۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ويژگىهاى اشعار حكيم سبزوارى: | ويژگىهاى اشعار حكيم سبزوارى: | ||
#كلام اسرار، فصيح و شيواست، الفاظ و كلماتى را كه در اشعارش به كار برده، خالى از تنافر حروف، مخالفت قياس و غرابت استعمال است و اگر بهندرت چند واژهاى در كلامش مهجور مىنمايد، در روزگار او و نزد اهل ذوق و ادب مفهوم و شناخته بوده مانند: مرغزن، بومهن، چيچله، اوشنگ، انگشت، تاوك و تاول <ref>ديوان اشعار حكيم سبزوارى، ص 31</ref> | #كلام اسرار، فصيح و شيواست، الفاظ و كلماتى را كه در اشعارش به كار برده، خالى از تنافر حروف، مخالفت قياس و غرابت استعمال است و اگر بهندرت چند واژهاى در كلامش مهجور مىنمايد، در روزگار او و نزد اهل ذوق و ادب مفهوم و شناخته بوده مانند: مرغزن، بومهن، چيچله، اوشنگ، انگشت، تاوك و تاول<ref>ديوان اشعار حكيم سبزوارى، ص 31</ref> | ||
#اسرار، با آنكه كاملا بر زبان عربى مسلّط بوده و بيشتر آثارش به زبان عربى است، در غزليات فارسىاش از به كار بردن واژههاى عربى، خوددارى نموده است و اگر هم از لغات عربى بهره برده، غالبا لغات متداول و رايج در زبان فارسى است <ref>همان</ref> | #اسرار، با آنكه كاملا بر زبان عربى مسلّط بوده و بيشتر آثارش به زبان عربى است، در غزليات فارسىاش از به كار بردن واژههاى عربى، خوددارى نموده است و اگر هم از لغات عربى بهره برده، غالبا لغات متداول و رايج در زبان فارسى است<ref>همان</ref> | ||
#در به كار بردن صنايع لفظى و معنوى، در عرصه اعتدال گام نهاده و از نازكخيالىهاى سبك هندى، استعارات و تعبيرات پيچيده و دور از ذهن پرهيز كرده است كه خواننده نخست شيفته مضمون دلپذير، شيوايى و فصاحت كلام او مىشود، آنگاه به آرايشهاى بديعى كه با ظرافت خاص و به اقتضاى حال و مقام به كار رفته است، پى مىبرد <ref>همان</ref> | #در به كار بردن صنايع لفظى و معنوى، در عرصه اعتدال گام نهاده و از نازكخيالىهاى سبك هندى، استعارات و تعبيرات پيچيده و دور از ذهن پرهيز كرده است كه خواننده نخست شيفته مضمون دلپذير، شيوايى و فصاحت كلام او مىشود، آنگاه به آرايشهاى بديعى كه با ظرافت خاص و به اقتضاى حال و مقام به كار رفته است، پى مىبرد<ref>همان</ref> | ||
#تصويرگرى و تشخيص كه از زيباترين گونههاى صور خيال در شعر است، در برخى از بيتهاى غزلهاى حكيم سبزوارى به اوج مىرسد. او نكتههاى ظريف عرفانى را با مهارت خاصى بدين روش بيان كرده است <ref>همان</ref> | #تصويرگرى و تشخيص كه از زيباترين گونههاى صور خيال در شعر است، در برخى از بيتهاى غزلهاى حكيم سبزوارى به اوج مىرسد. او نكتههاى ظريف عرفانى را با مهارت خاصى بدين روش بيان كرده است<ref>همان</ref> | ||
#حكيم سبزوارى توانسته است سبك عراقى را كه بر اساس كمال لفظ و معنى و رعايت تناسب ميان آن دو استوار است، بهخوبى رعايت كند <ref>همان</ref> | #حكيم سبزوارى توانسته است سبك عراقى را كه بر اساس كمال لفظ و معنى و رعايت تناسب ميان آن دو استوار است، بهخوبى رعايت كند<ref>همان</ref> | ||
#او از جهت احاطه بر اوزان عروضى فارسى و عربى، مطبوعترين وزنهاى عروضى را كه با مذاق و سليقه فارسىزبانان سازگارى دارد انتخاب نموده است و بيشترين غزلهاى خود را در مشهورترين اوزان چهار بحر رمل، هزج، مضارع و مجتث سروده است؛ كه حدود 31 غزل را در وزن هزج مسدّس محذوف و 17 غزل را در وزن هزج مثمّن سالم و 18 غزل را در وزن مضارع مثمّن اخرب مكفوف و... سروده است <ref>همان، ص 31 - 32</ref> | #او از جهت احاطه بر اوزان عروضى فارسى و عربى، مطبوعترين وزنهاى عروضى را كه با مذاق و سليقه فارسىزبانان سازگارى دارد انتخاب نموده است و بيشترين غزلهاى خود را در مشهورترين اوزان چهار بحر رمل، هزج، مضارع و مجتث سروده است؛ كه حدود 31 غزل را در وزن هزج مسدّس محذوف و 17 غزل را در وزن هزج مثمّن سالم و 18 غزل را در وزن مضارع مثمّن اخرب مكفوف و... سروده است<ref>همان، ص 31 - 32</ref> | ||
