مصیبت‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR10842J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR10842J1.jpg|بندانگشتی|مصيبت نامه]]
    | تصویر =NUR10842J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =مصيبت نامه
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|مصيبت نامه
    [[عطار، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[عطار، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)


    [[شفیعی کدکنی، محمدرضا]] (مصحح)
    [[شفیعی کدکنی، محمدرضا]] (مصحح)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏PIR‎‏ ‎‏5046‎‏ ‎‏1386
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    شعر فارسی - قرن 6ق.
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏PIR‎‏ ‎‏5046‎‏ ‎‏1386
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|شعر فارسی - قرن 6ق.


    منظومه‎های عرفانی - قرن 6ق.
    منظومه‌های عرفانی - قرن 6ق.
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    سخن
    |data-type='publisher'|سخن
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |-
    | سال نشر = 1386 ش
    |مکان نشر  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10842AUTOMATIONCODE، AUTOMATIONCODE04005AUTOMATIONCODE
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    | چاپ =1
    |-
    | شابک =964-372-202-3
    |سال نشر
    | تعداد جلد =1
    |data-type='publishYear'| 1386 هـ.ش
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10842
    |-class='articleCode'
    | کتابخوان همراه نور =10842
    |کد اتوماسیون
    | کد پدیدآور =
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10842AUTOMATIONCODE
    | پس از =
    |}
    | پیش از =
    </div>
    }}


    '''مصیبت‌نامه''' اثر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] است.
    اين اثر كه به گفته استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|زرين‌كوب]] «پيچ‌گاهى» در روند مثنوى‌سرايى عطار مى‌نمايد، شرح درد و اندوه بى‌سرانجام سالك فكرت است كه حقيقت را مى‌جويد و در هر گام ماتمى دارد و پايان راه او نيز سرگشتگى و حيرت چيزى نيست. وى در اين كتاب با اين مسئله رو به‌روست كه در دو راهه شريعت و طريقت، چگونه مى‌توان دنبال حقيقت را گرفت، اما پاسخ او به اين مسئله هرگز او را به آرامش نمى‌رساند.


    اين اثر كه به گفته استاد زرين‌كوب «پيچ‌گاهى» در روند مثنوى‌سرايى عطار مى‌نمايد، شرح درد و اندوه بى‌سرانجام سالك فكرت است كه حقيقت را مى‌جويد و در هر گام ماتمى دارد و پايان راه او نيز سرگشتگى و حيرت چيزى نيست. وى در اين كتاب با اين مسئله رو به‌روست كه در دو راهه شريعت و طريقت، چگونه مى‌توان دنبال حقيقت را گرفت، اما پاسخ او به اين مسئله هرگز او را به آرامش نمى‌رساند.


    == ساختار ==
    ==ساختار==
    اين كتاب كمابيش 8780 بيت دارد كه از ديد بيرونى و درونى، با منطق‌الطير و الاهى‌نامه بسيار متفاوت نيستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بى‌گمان طرح آن در منظومه‌هاى زبان فارسى تازه و نوآيين است و نه پيشينيان و نه واپسينيان، چنين مثنوى بدين طرح و سبک سروده‌اند. شرح سلوك باطنى را بسيارى از شاعران چكيده يا درازدامن گفته‌اند، اما در مقالات پراكنده كه مطالب آنها با يك‌ديگر پيوستگى ندارند و عطار در اين كتاب آنها را به يك‌ديگر پيوسته است و در هر مقاله كنجكاوى خواننده را برمى‌انگيزد و او را به خواندن مقاله پسين وامى‌دارد. هر مقاله، به يكى از مراتب وجود يا اشخاص الاهى و غيبى مى‌پردازد و شيخ در گفت‌وگو با سالك و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفى و دينى خود را مى‌گنجاند و چند حكايت درخور مقام بر آن مى‌افزايد.


    وصف سير آفاقى و انفسى بدين بلندى و ريزبينى، در هيچ يك از كتاب‌هاى صوفيان نيست، اما عطار در اين منظومه به بازگويى هر يك از مراتب وجود به اعتبار صفت ويژه آن مى‌پردازد. مانند اينكه جبرئيل مظهر امر و اسرافيل نمودار احيا و ميراندن و قلم مظهر قدرت و عيسى نمونه پاکى است. وى اينها را جايگاه‌هايى در راه سلوك مى‌داند و معناى سير آفاقى را به‌خوبى روشن مى‌كند و به اشارت مى‌فهماند كه مقصود از سير، تحقق بدين مراتب است.


    اين كتاب كمابيش 8780 بيت دارد كه از ديد بيرونى و درونى، با منطق‌الطير و الاهى‌نامه بسيار متفاوت نيستند ، اما به گفته شادروان فروزانفر، بى‌گمان طرح آن در منظومه‌هاى زبان فارسى تازه و نوآيين است و نه پيشينيان و نه واپسينيان، چنين مثنوى بدين طرح و سبك سروده‌اند . شرح سلوك باطنى را بسيارى از شاعران چكيده يا درازدامن گفته‌اند، اما در مقالات پراكنده كه مطالب آنها با يك‌ديگر پيوستگى ندارند و عطار در اين كتاب آنها را به يك‌ديگر پيوسته است و در هر مقاله كنجكاوى خواننده را برمى‌انگيزد و او را به خواندن مقاله پسين وامى‌دارد. هر مقاله، به يكى از مراتب وجود يا اشخاص الاهى و غيبى مى‌پردازد و شيخ در گفت‌وگو با سالك و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفى و دينى خود را مى‌گنجاند و چند حكايت درخور مقام بر آن مى‌افزايد.
    موسيقى ذهنى شاعر در اين كتاب به گمان، از دوبيتى‌هاى فهلوى‌گونه منظومه خسرو و شيرين نظامى و ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگانى متأثر است. وى براى رسيدن به استقلال، آهنگ را در اين‌جا رها مى‌كند و به موسيقى غزل‌هايى روى مى‌آورد كه گاهى در همين وزن سروده بود.
     
    وصف سير آفاقى و انفسى بدين بلندى و ريزبينى، در هيچ يك از كتاب‌هاى صوفيان نيست، اما عطار در اين منظومه به بازگويى هر يك از مراتب وجود به اعتبار صفت ويژه آن مى‌پردازد. مانند اينكه جبرئيل مظهر امر و اسرافيل نمودار احيا و ميراندن و قلم مظهر قدرت و عيسى نمونه پاكى است. وى اينها را جايگاه‌هايى در راه سلوك مى‌داند و معناى سير آفاقى را به‌خوبى روشن مى‌كند و به اشارت مى‌فهماند كه مقصود از سير، تحقق بدين مراتب است.
     
    موسيقى ذهنى شاعر در اين كتاب به گمان، از دوبيتى‌هاى فهلوى‌گونه منظومه خسرو و شيرين نظامى و ويس و رامين فخر الدين اسعد گرگانى متأثر است. وى براى رسيدن به استقلال، آهنگ را در اين‌جا رها مى‌كند و به موسيقى غزل‌هايى روى مى‌آورد كه گاهى در همين وزن سروده بود.


