حديث الثقلين سنداً و دلالة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'ابن عبدالبر' به 'ابن عبدالبر ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''حديث الثقلين سنداً و دلالة''' نوشته اسعد حسین علی‏ شمری، کتابی است که به جهت تحلیل سندی، دلالی و مصداقی حدیث شریف ثقلین به همراه پاسخ به شبهات حول این حدیث نوشته شده است.
'''حديث الثقلين سنداً و دلالة''' نوشته اسعد حسین علی‏ شمری، کتابی است که به جهت تحلیل سندی، دلالی و مصداقی حدیث شریف ثقلین به همراه پاسخ به شبهات حول این حدیث نوشته شده است.


درواقع این کتاب برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد نویسنده با راهنمایی استاد أ.م.د مها عامر اسدی و با توجه به مبانی [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] است که به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد منتشر شده است.
درواقع این کتاب برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد نویسنده با راهنمایی استاد أ.م.د مها عامر اسدی و با توجه به مبانی [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] است که به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد منتشر شده است.


==ساختار کتاب==
==ساختار کتاب==
خط ۴۸: خط ۴۸:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگی‌نامه آیت‌الله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و آثار ایشان می‌پردازد. در ادامه به سبک نوشتاری [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] در آثارش و شیوه مناظرات او اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب 13-65</ref>
مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگی‌نامه آیت‌الله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و آثار ایشان می‌پردازد. در ادامه به سبک نوشتاری [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] در آثارش و شیوه مناظرات او اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب 13-65</ref>


فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقل‌ها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح می‌کند. [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک و ابن‌کثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجة‌الوداع نقل کرده‌اند.  
فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقل‌ها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح می‌کند. [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک و ابن‌کثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجة‌الوداع نقل کرده‌اند.  


نویسنده در ادامه، حدیثی نقل می‌کند که در آن، «خلیفتین» به‌جای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در دو کتاب مسند و فضائل الصحابة، ابن ابی‌عاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذوی‌الشرف، سیوطی در کتاب جامع‌الصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روح‌المعانی و ... به نقل این حدیث پرداخته‌اند.
نویسنده در ادامه، حدیثی نقل می‌کند که در آن، «خلیفتین» به‌جای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در دو کتاب مسند و فضائل الصحابة، ابن ابی‌عاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذوی‌الشرف، سیوطی در کتاب جامع‌الصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روح‌المعانی و ... به نقل این حدیث پرداخته‌اند.


این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، ابن حجر عسقلانی در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نموده‌اند.
این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، ابن حجر عسقلانی در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نموده‌اند.


حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز به‌وفور یافت می‌شود؛ کلینی در کافی و صدوق در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نموده‌اند.
حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز به‌وفور یافت می‌شود؛ کلینی در کافی و صدوق در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نموده‌اند.


نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکان‌های متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداخته‌اند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداخته‌اند. ایشان در ادامه، به دلایل و شواهدی مبنی بر تواتر این حدیث اشاره می‌کند.
نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکان‌های متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداخته‌اند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداخته‌اند. ایشان در ادامه، به دلایل و شواهدی مبنی بر تواتر این حدیث اشاره می‌کند.


نویسنده در ادامه مباحث این فصل، در مبحث دوم می‌گوید: در برخی از منابع، متن روایت به‌گونه‌ای دیگر آمده است و الفاظ آن تغییر پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که جای «کتاب‌الله و اهل‌بیتی»، «کتاب‌الله و سنتی» دیده می‌شود. کسانی چون [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] به نقل از موطأ مالک این‌چنین نقل نموده‌اند. این روایت به چهار طریق در منابع اهل سنت نقل شده است. مؤلف به بررسی سندی آن چهار طریق می‌پردازد و تمام اسناد را ضعیف یا مرسل می‌داند<ref>ر.ک: همان161-67</ref>
نویسنده در ادامه مباحث این فصل، در مبحث دوم می‌گوید: در برخی از منابع، متن روایت به‌گونه‌ای دیگر آمده است و الفاظ آن تغییر پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که جای «کتاب‌الله و اهل‌بیتی»، «کتاب‌الله و سنتی» دیده می‌شود. کسانی چون [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] به نقل از موطأ مالک این‌چنین نقل نموده‌اند. این روایت به چهار طریق در منابع اهل سنت نقل شده است. مؤلف به بررسی سندی آن چهار طریق می‌پردازد و تمام اسناد را ضعیف یا مرسل می‌داند<ref>ر.ک: همان161-67</ref>


نویسنده در مبحث سوم این فصل، به تنقیص نظرات ابن‌تیمیه، ابن‌جوزی و بخاری درباره تضعیف سند روایتی که در آن «و عترتی» وجود دارد، می‌پردازد<ref>ر.ک: همان 162-131</ref>
نویسنده در مبحث سوم این فصل، به تنقیص نظرات ابن‌تیمیه، ابن‌جوزی و بخاری درباره تضعیف سند روایتی که در آن «و عترتی» وجود دارد، می‌پردازد<ref>ر.ک: همان 162-131</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش