شرح كتاب الإنباء في تجويد القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' می ' به ' می‌')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۲: خط ۵۲:
ازجمله مباحث جالب‌توجه در کتاب می‌توان به برخی از موارد ذیل اشاره کرد؛ مثلاً این‌که ابن طحان اولین کسی است که تفخیم را به سه مرتبه تقسیم می‌کند و ابن جزری این روش او را می‌پذیرد. یا این‌که وی هنگام مطرح کردن بحث إقلاب و إخفای شفوی قائل به فاصله بین دو لب نشده است یا این‌که نرم ادا کردن غین و خاء زیر عنوان تفخیم نسبی از وی مطرح نشده است. همچنین او نگفته که غُنّه مفخمه، به‌حسب حرکات مابعدش تفخیم می‌یابد.
ازجمله مباحث جالب‌توجه در کتاب می‌توان به برخی از موارد ذیل اشاره کرد؛ مثلاً این‌که ابن طحان اولین کسی است که تفخیم را به سه مرتبه تقسیم می‌کند و ابن جزری این روش او را می‌پذیرد. یا این‌که وی هنگام مطرح کردن بحث إقلاب و إخفای شفوی قائل به فاصله بین دو لب نشده است یا این‌که نرم ادا کردن غین و خاء زیر عنوان تفخیم نسبی از وی مطرح نشده است. همچنین او نگفته که غُنّه مفخمه، به‌حسب حرکات مابعدش تفخیم می‌یابد.


از دیگر نکات قابل ذکر و جالب توجه در این کتاب مباحث سکون در آن و تقسیم آن به سکون حیّ (زنده) و میّت (مرده) است، گویا ابن طحان این مطلب را از کتاب سیبویه نقل کرده باشد و احتمالاً حموی در «القواعد الإشارات» و قسطلانی در «لطائف الإشارات» از او تبعیت کرده باشند. در کل، این کتاب مقدار وسیعی از مباحث تجویدی را در حجمی کم ارائه کرده است و کلام نویسنده آن مقید به تواتر و توقیف بر شیوه عالمان حدیث است؛ یعنی شیوه نویسنده این کتاب متفاوت از روش علمای تجوید معاصر است که غالب در ضابطه‌مند سازی قواعدشان نظیرآوری‌هایی است که در نوشته‌های این علم یافت نمی‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>
از دیگر نکات قابل ذکر و جالب توجه در این کتاب مباحث سکون در آن و تقسیم آن به سکون حیّ (زنده) و میّت (مرده) است، گویا ابن طحان این مطلب را از کتاب سیبویه نقل کرده باشد و احتمالاً حموی در «القواعد الإشارات» و قسطلانی در «لطائف الإشارات» از او تبعیت کرده باشند. در کل، این کتاب مقدار وسیعی از مباحث تجویدی را در حجمی کم ارائه کرده است و کلام نویسنده آن مقید به تواتر و توقیف بر شیوه عالمان حدیث است؛ یعنی شیوه نویسنده این کتاب متفاوت از روش علمای تجوید معاصر است که غالب در ضابطه‌مند سازی قواعدشان نظیرآوری‌هایی است که در نوشته‌های این علم یافت نمی‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>


ابن طحان اندلسی در باب تصنیف حرکات و تحریر مقدارهای آن‌ها از سه حرف اصلی فتحه، کسره و ضمه و تولد الف و یاء و واو از اشباع این حرکات سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص74-75</ref> وی در باب سکون، پس از تقسیم آن به حی و میّت، سکون میّت را موردی می‌داند که محل آن الف پایه همزه و یاء بعد از کسره و واو بعد از ضمه واقع شود و سکون حیّ محل آن یاء و واو بعد از فتحه است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref> او مد را به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم می‌کند و پس از تعریف هرکدام، به بیان موجبات سه‌گانه مد از همزه و تشدید و سکون لازم می‌پردازد و مد مزید و مقدارهای مرسوم در مد را شرح می‌دهد و حدود قرائت را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص82-86</ref>  
ابن طحان اندلسی در باب تصنیف حرکات و تحریر مقدارهای آن‌ها از سه حرف اصلی فتحه، کسره و ضمه و تولد الف و یاء و واو از اشباع این حرکات سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص74-75</ref> وی در باب سکون، پس از تقسیم آن به حی و میّت، سکون میّت را موردی می‌داند که محل آن الف پایه همزه و یاء بعد از کسره و واو بعد از ضمه واقع شود و سکون حیّ محل آن یاء و واو بعد از فتحه است.<ref>ر.ک: همان، ص77</ref> او مد را به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم می‌کند و پس از تعریف هرکدام، به بیان موجبات سه‌گانه مد از همزه و تشدید و سکون لازم می‌پردازد و مد مزید و مقدارهای مرسوم در مد را شرح می‌دهد و حدود قرائت را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص82-86</ref>  