#اسرار در ديوان خود 31 بيت عربى و 185 بيت ملمّع سروده است كه در هر بيت مصراع عربى بهگونهاى مفهوم و معنى مصراع فارسى را كامل مىكند <ref>همان، ص 32</ref> | #اسرار در ديوان خود 31 بيت عربى و 185 بيت ملمّع سروده است كه در هر بيت مصراع عربى بهگونهاى مفهوم و معنى مصراع فارسى را كامل مىكند<ref>همان، ص 32</ref> | ||
#اگرچه پارهاى از تركيبات و اصطلاحات غزليّات «اسرار» با اصطلاحات و تركيبات غزليّات حافظ شبيهاند، بااينحال، خود او تركيباتى در اشعارش به كار برده كه در سخن شاعران ديگر، يا هرگز يافت نمىشود يا بسيار نادر است، مانند رخش نظر، رخش ملاحت، شيشه ديده، شيشه نام، اهرمن خال، فارِس گردون، صمصام سام، دستار باحنك، صهباى سالخورده، خضر خط، گلشن شكن و... <ref>همان</ref> | #اگرچه پارهاى از تركيبات و اصطلاحات غزليّات «اسرار» با اصطلاحات و تركيبات غزليّات حافظ شبيهاند، بااينحال، خود او تركيباتى در اشعارش به كار برده كه در سخن شاعران ديگر، يا هرگز يافت نمىشود يا بسيار نادر است، مانند رخش نظر، رخش ملاحت، شيشه ديده، شيشه نام، اهرمن خال، فارِس گردون، صمصام سام، دستار باحنك، صهباى سالخورده، خضر خط، گلشن شكن و...<ref>همان</ref> | ||
#اكثر غزلها داراى رديف است و بيشترين رديفها، اختصاص به فعل دارد <ref>همان</ref> | #اكثر غزلها داراى رديف است و بيشترين رديفها، اختصاص به فعل دارد<ref>همان</ref> | ||
#از اصطلاحات موسيقى در اشعارش بهره برده است، مانند: پرده ساختن، پرده حجازى، عراقى و مخالف. از آلات موسيقى نيز در اشعارش نام برده است، مانند: نى، ارغنون، چنگ، رباب و بربط <ref>همان</ref> | #از اصطلاحات موسيقى در اشعارش بهره برده است، مانند: پرده ساختن، پرده حجازى، عراقى و مخالف. از آلات موسيقى نيز در اشعارش نام برده است، مانند: نى، ارغنون، چنگ، رباب و بربط<ref>همان</ref> | ||
#در پايان هريك از غزلها به شيوه غزلسرايان پيشين، تخلّص خود (اسرار) را ذكر كرده است كه در حقيقت، مهر يا امضاى سراينده غزل است <ref>همان</ref> | #در پايان هريك از غزلها به شيوه غزلسرايان پيشين، تخلّص خود (اسرار) را ذكر كرده است كه در حقيقت، مهر يا امضاى سراينده غزل است<ref>همان</ref> | ||
#كلمات «دل» و «عشق» در ميان ساير كلمات بالاترين بسامد را دارد؛ زيرا «دل» بيش از صد و چهل بار و عشق بيش از نود و پنج بار به كار رفته است <ref>همان</ref> | #كلمات «دل» و «عشق» در ميان ساير كلمات بالاترين بسامد را دارد؛ زيرا «دل» بيش از صد و چهل بار و عشق بيش از نود و پنج بار به كار رفته است<ref>همان</ref> | ||
#بهندرت سهلانگارىهايى در برخى ابيات ديده مىشود؛ مثلا در غزل «37» در بيت «7 و 8» پسوند «مند» را قافيه كرده، كه از عيوب قافيه است و به آن «ايطاى جلى» مىگويند. در غزل «119» قافيه رعايت نشده است و... <ref>همان</ref> | #بهندرت سهلانگارىهايى در برخى ابيات ديده مىشود؛ مثلا در غزل «37» در بيت «7 و 8» پسوند «مند» را قافيه كرده، كه از عيوب قافيه است و به آن «ايطاى جلى» مىگويند. در غزل «119» قافيه رعايت نشده است و...<ref>همان</ref> | ||
#اسرار، در اشعارش از آيات قرآن و احاديث بهره بسيار برده است و اين بهرهگيرى يا اقتباس غالبا بهصورت صنعت «حلّ» است تا صنعت «درج». مثال درج:{{شعر}} | #اسرار، در اشعارش از آيات قرآن و احاديث بهره بسيار برده است و اين بهرهگيرى يا اقتباس غالبا بهصورت صنعت «حلّ» است تا صنعت «درج». مثال درج:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ، گو چون خليل''|2=''چشم دل بر شاهد يكتا فكن''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ، گو چون خليل''|2=''چشم دل بر شاهد يكتا فكن''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
#در ميان غزليات اسرار چند غزل مدحى وجود دارد كه سه غزل (112، 150، 181)، در مدح حضرت رسول(ص)، سه غزل (60، 118، 120)، در مدح [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، يك غزل در مدح پنج تن آل عبا، يك غزل در مدح حافظ و يك غزل در مدح محمد شاه قاجار است. غزل اخير، پنج بيت است و اسرار دليل اين مدحگويى را چنين توضيح داده است:{{شعر}} | #در ميان غزليات اسرار چند غزل مدحى وجود دارد كه سه غزل (112، 150، 181)، در مدح حضرت رسول(ص)، سه غزل (60، 118، 120)، در مدح [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، يك غزل در مدح پنج تن آل عبا، يك غزل در مدح حافظ و يك غزل در مدح محمد شاه قاجار است. غزل اخير، پنج بيت است و اسرار دليل اين مدحگويى را چنين توضيح داده است:{{شعر}} | ||
{{ب|''شد چهل سال و نگفت اسرار مدح''|2=''ليك حسن شه بود پيمانشكن ''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''شد چهل سال و نگفت اسرار مدح''|2=''ليك حسن شه بود پيمانشكن ''}}{{پایان شعر}} | ||
#آخرين نكته، اين است كه در اشعار اسرار - آنگونه كه در اشعار برخى شاعران ديده مىشود - هيچگونه حرف ناپسند و ركيكى ديده نمىشود، بلكه اگر بخواهيم با نظرى دقيق به اشعار حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] توجه و درباره او حكم كنيم، به گفته مؤلف «حديقة الشعرا»: «خلاف طريقه ادب است كه آن عارف حكيم و فيلسوف شهير را در زمره شاعران ذكر نماييم، اما چون بيان «إنّ من الشعر لحكمة»، شعراى حكيم را برهان قوى بر جلالت شأن است و خود آن جناب نيز اقدام به فرمايشات اشعار و غزلهاى موحدانه فرمودهاند، عذرى پسنديده است <ref>همان، ص 30</ref> | #آخرين نكته، اين است كه در اشعار اسرار - آنگونه كه در اشعار برخى شاعران ديده مىشود - هيچگونه حرف ناپسند و ركيكى ديده نمىشود، بلكه اگر بخواهيم با نظرى دقيق به اشعار حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] توجه و درباره او حكم كنيم، به گفته مؤلف «حديقة الشعرا»: «خلاف طريقه ادب است كه آن عارف حكيم و فيلسوف شهير را در زمره شاعران ذكر نماييم، اما چون بيان «إنّ من الشعر لحكمة»، شعراى حكيم را برهان قوى بر جلالت شأن است و خود آن جناب نيز اقدام به فرمايشات اشعار و غزلهاى موحدانه فرمودهاند، عذرى پسنديده است<ref>همان، ص 30</ref> | ||
#حكيم سبزوارى در زمانى زندگى مىكرد كه نهضت بازگشت ادبى به اوج خود رسيده بود. او مانند اغلب شاعران كه از شاعران سبك خراسانى و عراقى پيروى مىكردند، از شاعران و غزلسرايان گذشته، بهخصوص حافظ تأثير پذيرفته و غزليّاتش بيشتر طنين و رنگ و بوى غزليّات حافظ را دارد. از آنجا كه «اسرار» با ديوان حافظ انس و الفتى داشته، در مدح او چنين سروده است:<ref>همان، ص 30 - 31</ref>{{شعر}} | #حكيم سبزوارى در زمانى زندگى مىكرد كه نهضت بازگشت ادبى به اوج خود رسيده بود. او مانند اغلب شاعران كه از شاعران سبك خراسانى و عراقى پيروى مىكردند، از شاعران و غزلسرايان گذشته، بهخصوص حافظ تأثير پذيرفته و غزليّاتش بيشتر طنين و رنگ و بوى غزليّات حافظ را دارد. از آنجا كه «اسرار» با ديوان حافظ انس و الفتى داشته، در مدح او چنين سروده است:<ref>همان، ص 30 - 31</ref>{{شعر}} | ||
#:{{ب|''هزاران آفرين بر جان حافظ''|2=''همه غرقيم در احسان حافظ''}} | #:{{ب|''هزاران آفرين بر جان حافظ''|2=''همه غرقيم در احسان حافظ''}} |
ویرایش