    درون‌مايه  
    درون‌مايه  


    عطار در مصيبت‌نامه پس از بيان مقدمات عادى و رايج عصر خويش؛ يعنى ستايش خداوند و حضرت رسول اكرم و خلفاى راشد و خاندان رسول خدا و دو سبطش كه در آنها نيز سودمندى‌هاى بسيارى از ديد مقاصد عارفان و اشاره به اسرار گفته‌هاى پيشوايان و احاديث و اخبار هست، طرح كتابش را مى‌ريزد و به مقصود اصلى‌اش روى مى‌آورد. تخيل عطار در پرداختن فصل‌هاى گوناگون اين كتاب نيز بسيار نوآورانه مى‌نمايد. او قهرمان داستان و سالك اصلى راه دراز حقيقت‌خواهى را «فكر» رهرو مى‌داند و آن را جان و شخصيت مى‌بخشد و «سالك فكرت» مى‌خواند و گام به گام با او نزد همه مظاهر گوناگون هستى مى‌رود و با آنها گفت‌وگو مى‌كند و از اين گفت‌وگوها، چيزها مى‌نويسد.
    عطار در مصیبت‌نامه پس از بيان مقدمات عادى و رايج عصر خويش؛ يعنى ستايش خداوند و حضرت رسول اكرم و خلفاى راشد و خاندان رسول خدا و دو سبطش كه در آنها نيز سودمندى‌هاى بسيارى از ديد مقاصد عارفان و اشاره به اسرار گفته‌هاى پيشوايان و احاديث و اخبار هست، طرح كتابش را مى‌ريزد و به مقصود اصلى‌اش روى مى‌آورد. تخيل عطار در پرداختن فصل‌هاى گوناگون اين كتاب نيز بسيار نوآورانه مى‌نمايد. او قهرمان داستان و سالك اصلى راه دراز حقيقت‌خواهى را «فكر» رهرو مى‌داند و آن را جان و شخصيت مى‌بخشد و «سالك فكرت» مى‌خواند و گام به گام با او نزد همه مظاهر گوناگون هستى مى‌رود و با آنها گفت‌وگو مى‌كند و از اين گفت‌وگوها، چيزها مى‌نويسد.


    او پيش‌تر خواننده را آگاه مى‌كند كه همه اين مطالب به «زبان حال» بازگو مى‌شود و شايد همه يا بيش‌تر آنها از ديد «زبان قال» دروغ بنمايد:
    او پيش‌تر خواننده را آگاه مى‌كند كه همه اين مطالب به «زبان حال» بازگو مى‌شود و شايد همه يا بيش‌تر آنها از ديد «زبان قال» دروغ بنمايد:


    {|  class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''آن‌كه سالك با ملك گويد سخن''|2=''وز زمين و آسمان جويد سخن''}}
    ! آن‌كه سالك با ملك گويد سخن!! وز زمين و آسمان جويد سخن
    {{ب|''يا گذر بر عرش و بر كسى كند''|2=''يا ازين و آن سخن‌پرسى كند''}}
    |}
    {{ب|''در زفان قال كذب است آن و ليك''|2=''در زفان حال پر صدق است و نيك''}}
    {{پایان شعر}}


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! يا گذر بر عرش و بر كسى كند!! يا ازين و آن سخن‌پرسى كند
    |}


    {|  class="wikitable poem"
    آن‌گاه اين سالك فكرت پاى در راه سفرى دراز مى‌نهد و با توشه «توكل» گام برمى‌دارد، نزد جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل، چهار فرشته مقرب خداوند و حاملان عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و آسمان و آفتاب و ماه و آب و... مى‌رود و نزد حيوان و شيطان و جن و آدمى و حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داود، عيسى و حضرت رسول اكرم مى‌نشيند و به گفت‌وگو با حس و خيال و عقل و دل و جان مى‌پردازد و در اين سفر دانستنى‌هاى فراوان درمى‌يابد. هر يك از فصل‌ها (مقالات) كتاب، با چندين حكايت و تمثيل كوتاه و بسيار دل‌پذير آراسته شده و هر يك از آنها، نتيجه‌اى نيكو در برگرفته است و حكايت‌ها خود اطلاعات سودمندى درباره پيامبران، پادشاهان و بزرگان و مشايخ معروف تصوف عرضه مى‌كنند؛ چنان‌كه گزارش‌هایى درباره تاريخچه يا روى‌دادهاى زندگى علمى و فلسفى آنان مى‌توان فراچنگ آورد. سالك فكرت در اين كتاب، درد طلب را بر همه كائنات عرضه مى‌كند و از آنها براى رسيدن به مقصود راهنمايى مى‌خواهد، اما از هيچ جا پاسخى در اين‌باره نمى‌شنود و از لوح و عرش تا انبيا او را تهى‌دست روانه مى‌كنند. پير مرشد با او همراه است و وى را در جست‌وجويش معذور مى‌دارد و به كاوش بيش‌تر برمى‌انگيزد. بارى، رهايى او از سرگشتگى جز به هدايت مصطفى امكان نمى‌پذيرد؛ يعنى سالك جوينده حقيقت بايد راه سلوك اهل طريقت را در چارچوب شريعت (آموزه‌هاى مصطفى) بپيمايد.
    |-
    ! در زفان قال كذب است آن و ليك!! در زفان حال پر صدق است و نيك
    |}
     
    آن‌گاه اين سالك فكرت پاى در راه سفرى دراز مى‌نهد و با توشه «توكل» گام برمى‌دارد، نزد جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل، چهار فرشته مقرب خداوند و حاملان عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و آسمان و آفتاب و ماه و آب و ... مى‌رود و نزد حيوان و شيطان و جن و آدمى و حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داود، عيسى و حضرت رسول اكرم مى‌نشيند و به گفت‌وگو با حس و خيال و عقل و دل و جان مى‌پردازد و در اين سفر دانستنى‌هاى فراوان درمى‌يابد. هر يك از فصل‌ها (مقالات) كتاب، با چندين حكايت و تمثيل كوتاه و بسيار دل‌پذير آراسته شده و هر يك از آنها، نتيجه‌اى نيكو در برگرفته است و حكايت‌ها خود اطلاعات سودمندى درباره پيامبران، پادشاهان و بزرگان و مشايخ معروف تصوف عرضه مى‌كنند؛ چنان‌كه گزارش‌هايى درباره تاريخچه يا روى‌دادهاى زندگى علمى و فلسفى آنان مى‌توان فراچنگ آورد . سالك فكرت در اين كتاب، درد طلب را بر همه كائنات عرضه مى‌كند و از آنها براى رسيدن به مقصود راهنمايى مى‌خواهد، اما از هيچ جا پاسخى در اين‌باره نمى‌شنود و از لوح و عرش تا انبيا او را تهى‌دست روانه مى‌كنند. پير مرشد با او همراه است و وى را در جست‌وجويش معذور مى‌دارد و به كاوش بيش‌تر برمى‌انگيزد. بارى، رهايى او از سرگشتگى جز به هدايت مصطفى امكان نمى‌پذيرد؛ يعنى سالك جوينده حقيقت بايد راه سلوك اهل طريقت را در چارچوب شريعت (آموزه‌هاى مصطفى) بپيمايد.


    == جغرافياى كتاب ==
    == جغرافياى كتاب ==




    عطار خود در مقدمه مختارنامه از اين اثر نام مى‌برد و جلال‌الدين مولوى بى‌گمان بدان نظر داشته و مطالبى را از آن در مثنوى معنوى خود آورده و حسين بن معين الدين ميبدى، دانش‌مند متصوف معروف سده نهم ايران، در شرح ديوان حضرت امير (890 ه) از آن چيزهايى نقل كرده است . ديدگاه استاد فروزانفر افزوده شود بارى، هلموت ريتر خاورشناس و استاد مطالعات ايرانى و اسلامى، مى‌گويد: عطار كلان پى‌رنگ (طرح عمومى) مصيبت‌نامه را از حديثى از احاديث حضرت رسول (ص) برگرفته است.
    عطار خود در مقدمه مختارنامه از اين اثر نام مى‌برد و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين مولوى]] بى‌گمان بدان نظر داشته و مطالبى را از آن در مثنوى معنوى خود آورده و [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|حسين بن معين‌الدين ميبدى]]، دانش‌مند متصوف معروف سده نهم ايران، در شرح ديوان [[امام على(ع)|حضرت امير]] (890 ه) از آن چيزهايى نقل كرده است. ديدگاه استاد فروزانفر افزوده شود بارى، هلموت ريتر خاورشناس و استاد مطالعات ايرانى و اسلامى، مى‌گويد: عطار كلان پى‌رنگ (طرح عمومى) مصیبت‌نامه را از حديثى از احاديث حضرت رسول(ص) برگرفته است.




    == پیوندها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
     
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲

    مصيبت نامه
    مصیبت‌نامه
    پدیدآورانعطار، محمد بن ابراهیم (نویسنده) شفیعی کدکنی، محمدرضا (مصحح)
    ناشرسخن
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک964-372-202-3
    موضوعشعر فارسی - قرن 6ق. منظومه‌های عرفانی - قرن 6ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏5046‎‏ ‎‏1386
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مصیبت‌نامه اثر عطار نیشابوری است. اين اثر كه به گفته استاد زرين‌كوب «پيچ‌گاهى» در روند مثنوى‌سرايى عطار مى‌نمايد، شرح درد و اندوه بى‌سرانجام سالك فكرت است كه حقيقت را مى‌جويد و در هر گام ماتمى دارد و پايان راه او نيز سرگشتگى و حيرت چيزى نيست. وى در اين كتاب با اين مسئله رو به‌روست كه در دو راهه شريعت و طريقت، چگونه مى‌توان دنبال حقيقت را گرفت، اما پاسخ او به اين مسئله هرگز او را به آرامش نمى‌رساند.


    ساختار

    اين كتاب كمابيش 8780 بيت دارد كه از ديد بيرونى و درونى، با منطق‌الطير و الاهى‌نامه بسيار متفاوت نيستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بى‌گمان طرح آن در منظومه‌هاى زبان فارسى تازه و نوآيين است و نه پيشينيان و نه واپسينيان، چنين مثنوى بدين طرح و سبک سروده‌اند. شرح سلوك باطنى را بسيارى از شاعران چكيده يا درازدامن گفته‌اند، اما در مقالات پراكنده كه مطالب آنها با يك‌ديگر پيوستگى ندارند و عطار در اين كتاب آنها را به يك‌ديگر پيوسته است و در هر مقاله كنجكاوى خواننده را برمى‌انگيزد و او را به خواندن مقاله پسين وامى‌دارد. هر مقاله، به يكى از مراتب وجود يا اشخاص الاهى و غيبى مى‌پردازد و شيخ در گفت‌وگو با سالك و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفى و دينى خود را مى‌گنجاند و چند حكايت درخور مقام بر آن مى‌افزايد.

    وصف سير آفاقى و انفسى بدين بلندى و ريزبينى، در هيچ يك از كتاب‌هاى صوفيان نيست، اما عطار در اين منظومه به بازگويى هر يك از مراتب وجود به اعتبار صفت ويژه آن مى‌پردازد. مانند اينكه جبرئيل مظهر امر و اسرافيل نمودار احيا و ميراندن و قلم مظهر قدرت و عيسى نمونه پاکى است. وى اينها را جايگاه‌هايى در راه سلوك مى‌داند و معناى سير آفاقى را به‌خوبى روشن مى‌كند و به اشارت مى‌فهماند كه مقصود از سير، تحقق بدين مراتب است.

    موسيقى ذهنى شاعر در اين كتاب به گمان، از دوبيتى‌هاى فهلوى‌گونه منظومه خسرو و شيرين نظامى و ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگانى متأثر است. وى براى رسيدن به استقلال، آهنگ را در اين‌جا رها مى‌كند و به موسيقى غزل‌هايى روى مى‌آورد كه گاهى در همين وزن سروده بود.