ابن طحان، سپس به بیان احکام اربعه تنوین و نون ساکنه از، قلب، اخفا، اظهار و ادغام می‌پردازد. او برای قلب به آیه شریفه «أن بورک»(نحل: 8) مثال می‌زند، ادغام را در تنوین و نون قبل از حروف یرملون، إظهار را در تنوین و نون قبل از حروف حلقی (همزه، هاء؛ عین، حاء، غین و خاء) و اخفا را در باقی حروف جاری می‌داند. و برای هرکدام توضیحی ارائه می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص87-91</ref>
ابن طحان، سپس به بیان احکام اربعه تنوین و نون ساکنه از، قلب، اخفا، اظهار و ادغام می‌پردازد. او برای قلب به آیه شریفه «أن بورک»(نحل: 8) مثال می‌زند، ادغام را در تنوین و نون قبل از حروف یرملون، إظهار را در تنوین و نون قبل از حروف حلقی (همزه، هاء؛ عین، حاء، غین و خاء) و اخفا را در باقی حروف جاری می‌داند. و برای هرکدام توضیحی ارائه می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص87-91</ref>


او در بحث تفخیم و ترقیق، برخی حروف را مفخم بالاجماع می‌داند و برخی را مرقق بالاجماع، برخی را ملحق به مفخم بالاجماع، برخی را ملحق به مرقق بالاجماع و برخی دیگر از حروف را جایز التفخیم و الترقیق می‌داند. حروف مفخمه عبارت‌اند از هفت حرف طاء و ظاء و خاء و غین و قاف و صاد و ضاد. و حروف مرققه بیست حرف هستند که در جمله (توثب زیاد فسکن عمه اذ جحش) جمع شده‌اند. ملحق به مفخم، لام لفظ جلاله الله بعد از فتحه و ضمه است و راء مفتوحه و مضمومه... و ملحق به مرقق لام اسم جلاله الله است بعد از کسره. راء مکسوره، راء ساکنه قبل از یاء، راء ساکنه بعد یاء ساکنه و بعد کسره لازمه و بعد حرف ساکن غیر مطبق که قبلش کسره لازمه باشد نیز ملحق به مرقق هستند.<ref>ر.ک: همان، ص92-95</ref>
او در بحث تفخیم و ترقیق، برخی حروف را مفخم بالاجماع می‌داند و برخی را مرقق بالاجماع، برخی را ملحق به مفخم بالاجماع، برخی را ملحق به مرقق بالاجماع و برخی دیگر از حروف را جایز التفخیم و الترقیق می‌داند. حروف مفخمه عبارت‌اند از هفت حرف طاء و ظاء و خاء و غین و قاف و صاد و ضاد. و حروف مرققه بیست حرف هستند که در جمله (توثب زیاد فسکن عمه اذ جحش) جمع شده‌اند. ملحق به مفخم، لام لفظ جلاله الله بعد از فتحه و ضمه است و راء مفتوحه و مضمومه... و ملحق به مرقق لام اسم جلاله الله است بعد از کسره. راء مکسوره، راء ساکنه قبل از یاء، راء ساکنه بعد یاء ساکنه و بعد کسره لازمه و بعد حرف ساکن غیر مطبق که قبلش کسره لازمه باشد نیز ملحق به مرقق هستند.<ref>ر.ک: همان، ص92-95</ref>


ادامه مباحث کتاب در توضیح إماله و بیان انواع تلفظ فتحه در لفظ مفتوح و شرح مختصری درباره وقف است.<ref>ر.ک: همان، ص96-104</ref>
ادامه مباحث کتاب در توضیح إماله و بیان انواع تلفظ فتحه در لفظ مفتوح و شرح مختصری درباره وقف است.<ref>ر.ک: همان، ص96-104</ref>
خط ۶۴: خط ۶۴:
پس از بیان مباحث وقف، نسخه خطی به پایان می‌رسد و محقق کتاب، سفارش‌هایی عمومی به حافظین قرآن و کسانی که قرآن را ختم می‌کنند دارد و پس‌ازآن با چند روایت درباره بزرگداشت اهل قرآن و نهی از آزار آنان، و دوازده سفارش کلی به اهل قرآن، کتاب را به پایان می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص105-117</ref>
پس از بیان مباحث وقف، نسخه خطی به پایان می‌رسد و محقق کتاب، سفارش‌هایی عمومی به حافظین قرآن و کسانی که قرآن را ختم می‌کنند دارد و پس‌ازآن با چند روایت درباره بزرگداشت اهل قرآن و نهی از آزار آنان، و دوازده سفارش کلی به اهل قرآن، کتاب را به پایان می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص105-117</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست موضوعات و پیش از آن فهرست مصادر و مراجع، در انتهای کتاب ذکر شده است.  
فهرست موضوعات و پیش از آن فهرست مصادر و مراجع، در انتهای کتاب ذکر شده است.  


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش