أصول الحديث علومه و مصطلحه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
    جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.
    کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.


    نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آن‌ها، به‌صورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى به‌منظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است ..<ref>تمهيد، ص12</ref>
    نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آن‌ها، به‌صورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى به‌منظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است ...<ref>تمهيد، ص12</ref>


    وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مى‌باشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است ..<ref>همان، ص12-13</ref>
    وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مى‌باشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است ...<ref>همان، ص12-13</ref>


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==




    در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب ..<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است ..<ref>همان، ص4-5</ref>
    در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب ...<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است ...<ref>همان، ص4-5</ref>


    در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده ..<ref>تمهيد، ص7-10</ref> و سپس، چگونگى پيداش اين علم ..<ref>همان، ص10</ref> و كثرت انواع آن، توضيح داده شده ..<ref>همان، ص11</ref> و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است ..<ref>همان، ص12</ref>
    در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده ...<ref>تمهيد، ص7-10</ref> و سپس، چگونگى پيداش اين علم ...<ref>همان، ص10</ref> و كثرت انواع آن، توضيح داده شده ...<ref>همان، ص11</ref> و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است ...<ref>همان، ص12</ref>


    نويسنده باب اول را به‌عنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:
    نويسنده باب اول را به‌عنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:


    1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است ..<ref>همان، ص17-19</ref>
    1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است ...<ref>همان، ص17-19</ref>


    «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مى‌باشد ..<ref>همان، ص23-32</ref>
    «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مى‌باشد ...<ref>همان، ص23-32</ref>


    2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است ..<ref>همان، ص36-46</ref>
    2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است ...<ref>همان، ص36-46</ref>


    3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... ..<ref>همان، ص51-77</ref>
    3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... ...<ref>همان، ص51-77</ref>


    4. حديث در عصر صحابه و تابعين ..<ref>همان، ص79-88</ref>
    4. حديث در عصر صحابه و تابعين ...<ref>همان، ص79-88</ref>


    5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين ..<ref>همان، ص95-129</ref>
    5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين ...<ref>همان، ص95-129</ref>


    باب دوم، داراى سه فصل مى‌باشد. در اين باب به‌منظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است ..<ref>همان، ص139-142</ref> در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفه‌هاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده ..<ref>همان، ص194-200</ref> و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است ..<ref>همان، ص307-218</ref>
    باب دوم، داراى سه فصل مى‌باشد. در اين باب به‌منظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است ...<ref>همان، ص139-142</ref> در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفه‌هاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده ...<ref>همان، ص194-200</ref> و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است ...<ref>همان، ص307-218</ref>


    در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث ..<ref>همان، ص223-295</ref>
    در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث ...<ref>همان، ص223-295</ref>


    در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:
    در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:


    فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آن‌ها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت ..<ref>همان، ص304-305</ref> در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است ..<ref>همان، ص304-328</ref>
    فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آن‌ها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت ...<ref>همان، ص304-305</ref> در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است ...<ref>همان، ص304-328</ref>


    در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روش‌هاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... ..<ref>همان، ص331-335</ref>
    در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روش‌هاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... ...<ref>همان، ص331-335</ref>


    فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... ..<ref>همان، ص337</ref>
    فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... ...<ref>همان، ص337</ref>


    در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... ..<ref>همان، ص355-375</ref>
    در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... ...<ref>همان، ص355-375</ref>


    سه مبحث زير به‌عنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين ..<ref>همان، ص380-450</ref>
    سه مبحث زير به‌عنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين ...<ref>همان، ص380-450</ref>


    == وضعيت کتاب ==
    == وضعيت کتاب ==

    نسخهٔ ‏۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۴۵

    أصول الحديث علومه و مصطلحه
    نام کتاب أصول الحديث علومه و مصطلحه
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان خطیب، محمد عجاج (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏6‎‏الف‎‏6
    موضوع حدیث - تاریخ

    حدیث - علم الدرایه

    حدیث - علم الروایه

    ناشر دار الفکر
    مکان نشر بیروت - لبنان
    سال نشر 1409 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE21337AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    أصول الحديث علومه و مصطلحه تأليف محمد عجاج خطيب، کتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوين آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث.

    کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.

    نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آن‌ها، به‌صورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى به‌منظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است ...[۱]

    وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مى‌باشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است ...[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب ...[۳]، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است ...[۴]

    در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده ...[۵] و سپس، چگونگى پيداش اين علم ...[۶] و كثرت انواع آن، توضيح داده شده ...[۷] و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است ...[۸]

    نويسنده باب اول را به‌عنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:

    1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است ...[۹]

    «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مى‌باشد ...[۱۰]

    2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است ...[۱۱]

    3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... ...[۱۲]

    4. حديث در عصر صحابه و تابعين ...[۱۳]

    5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين ...[۱۴]

    باب دوم، داراى سه فصل مى‌باشد. در اين باب به‌منظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است ...[۱۵] در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفه‌هاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده ...[۱۶] و سپس ديدگاه علمايى همچون محمد رشيد رضا و سيد حسن صدر بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است ...[۱۷]

    در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث ...[۱۸]

    در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:

    فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آن‌ها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت ...[۱۹] در ادامه، از اقوال و مصنفات بخارى، مسلم، ابوداود سجستانى، ترمذى، نسائى و ابن ماجه بحث به ميان آورده است ...[۲۰]

    در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روش‌هاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... ...[۲۱]

    فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... ...[۲۲]

    در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... ...[۲۳]

    سه مبحث زير به‌عنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين ...[۲۴]

    وضعيت کتاب

    فهرست مطالب، به‌همراه فهرست مهم‌ترين مصادر و منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى کتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توضيحى بوده و در آن‌ها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است.

    پانویس

    1. تمهيد، ص12
    2. همان، ص12-13
    3. مقدمه، ص3
    4. همان، ص4-5
    5. تمهيد، ص7-10
    6. همان، ص10
    7. همان، ص11
    8. همان، ص12
    9. همان، ص17-19
    10. همان، ص23-32
    11. همان، ص36-46
    12. همان، ص51-77
    13. همان، ص79-88
    14. همان، ص95-129
    15. همان، ص139-142
    16. همان، ص194-200
    17. همان، ص307-218
    18. همان، ص223-295
    19. همان، ص304-305
    20. همان، ص304-328
    21. همان، ص331-335
    22. همان، ص337
    23. همان، ص355-375
    24. همان، ص380-450

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    پیوندها