ابن اثیر، مبارک بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'كاظم موسوى بجنوردى' به 'كاظم موسوى بجنوردى ') |
|||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
دائره المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى | دائره المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]] ، چاپ دوم، 1374، تهران، ج2، ص704 حسن يوسفى اشكورى. | ||
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۲۰
نام | ابن اثیر، مبارک بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد
ابن اثیر، ابوالبرکات ابن اثیر، مجدالدین مبارک ابن اثیر جزری، مجدالدین ابن الاثیر، مبارک بن محمد مبارک بن محمد ابن اثیر |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 606 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3961AUTHORCODE |
معرفى اجمالى
مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى معروف به ابن اثير، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب (544-606 ق) یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه فى غریب الحدیث است .
در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگتر عزّالدين و ضياءالدّين ابناثير است كه در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه) زاده شد.
وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خويش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از ناصحالدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى و ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى، نحوى ضرير و حديث را از محدّثان موصل از جمله ابوالفضل بن طوسى فراگرفت.
هنگامى كه به حج مىرفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد.
وى آن زمان كه در موصل مىزيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزديك شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ويژه و نيز منشى خاص دست يافت. وى مدتى خزانهدار سيفالدين غازى بن مَودود بن زنگى بود و پس از آن مدتى نيز توسط سيفالدين به سرپرستى ديوان جزيره ابن عمر گمارده شد، آنگاه به موصل بازگشت و مقام نيابت ديوان را از سوى وزير جلالالدين ابوالحسن على بن منصور اصفهانى عهدهدار شد و پس از آن نزد مجاهدالدين قايْماز راه يافت و در آنجا به مقام بلندى رسيد.
هنگامى كه در 589ق مجاهدالدين دستگير و زندانى شد و عزّالدّين مسعود جانشين وى گرديد، وى در خدمت مسعود درآمد و پس از درگذشت او، به جانشين وى نورالدين ارسلان شاه پيوست و در فرمانروايى نورالدين قدرتى عظيم يافت.
او در سالهاى پايانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اينرو خانهنشين شد و رباطى در يكى از آبادىهاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام داراييش را وقف آن كرد.
خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفتهاند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كردهاند.
او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، تاجالدين عبدالمحسن بن محمد حامض شيخ باجريقى و فخرالدّين بخارىاز او روايت كردهاند.
قلقشندى در برخى از آثارش حديثهايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مىگويد: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است.
آثار
از جمله آثار اوست:
- جامع الاصول من احاديث الرسول
- المُرَصّع فى الاباءِ و الامّهات
- منال الطّالب فى شرح طوال الغرائب
- النّهايه فى غريب الحديث و الاثر
- المختار فى مناقب الاخيار
- البديع فى علم العربيه
- رسائل ابن اثير
- الباهر فى الفروق
- تهذيب الفصول ابن دَهّان
منابع مقاله
دائره المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى ، چاپ دوم، 1374، تهران، ج2، ص704 حسن يوسفى اشكورى.