ابن میثم، میثم بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آقابزرگ' به 'آقابزرگ ') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ابن ميثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه اين معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبك دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصليۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور مى شود. | ابن ميثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه اين معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبك دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصليۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور مى شود. | ||
به هر حال ابن ميثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فيلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متكلم ماهر و صف كرده و [[طریحی، فخرالدین بن محمد|طريحى]] او را در فقه، چون خواجه نصير الدين در كلام دانستهاست. همچنين سليمان ماحوزى بحرانى به درخواست شاگردان و دوستان، رساله اى در شرح حال او به نام السلافة البهية | به هر حال ابن ميثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فيلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متكلم ماهر و صف كرده و [[طریحی، فخرالدین بن محمد|طريحى]] او را در فقه، چون خواجه نصير الدين در كلام دانستهاست. همچنين سليمان ماحوزى بحرانى به درخواست شاگردان و دوستان، رساله اى در شرح حال او به نام السلافة البهية في الترجمة الميثمية پرداختهاست. به گفتۀ همو فقيهان و محدثان و متكلمان و اديبان به آراء و روايات ابن ميثم، به تصريح يا به اشاره استناد جستهاند. از جمله گفتهاند مراد [[جرجانی، علی بن محمد|ميرسيد شريف جرجانى]] از «بعض الافاضل» در حاشيۀ مطول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] به تصريح فاضل چلبى شارح ديگر مطول، كمال الدين ابن ميثم بحرانى است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
===الف- چاپى=== | ===الف- چاپى=== | ||
اختيار مصباح السالكين، خلاصۀ شرح بزرگ نهجالبلاغة وى است كه آن را به اشاره عطاملك جوينى براى دو فرزند او نظام الدين محمد و مظفر الدين على تأليف كرد. اين کتاب به ويرايش [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] به چاپ رسيدهاست؛ شرح المائة كلمة لنهجالبلاغة كه كنتورى نام اصلى آن را منهاج العارفين ذكر كرده و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] از نسخههاى آن در کتابهاى اهدايى مشكوة و کتابخانۀ كاشف الغطا ياد كرده. اين کتاب در 1390ق به كوشش [[محدث، جلالالدین|محدث ارموى]] در قم چاپ و منتشر شدهاست؛ قواعد المرام | اختيار مصباح السالكين، خلاصۀ شرح بزرگ نهجالبلاغة وى است كه آن را به اشاره عطاملك جوينى براى دو فرزند او نظام الدين محمد و مظفر الدين على تأليف كرد. اين کتاب به ويرايش [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] به چاپ رسيدهاست؛ شرح المائة كلمة لنهجالبلاغة كه كنتورى نام اصلى آن را منهاج العارفين ذكر كرده و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] از نسخههاى آن در کتابهاى اهدايى مشكوة و کتابخانۀ كاشف الغطا ياد كرده. اين کتاب در 1390ق به كوشش [[محدث، جلالالدین|محدث ارموى]] در قم چاپ و منتشر شدهاست؛ قواعد المرام في علم الكلام، كه آن را به اشارۀ عز الدين ابوالمظفر عبدالعزيز بن جعفر نيشابورى نوشت. اين کتاب به كوشش [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]] در قم(1398ق) چاپ شدهاست. نام ديگر آن القواعد الالهية في الكلام و الحكمة است(همان، 179/17)؛ مصباح السالكين يا شرح بزرگ نهجالبلاغة كه در 1276ق به اهتمام آخوند ملامحمد باقر در تهران چاپ سنگى شد و بار ديگر در 1404ق در تهران به كوشش جمعى از محققان به نام شرح نهجالبلاغة به چاپ رسيد. ابن ميثم خود در مقدمه آورده كه اين شرح را به تشويق و براى عطاملك جوينى نوشتهاست(شرح نهجالبلاغة، 4/1). | ||
===ب- خطى و آثار يافت نشده=== | ===ب- خطى و آثار يافت نشده=== | ||
رسالة | رسالة في آداب البحث؛ الاستغاثة في بدع الثلاثة كه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] آن را از تصنيفات شريف ابوالقاسم على بن احمد كوفى (د 352ق) دانسته و كنتورى پس از تأييد اين مطلب، نام اصلى آن را البدع المحدثة ذكر كردهاست؛ استقصاء النظر في امامة ائمة الاثنى عشر كه افندى اصفهانى در صحت انتساب آن به ابن ميثم ترديد كردهاست؛ اصول البلاغة، كه آن را براى نظام الدين منصور پسر عطاملك جوينى نوشت. اين کتاب به تجريد البلاغة نيز نامبردار است و دو نسخه از آن يكى در کتابخانۀ سپهسالار و ديگرى در کتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى شمارۀ 2 موجود است. به نظر مى رسد كه کتاب تجريد الاصول في علم البلاغة كه به ابن ميثم منسوب است و نسخهاى از آن در جامع كبير صنعا وجود دارد. همين اصول البلاغة باشد؛ رسالة في الامامة؛ بحرالخضم در الهيات؛ جواب رسالۀ نصير الدين، كه نسخهاى از آن در کتابخانۀ حكيم در نجف موجود است؛ شرح الاشارات في الحكمة النظرية، شرحى است بر اثر استادش على بن سليمان بحرانى در كلام و حكمت؛ شرح حديث«الناس نيام»، كه نسخه اى از آن در نجف هست؛ شرح رسالۀ العلم اثر [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، كه محتملاً همان کتابى است كه به نام رسالۀ في العلم به او نسبت داده شدهاست و نسخهاى از آن در دانشگاه استانبول نگهدارى مى شود؛ شرح صغير نهجالبلاغة، كه به گفتۀ [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] احتمالاً همان شرح المائة كلمة لنهجالبلاغة است؛ غاية النظر در علم كلام؛ القواعد في اصول الدين؛ المراسلة، نامههايى است كه به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] نوشتهاست؛ المعراج السماوى؛ مقاصد الكلام، كه گويا همان قواعد المرام اوست؛ النجاة في القيامة في تحقيق امرالامامة، كه نسخهاى از آن در آستان قدس هست؛ رسالة في الوحى و الالهام، يا الوحى و الالهام و الفرق بينهما و الاشراق. | ||
براى ديگر نسخ خطى او مى توان به بروكلمان مراجعه كرد. (GAL,S,I/705) | براى ديگر نسخ خطى او مى توان به بروكلمان مراجعه كرد. (GAL,S,I/705) | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
آستان قدس، فهرست؛ [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] ، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]؛ همو، طبقات اعلام الشيعة، قرن7، به كوشش على نقى منزوى، بيروت1972م؛ ابن ميثم، ميثم، شرح نهجالبلاغة، تهران، 1404ق؛ همو، قواعد المرام | آستان قدس، فهرست؛ [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] ، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]؛ همو، طبقات اعلام الشيعة، قرن7، به كوشش على نقى منزوى، بيروت1972م؛ ابن ميثم، ميثم، شرح نهجالبلاغة، تهران، 1404ق؛ همو، قواعد المرام في علم الكلام، به كوشش احمد حسينى، قم، 1398ق؛ استرآبادى، ميرزا محمد، منهج المقال، تهران، 1306ق؛ افندى اصفهانى، عبدالله، [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، به كوشش محمود مرعشى و احمد حسينى، قم، 1401ق؛ بحرانى يوسف، كشكول، بيروت، 1406ق؛ تنكابنى، محمد، قصص العلماء، تهران، 1364ش؛ حرعاملى، محمد، امل الامل، به كوشش احمد حسينى، بغداد، نكتبۀ الاندلس؛ خوانسارى، محمدباقر، [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]، تهران، 1382ق1962/م؛ دانش پژوه، محمد تقى و بهاء الدين علمى انوارى، فهرست کتابهاى خطى مجلس شوراى اسلامى شم 2، تهران؛ شريف لاهيجى، محمد، محبوب القلوب، نسخۀ عكسى موجود در کتابخانۀ مركز؛ ششن، رمضان، نوادر مخطوطات العربية في مكاتبات تركيا، بيروت، 1400ق؛ شوشترى، [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله]]، مجالس المؤمنين، تهران، 1365ش؛ [[طریحی، فخرالدین بن محمد|طريحى]]، فخر الدين، مجمع البحرين، به كوشش احمد حسينى، تهران، مكتبۀ المرتضوية؛ عيسوى، احمد محمد و محمد سعيد مليح، فهرست مخطوطات المكتبة الغربية بالجامع الكبير بصنعاء، اسكندريه، منشأة المعارف؛ فهرست مخطوطات خزانة الروضة الحيدرية، به كوشش احمد حسينى، نجف، 1391ق؛ كنتورى، اعجاز حسين، كشف الحجب و الاستار عن اسماء الكتب و الاسفار، به كوشش م. هدايت حسين، كلكته، 1935م؛ ماحوزى بحرانى، سليمان، «السلافة البهية في الترجمة الميثمية»، كشكول(نك: بحرانى در همين مآخذ)؛ همو، فهرست آل بابويه و علماء البحرين، به كوشش احمد حسينى و محمد مرعشى، قم، 1404ق؛ نامۀ دانشوران، قم، دارالفكر؛ نجف، محمد مهدى، فهرست مخطوطات مكتبۀ آیتالله حكيم العامة، نجف، 1381ق؛ نورى، ميرزا حسين، [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]، تهران، 1318-1321ق. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
نسخهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۵۴
نام | ابنمیثم، میثم بن علی |
---|---|
نام های دیگر | بحرانی، میثم بن علی
کمالالدین میثم بن علی میثم البحرانی |
نام پدر | |
متولد | 1239 م |
محل تولد | |
رحلت | 679 هـ.ق یا 1280 م |
اساتید | |
برخی آثار | اختیار مصباح السالکین |
کد مؤلف | AUTHORCODE404AUTHORCODE |
ولادت
اِبْنِ مِيْثَم، كمال الدين ميثم بن على بن ميثم بحرانى، محدث، فقيه و متكلم مشهور شيعى سدۀ 7ق13/م. برخى لقب او را مفيد الدين آوردهاند. از زندگى او آگاهى اندكى در دست است. همين قدر گفتهاند كه در 636ق1239/م، زاده شد.
کسب علم و دانش
وی نزد ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانى و كمال الدين على بن سليمان بحرانى دانش آموخت. اگرچه در منابع اشارتى به محل تحصيلات او نشده، ولى محتملاً در عراق و در مراكز تجمع شيعيان مانند حله به تحصيل علم پرداخت. اما ظاهراً پس از آن به بحرين بازگشت و گوشۀ عزلت برگزيد تا آنكه دانشمندان عراق، خاصه اهل حله كه او را مردى دانشمند مى شمردند، از او خواستند كه به تربيت شاگردان و تأليف و تصنيف بپردازد. ابن ميثم در آغاز از سفر تن زد، اما سپس به عراق رفت و به احتمال قوى در حله اقامت گزيد. كسانى كه از او روايت كردهاند مانند سيد عبدالكريم بن طاووس حلى و علامۀ حلى اهل حله هستند. وى با خواجه نصير الدين طوسى معاصر بود و گفتهاند كه خواجه نزد او فقه مى خواند و ابن ميثم در كلام شاگرد خواجه بودهاست. در واقع شهرت عمدۀ ابن ميثم در كلام است و حتى در شرحى كه بر نهجالبلاغة نوشته، روش كلامى و فلسفى در پيش گرفتهاست.
وى در طرح مسائل و سبك استدلال به روش خواجه نصير الدين در تجريد الاعتقاد نظر داشته و مستند استدلالهاى او، برخلاف علامۀ حلى، بيشتر عقل است نه نقل: اگرچه از نظر چيرگى بر همۀ آراء و عقايد گونهگون متكلمان از علامۀ حلى ضعيف تر مى نمايد.
ابن ميثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه اين معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبك دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصليۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور مى شود.
به هر حال ابن ميثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فيلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متكلم ماهر و صف كرده و طريحى او را در فقه، چون خواجه نصير الدين در كلام دانستهاست. همچنين سليمان ماحوزى بحرانى به درخواست شاگردان و دوستان، رساله اى در شرح حال او به نام السلافة البهية في الترجمة الميثمية پرداختهاست. به گفتۀ همو فقيهان و محدثان و متكلمان و اديبان به آراء و روايات ابن ميثم، به تصريح يا به اشاره استناد جستهاند. از جمله گفتهاند مراد ميرسيد شريف جرجانى از «بعض الافاضل» در حاشيۀ مطول تفتازانى به تصريح فاضل چلبى شارح ديگر مطول، كمال الدين ابن ميثم بحرانى است.
آثار
حدود 30 اثر به ابن ميثم نسبت داده شده است:
الف- چاپى
اختيار مصباح السالكين، خلاصۀ شرح بزرگ نهجالبلاغة وى است كه آن را به اشاره عطاملك جوينى براى دو فرزند او نظام الدين محمد و مظفر الدين على تأليف كرد. اين کتاب به ويرايش محمد هادى امينى به چاپ رسيدهاست؛ شرح المائة كلمة لنهجالبلاغة كه كنتورى نام اصلى آن را منهاج العارفين ذكر كرده و آقابزرگ از نسخههاى آن در کتابهاى اهدايى مشكوة و کتابخانۀ كاشف الغطا ياد كرده. اين کتاب در 1390ق به كوشش محدث ارموى در قم چاپ و منتشر شدهاست؛ قواعد المرام في علم الكلام، كه آن را به اشارۀ عز الدين ابوالمظفر عبدالعزيز بن جعفر نيشابورى نوشت. اين کتاب به كوشش سيد احمد حسينى در قم(1398ق) چاپ شدهاست. نام ديگر آن القواعد الالهية في الكلام و الحكمة است(همان، 179/17)؛ مصباح السالكين يا شرح بزرگ نهجالبلاغة كه در 1276ق به اهتمام آخوند ملامحمد باقر در تهران چاپ سنگى شد و بار ديگر در 1404ق در تهران به كوشش جمعى از محققان به نام شرح نهجالبلاغة به چاپ رسيد. ابن ميثم خود در مقدمه آورده كه اين شرح را به تشويق و براى عطاملك جوينى نوشتهاست(شرح نهجالبلاغة، 4/1).
ب- خطى و آثار يافت نشده
رسالة في آداب البحث؛ الاستغاثة في بدع الثلاثة كه آقابزرگ آن را از تصنيفات شريف ابوالقاسم على بن احمد كوفى (د 352ق) دانسته و كنتورى پس از تأييد اين مطلب، نام اصلى آن را البدع المحدثة ذكر كردهاست؛ استقصاء النظر في امامة ائمة الاثنى عشر كه افندى اصفهانى در صحت انتساب آن به ابن ميثم ترديد كردهاست؛ اصول البلاغة، كه آن را براى نظام الدين منصور پسر عطاملك جوينى نوشت. اين کتاب به تجريد البلاغة نيز نامبردار است و دو نسخه از آن يكى در کتابخانۀ سپهسالار و ديگرى در کتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى شمارۀ 2 موجود است. به نظر مى رسد كه کتاب تجريد الاصول في علم البلاغة كه به ابن ميثم منسوب است و نسخهاى از آن در جامع كبير صنعا وجود دارد. همين اصول البلاغة باشد؛ رسالة في الامامة؛ بحرالخضم در الهيات؛ جواب رسالۀ نصير الدين، كه نسخهاى از آن در کتابخانۀ حكيم در نجف موجود است؛ شرح الاشارات في الحكمة النظرية، شرحى است بر اثر استادش على بن سليمان بحرانى در كلام و حكمت؛ شرح حديث«الناس نيام»، كه نسخه اى از آن در نجف هست؛ شرح رسالۀ العلم اثر شيخ طوسى، كه محتملاً همان کتابى است كه به نام رسالۀ في العلم به او نسبت داده شدهاست و نسخهاى از آن در دانشگاه استانبول نگهدارى مى شود؛ شرح صغير نهجالبلاغة، كه به گفتۀ آقابزرگ احتمالاً همان شرح المائة كلمة لنهجالبلاغة است؛ غاية النظر در علم كلام؛ القواعد في اصول الدين؛ المراسلة، نامههايى است كه به خواجه نصير الدين طوسى نوشتهاست؛ المعراج السماوى؛ مقاصد الكلام، كه گويا همان قواعد المرام اوست؛ النجاة في القيامة في تحقيق امرالامامة، كه نسخهاى از آن در آستان قدس هست؛ رسالة في الوحى و الالهام، يا الوحى و الالهام و الفرق بينهما و الاشراق.
براى ديگر نسخ خطى او مى توان به بروكلمان مراجعه كرد. (GAL,S,I/705)
وفات
دربارۀ تاريخ درگذشت ابن ميثم اگرچه بيشتر منابع679ق/ 1280م را ذكر كردهاند، ولى با توجه به اين نكته كه وى در 681ق تأليف الشرح الصغير لنهجالبلاغة را به پايان رساند، مى بايست پس از آن تاريخ درگذشته باشد؛ كنتورى نيز در يك جا 699ق1300/م را تاريخ درگذشت او دانستهاست(. قبر او را در دو جا: الدونج يا هلتا در ماحوز بحرين دانستهاند.
نورى يادآور شده كه براساس قراين و شواهد قبر او مى بايست در هلتا باشد، ولى برخى اشاره كردهاند كه قبر واقع در الدونج، از آنِ نياى او ميثم بن معلى است نه كمال الدين ابن ميثم.
مآخذ
آستان قدس، فهرست؛ آقابزرگ ، الذريعة؛ همو، طبقات اعلام الشيعة، قرن7، به كوشش على نقى منزوى، بيروت1972م؛ ابن ميثم، ميثم، شرح نهجالبلاغة، تهران، 1404ق؛ همو، قواعد المرام في علم الكلام، به كوشش احمد حسينى، قم، 1398ق؛ استرآبادى، ميرزا محمد، منهج المقال، تهران، 1306ق؛ افندى اصفهانى، عبدالله، رياض العلماء، به كوشش محمود مرعشى و احمد حسينى، قم، 1401ق؛ بحرانى يوسف، كشكول، بيروت، 1406ق؛ تنكابنى، محمد، قصص العلماء، تهران، 1364ش؛ حرعاملى، محمد، امل الامل، به كوشش احمد حسينى، بغداد، نكتبۀ الاندلس؛ خوانسارى، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، 1382ق1962/م؛ دانش پژوه، محمد تقى و بهاء الدين علمى انوارى، فهرست کتابهاى خطى مجلس شوراى اسلامى شم 2، تهران؛ شريف لاهيجى، محمد، محبوب القلوب، نسخۀ عكسى موجود در کتابخانۀ مركز؛ ششن، رمضان، نوادر مخطوطات العربية في مكاتبات تركيا، بيروت، 1400ق؛ شوشترى، قاضى نورالله، مجالس المؤمنين، تهران، 1365ش؛ طريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، به كوشش احمد حسينى، تهران، مكتبۀ المرتضوية؛ عيسوى، احمد محمد و محمد سعيد مليح، فهرست مخطوطات المكتبة الغربية بالجامع الكبير بصنعاء، اسكندريه، منشأة المعارف؛ فهرست مخطوطات خزانة الروضة الحيدرية، به كوشش احمد حسينى، نجف، 1391ق؛ كنتورى، اعجاز حسين، كشف الحجب و الاستار عن اسماء الكتب و الاسفار، به كوشش م. هدايت حسين، كلكته، 1935م؛ ماحوزى بحرانى، سليمان، «السلافة البهية في الترجمة الميثمية»، كشكول(نك: بحرانى در همين مآخذ)؛ همو، فهرست آل بابويه و علماء البحرين، به كوشش احمد حسينى و محمد مرعشى، قم، 1404ق؛ نامۀ دانشوران، قم، دارالفكر؛ نجف، محمد مهدى، فهرست مخطوطات مكتبۀ آیتالله حكيم العامة، نجف، 1381ق؛ نورى، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، تهران، 1318-1321ق.