    درون‌مايه

    عطار در مصیبت‌نامه پس از بيان مقدمات عادى و رايج عصر خويش؛ يعنى ستايش خداوند و حضرت رسول اكرم و خلفاى راشد و خاندان رسول خدا و دو سبطش كه در آنها نيز سودمندى‌هاى بسيارى از ديد مقاصد عارفان و اشاره به اسرار گفته‌هاى پيشوايان و احاديث و اخبار هست، طرح كتابش را مى‌ريزد و به مقصود اصلى‌اش روى مى‌آورد. تخيل عطار در پرداختن فصل‌هاى گوناگون اين كتاب نيز بسيار نوآورانه مى‌نمايد. او قهرمان داستان و سالك اصلى راه دراز حقيقت‌خواهى را «فكر» رهرو مى‌داند و آن را جان و شخصيت مى‌بخشد و «سالك فكرت» مى‌خواند و گام به گام با او نزد همه مظاهر گوناگون هستى مى‌رود و با آنها گفت‌وگو مى‌كند و از اين گفت‌وگوها، چيزها مى‌نويسد.

    او پيش‌تر خواننده را آگاه مى‌كند كه همه اين مطالب به «زبان حال» بازگو مى‌شود و شايد همه يا بيش‌تر آنها از ديد «زبان قال» دروغ بنمايد:

    آن‌كه سالك با ملك گويد سخنوز زمين و آسمان جويد سخن
    يا گذر بر عرش و بر كسى كنديا ازين و آن سخن‌پرسى كند
    در زفان قال كذب است آن و ليكدر زفان حال پر صدق است و نيك


    آن‌گاه اين سالك فكرت پاى در راه سفرى دراز مى‌نهد و با توشه «توكل» گام برمى‌دارد، نزد جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل، چهار فرشته مقرب خداوند و حاملان عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و آسمان و آفتاب و ماه و آب و... مى‌رود و نزد حيوان و شيطان و جن و آدمى و حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داود، عيسى و حضرت رسول اكرم مى‌نشيند و به گفت‌وگو با حس و خيال و عقل و دل و جان مى‌پردازد و در اين سفر دانستنى‌هاى فراوان درمى‌يابد. هر يك از فصل‌ها (مقالات) كتاب، با چندين حكايت و تمثيل كوتاه و بسيار دل‌پذير آراسته شده و هر يك از آنها، نتيجه‌اى نيكو در برگرفته است و حكايت‌ها خود اطلاعات سودمندى درباره پيامبران، پادشاهان و بزرگان و مشايخ معروف تصوف عرضه مى‌كنند؛ چنان‌كه گزارش‌هایى درباره تاريخچه يا روى‌دادهاى زندگى علمى و فلسفى آنان مى‌توان فراچنگ آورد. سالك فكرت در اين كتاب، درد طلب را بر همه كائنات عرضه مى‌كند و از آنها براى رسيدن به مقصود راهنمايى مى‌خواهد، اما از هيچ جا پاسخى در اين‌باره نمى‌شنود و از لوح و عرش تا انبيا او را تهى‌دست روانه مى‌كنند. پير مرشد با او همراه است و وى را در جست‌وجويش معذور مى‌دارد و به كاوش بيش‌تر برمى‌انگيزد. بارى، رهايى او از سرگشتگى جز به هدايت مصطفى امكان نمى‌پذيرد؛ يعنى سالك جوينده حقيقت بايد راه سلوك اهل طريقت را در چارچوب شريعت (آموزه‌هاى مصطفى) بپيمايد.

    جغرافياى كتاب

    عطار خود در مقدمه مختارنامه از اين اثر نام مى‌برد و جلال‌الدين مولوى بى‌گمان بدان نظر داشته و مطالبى را از آن در مثنوى معنوى خود آورده و حسين بن معين‌الدين ميبدى، دانش‌مند متصوف معروف سده نهم ايران، در شرح ديوان حضرت امير (890 ه) از آن چيزهايى نقل كرده است. ديدگاه استاد فروزانفر افزوده شود بارى، هلموت ريتر خاورشناس و استاد مطالعات ايرانى و اسلامى، مى‌گويد: عطار كلان پى‌رنگ (طرح عمومى) مصیبت‌نامه را از حديثى از احاديث حضرت رسول(ص) برگرفته است.


    وابسته‌ها