق)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏53‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏س‎‏4
    موضوع سادات - نسب نامه
    ناشر کتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی(ره)
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1409 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE12003AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى كتاب

    سراج‌الانساب تأليف سيد احمد كياء گيلانى در سال 976ق به زبان فارسى است. كتاب در پاسخ به درخواست يكى از شاگردان كه از وى طلب گردآورى انساب علماء سادات را از كتب معتبره مى‌كند، انجام پذيرفته است.

    ساختار

    كتاب در يك مقدمه، سه مصباح و يك خاتمه تدوين شده است. مقدمه در بيان تاريخ سلاطين صفويه مى‌باشد. اگرچه فهرست كتاب داراى تبويب و فصل‌بندى خاصى نمى‌باشد؛ اما متن اثر در سه «مصباح» تنظيم شده است كه بجز فصل اول كه مختصر بوده و مشتمل بر فصلى نيست، دو فصل بعد در فصول متعدد تنظيم است:

    1. مصباح اول: در نسب اميرالمؤمنين على(ع)
    2. مصباح دوم: در نسب امام حسن مجتبى(ع): مشتمل بر هفت فصل
    3. مصباح سوم: در نسب امام حسين(ع): مشتمل بر شش فصل

    خاتمه كتاب نيز كه ذكر ساير اولاد اميرالمؤمنين(ع) از غير فاطمه زهرا(س) است، در سه بخش تنظيم شده است.

    گزارش محتوا

    كتاب با اظهار ارادت به آل عبا و ذريه ايشان آغاز مى‌گردد. نويسنده با ذكر روايت: «اكرموا ذريتى الصالح لله و الطالح لى»، اكرام و احترام به ذريه ائمه اطهار(ع) را تنها با شناخت انساب آن‌ها ميسر مى‌داند. وى سپس به مطالعات و تحقيقات خود در علم نسب‌شناسى و تدريس و مباحثه اكثر كتب انساب اشاره مى‌كند.

    مقدمه كتاب در ذكر مناقب سلاطين صفويه است كه به لحاظ تاريخى حائز اهميت است.شاه طهماسب صفوى از نوادگان امام موسى كاظم(ع) مى‌باشد؛ بدين جهت نويسنده پس از ذكر شجره‌نامه شاه به ذكر نسب آنحضرت منتقل و شمه‌اى از بزرگوارى‌ها و بخشندگى‌ها و نيز چگونگى شهادت حضرت را نقل مى‌كند. كياء در ادامه با توصيف حكومت شاه طهماسب و تمجيدات فراوان از وى و شاه اسماعيل، برخى از اتفاقات اين دوران را ذكر مى‌كند. از جمله وقايع تاريخى نقل شده در اين بخش مى‌توان به اين موارد اشاره نمود: جنگ سلاطين ازبگ در جام کرمان، صلح پادشاه روم، واقعه شيروان، واقعه رشت، واقعه استرآباد.

    در اولين مصباح كتاب كه درباره اولاد اميرالمؤمنين(ع) و امهات و مواليد آن‌ها مى‌باشد، ابتدا نسب شريف آنحضرت ذكر شده است. جالب آن‌كه به گفته وى قول صحيح آن است كه نام ابيطالب، عبدمناف بوده است. در اين بخش اسامى فرزندان حضرت و مادرانشان ذكر و به نام شريف عباس بن على(ع) ختم شده است.

    در مصباح دوم كه به ذكر اولاد امام حسن(ع) اختصاص داد، شرح حال و اعقاب حسن بن زيد، عبدالله بن حسبن مثنى، ابراهيم غمر بن حسن مثنى، حسن مثلث بن حسن مثنى، داود بن حسن مثنى، جعفر بن حسن مثنى آمده است. در اين بخش به نسب سادات شهرهاى مختلف ايران اشاره شده است. نسب سادات بتوشه نيشابور، سادات حسنى ابهر، حسنى قزوين، انجوى شيراز و نسب سادات شهريارى از جمله اين انساب شريف است.

    مصباح سوم كه به اشتباه در كتاب «مصباح دوم» ثبت شده است، در ذكر اعقاب امام حسين(ع) مى‌باشد كه از شش فرزند پسر است: امام محمدباقر(ع)، عبدالله باهر، زيد بن على، عمر أشرف، حسين اصغر و على اصغر كه همگى از نسل امام زين‌العابدين(ع) هستند. اعقاب هر يك از اين بزرگواران به تفصيل در فصول اين مصباح مورد بحث قرار گرفته است. وى توجه شايانى به ذكر نسب سلسله مختارى نموده و شرح حال مفصلى از علماى اين قبيله معاصرش نوشته است.

    در خاتمه كتاب ابتدا نسب محمد حنفيه كه او را به نام قبيله مادرش حنفيه خوانده اند، و اولاد ايشان ذكر شده است. سپس اعقاب عباس بن على(ع) با روايتى از امام جعفر صادق(ع) آغاز شده است: «عموى من عباس در ايمان محكم بود، جهاد ميكرد تا شهيد شد». عمر أطراف بن على(ع) آخرين شخصيتى است كه شرح حال او آمده است كه با حسين(ع) به كوفه نرفت و اول كسى كه با عبدالله بن زبير بيعت كرد او بود.

    از مهم‌ترين مصادرى كه فراوان مورد استفاده قرار گرفته است، كتاب عمدةالطالب نوشته شريف ابن‌عنبه داوودى است.

    محقق كتاب سيد مهدى رجايى معتقد است كه در ذكر انساب كه در پايان هر بابى ذكر شده، اشتباهاتى وجود دارد كه بايد دقت بيشتر شود. وى ادامه مى‌دهد: «و چون دخل و تصرف در انساب امرى است خطير، لذا حقير بدون هيچ‌گونه تصرف و اظهار نظر درج نمودم تا اهلش صحت و سقم آن را تشخيص دهند».

    علاوه بر اشتباهاتى فوق نويسنده مطالبى را از كتب انساب نقل مى‌كند كه در عدم صحت آنها شكى نيست و بيشتر به افسانه شبيه است؛ به عنوان مثال در شرح حال محمد نفس‌زكيه چنين مى‌خوانيم: «دندانىِ نسابه از جد خود نقل كرده است كه او چهار سال در شكم مادر بود و چون متولد شد...». روشن است كه چنين داستان‌هايى به جهت فوق‌العاده جلوه دادن شخصيت درباره بسيارى از بزرگان مذهبى و علمى و تاريخى ساخته شده و مطالب بسيارى در نقد و ردّ آن‌ها نوشته شده و نياز به اطاله كلام در اين مقال نيست. اگرچه نويسنده اين‌گونه مطالب را نقل قول كرده است؛ ولى ذكر چنين مطالب ناصوابى زيبنده يك كتاب تحقيقى نيست.

    وضعيت كتاب

    در تحقيق و تصحيح كتاب از دو نسخه استفاده شده است. نسخه دوم از روى نسخه اول استنساخ شده و افتادگى‌ها اشتباهات آن توسط آيت‌الله مرعشى نجفى(ره) با مراجعه به كتب انساب جبران و تصحيح شده است.

    در انتهاى اثر فهارس ذيل به ترتيب آمده است:

    1-فهرست مطالب، 2-أعلام، 3-القاب، 4-اماكن و شهرها نسّابين مذكور در كتاب 5- آيات و روايات 6- كتاب‌ها

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب


    پیوندها

    مطالعه کتاب سراج الأنساب در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور