السر المصون ذيل علی كشف الظنون: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
'''السر المصون ذيل على كشف الظنون'''، تأليف [[عظم، جمیل|جميل بن مصطفى بن محمد حافظ]]، معروف به ابن عظم، ذيلى است بر كتاب «كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون» نوشته شيخ مصطفى افندى، مشهور به كاتب چلپى (متوفى 1017ق). | '''السر المصون ذيل على كشف الظنون'''، تأليف [[عظم، جمیل|جميل بن مصطفى بن محمد حافظ]]، معروف به ابن عظم، ذيلى است بر كتاب «كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون» نوشته شيخ مصطفى افندى، مشهور به كاتب چلپى (متوفى 1017ق). | ||
پس از تأليف كشف الظنون، نويسندگان متعددى بر آن ذيل يا تعليقه نوشتهاند كه آخرين آنها، اثر حاضر مىباشد كه چاپ اولش در 1423ق و با تحقيق و مقدمه شيخ سليم يوسف و در سلسله انتشارات دارالفكر بيروت منتشر شده است ..<ref>ر.ك: چترايى عزيزآبادى، مهرداد، 1387، ص308</ref> | پس از تأليف كشف الظنون، نويسندگان متعددى بر آن ذيل يا تعليقه نوشتهاند كه آخرين آنها، اثر حاضر مىباشد كه چاپ اولش در 1423ق و با تحقيق و مقدمه شيخ سليم يوسف و در سلسله انتشارات دارالفكر بيروت منتشر شده است ...<ref>ر.ك: چترايى عزيزآبادى، مهرداد، 1387، ص308</ref> | ||
از آنچه سليم يوسف، در مقدمه «سر المصون» به تحقيق آورده است، روشن مىشود كه گويا آن كتاب مفصلى را كه [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] در اعلام خويش به ابن عظم منسوب داشته (كه مقدمهاش در حدود 1000 صفحه بوده است) متنى جدا از مقدمه و متن «سر المصون» چاپ شده بوده است ..<ref>ر.ك: همان</ref> | از آنچه سليم يوسف، در مقدمه «سر المصون» به تحقيق آورده است، روشن مىشود كه گويا آن كتاب مفصلى را كه [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] در اعلام خويش به ابن عظم منسوب داشته (كه مقدمهاش در حدود 1000 صفحه بوده است) متنى جدا از مقدمه و متن «سر المصون» چاپ شده بوده است ...<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
از آنچه كه در تصوير صفحه آخر يكى از دستنوشتههاى «سر المصون» (كه در ابتداى متن چاپى، گراور شده است) برمىآيد، گويا مؤلف قصد داشته كتاب را در چندين جلد بنويسد، ولى فقط موفق شده جزء اولش را تمام كند؛ چون در صفحه مذكور، بهوضوح ديده مىشود كه نوشته شده: «تمّ بعون اللّه و توفيقه الجزء الأوّل من كتاب السرّ المصون على كشف الظّنون على يد مؤلّفه الفقير جميل بن مصطفى بك المعروف بابن العظم» ..<ref>ر.ك: همان، ص308-309</ref> | از آنچه كه در تصوير صفحه آخر يكى از دستنوشتههاى «سر المصون» (كه در ابتداى متن چاپى، گراور شده است) برمىآيد، گويا مؤلف قصد داشته كتاب را در چندين جلد بنويسد، ولى فقط موفق شده جزء اولش را تمام كند؛ چون در صفحه مذكور، بهوضوح ديده مىشود كه نوشته شده: «تمّ بعون اللّه و توفيقه الجزء الأوّل من كتاب السرّ المصون على كشف الظّنون على يد مؤلّفه الفقير جميل بن مصطفى بك المعروف بابن العظم» ...<ref>ر.ك: همان، ص308-309</ref> | ||
همچنين مؤلّف در دستنويس خود تعداد كتابهاى معرفىشده را 1026 عنوان نوشته، درصورتىكه شماره كتاب پايانى كه در «سر المصون» معرفى شده، 1039 است ..<ref>ر.ك: همان، ص309</ref> | همچنين مؤلّف در دستنويس خود تعداد كتابهاى معرفىشده را 1026 عنوان نوشته، درصورتىكه شماره كتاب پايانى كه در «سر المصون» معرفى شده، 1039 است ...<ref>ر.ك: همان، ص309</ref> | ||
مؤلف ابتدا مقدمهاى در تعريف علم و اقسام آن آورده است كه با مقدمه «إحياء العلوم» غزالى شباهت دارد. كتابهايى كه در متن «سر المصون» معرفى شدهاند، آنهايى است كه در «كشف الظنون» نيامده است و يا بعد از تأليف «كشف الظنون»، نوشته شدهاند ..<ref>ر.ك: همان</ref> | مؤلف ابتدا مقدمهاى در تعريف علم و اقسام آن آورده است كه با مقدمه «إحياء العلوم» غزالى شباهت دارد. كتابهايى كه در متن «سر المصون» معرفى شدهاند، آنهايى است كه در «كشف الظنون» نيامده است و يا بعد از تأليف «كشف الظنون»، نوشته شدهاند ...<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
ترتيب متن «سر المصون» نيز اينگونه است كه مؤلف ابتدا فصلى با عنوان «حرف الألف» آورده است و كتابهايى را كه عنوانشان با الف شروع مىشود ذكر كرده است، البتّه بدون توجه به موضوع و محتواى آنها. تعداد كتب اين فصل 225 عنوان است. پس از اين فصل، ترتيب كتاب بر اساس موضوع تنظيم شده و به ترتيب، موضوعات: علم الأدب (205 عنوان)، علم الاشتقاق (23 عنوان)، علم الأصول (173 عنوان)، علم الألغاز (96 عنوان)، فصل «حرف الباء» (15 عنوان كليات)، علم البديع (194 عنوان) ..<ref>همان</ref> | ترتيب متن «سر المصون» نيز اينگونه است كه مؤلف ابتدا فصلى با عنوان «حرف الألف» آورده است و كتابهايى را كه عنوانشان با الف شروع مىشود ذكر كرده است، البتّه بدون توجه به موضوع و محتواى آنها. تعداد كتب اين فصل 225 عنوان است. پس از اين فصل، ترتيب كتاب بر اساس موضوع تنظيم شده و به ترتيب، موضوعات: علم الأدب (205 عنوان)، علم الاشتقاق (23 عنوان)، علم الأصول (173 عنوان)، علم الألغاز (96 عنوان)، فصل «حرف الباء» (15 عنوان كليات)، علم البديع (194 عنوان) ...<ref>همان</ref> | ||
مؤلف در هر فصل، ابتدا تعريف و تقسيمبندى مختصرى از آن علم ارائه كرده و سپس به معرفى كتب وابسته آن علم پرداخته است؛ بهطور مثال در فصل علم الأدب پس از تعريفات و تقسيمبندىهاى متعدد، اصول و اركان علم ادب را چند كتاب و منبع مهم مىشمارد: «أدب الكاتب» از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «الكامل» از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «البيان و التبيين» از [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، «النوادر» از ابىعلى القالى، «[[الأغاني]]» از ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى ..<ref>ر.ك: همان، ص310</ref> | مؤلف در هر فصل، ابتدا تعريف و تقسيمبندى مختصرى از آن علم ارائه كرده و سپس به معرفى كتب وابسته آن علم پرداخته است؛ بهطور مثال در فصل علم الأدب پس از تعريفات و تقسيمبندىهاى متعدد، اصول و اركان علم ادب را چند كتاب و منبع مهم مىشمارد: «أدب الكاتب» از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، «الكامل» از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «البيان و التبيين» از [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، «النوادر» از ابىعلى القالى، «[[الأغاني]]» از ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى ...<ref>ر.ك: همان، ص310</ref> | ||
مؤلف در فصول اشتقاق، اصول، الغاز، بديع و بيان نيز ابتدا، تعريفى از هركدام ارائه داده است و موضوعات هركدام را بهاختصار بيان كرده و سپس منابع آنها را ذكر كرده است كه از حيث اين روش و تقسيمبندى، مىتوان كتاب وى را يكى از مهمترين ذيلهاى «كشف الظنون» دانست كه مبتنى بر ارائه كتابشناسى روشمند موضوعى است ..<ref>ر.ك: همان</ref> | مؤلف در فصول اشتقاق، اصول، الغاز، بديع و بيان نيز ابتدا، تعريفى از هركدام ارائه داده است و موضوعات هركدام را بهاختصار بيان كرده و سپس منابع آنها را ذكر كرده است كه از حيث اين روش و تقسيمبندى، مىتوان كتاب وى را يكى از مهمترين ذيلهاى «كشف الظنون» دانست كه مبتنى بر ارائه كتابشناسى روشمند موضوعى است ...<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
در اين ذيل، چند كتاب فارسى نيز معرفى شده است كه در اين نوشتار به بررسى اين كتب مىپردازيم: | در اين ذيل، چند كتاب فارسى نيز معرفى شده است كه در اين نوشتار به بررسى اين كتب مىپردازيم: | ||
#آتشكده آزر [كذا!]: مؤلف، تذكره آتشكده را احتمالا از روى چاپ دكتر سادات ناصرى معرفى كرده است و ظاهرا متن اصلى را نديده است؛ چون «آزر» را با «زا» ضبط كرده است. جمله اول كتاب را هم اينگونه آورده: «در طواف حرم ديدم دى مغيجه مكيفت كه درست آن اينطور است: در طواف حرم ديدم مغبچهاى مىگفت» ..<ref>همان</ref> | #آتشكده آزر [كذا!]: مؤلف، تذكره آتشكده را احتمالا از روى چاپ دكتر سادات ناصرى معرفى كرده است و ظاهرا متن اصلى را نديده است؛ چون «آزر» را با «زا» ضبط كرده است. جمله اول كتاب را هم اينگونه آورده: «در طواف حرم ديدم دى مغيجه مكيفت كه درست آن اينطور است: در طواف حرم ديدم مغبچهاى مىگفت» ...<ref>همان</ref> | ||
#اثر بهايى: مؤلف، اين اثر را از مولى الفاضل بهاءالدين محمد الشهير به دايهزاده دانسته است و ترتيب آن را كه در پنج بخش است، معرفى كرده است. اين متن به فارسى است، چون عبارت اول آن اينطور ذكر شده: «حمد و سپاس بىقياس جناب جهانآفرين» و ظاهرا نام كتاب هم «اثر بهايى» نبايد باشد ..<ref>همان</ref> | #اثر بهايى: مؤلف، اين اثر را از مولى الفاضل بهاءالدين محمد الشهير به دايهزاده دانسته است و ترتيب آن را كه در پنج بخش است، معرفى كرده است. اين متن به فارسى است، چون عبارت اول آن اينطور ذكر شده: «حمد و سپاس بىقياس جناب جهانآفرين» و ظاهرا نام كتاب هم «اثر بهايى» نبايد باشد ...<ref>همان</ref> | ||
#الاختيارات: در «سر المصون» اين كتاب، شرح آيات و احاديث و ابيات مشكل مثنوى معرفى شده است و آن را به زبان تركى دانسته است كه از عبارات آغاز اين كتاب به نظر مىرسد متن آن به زبان فارسى باشد: «حمد و سپاس بىقياس هر آن خالق ارض و سماء و ناس» ..<ref>همان</ref> | #الاختيارات: در «سر المصون» اين كتاب، شرح آيات و احاديث و ابيات مشكل مثنوى معرفى شده است و آن را به زبان تركى دانسته است كه از عبارات آغاز اين كتاب به نظر مىرسد متن آن به زبان فارسى باشد: «حمد و سپاس بىقياس هر آن خالق ارض و سماء و ناس» ...<ref>همان</ref> | ||
#اخلاق محسنى باللغة الفارسیة: نام كتاب «اخلاق محسنى» است و عبارت باللغة الفارسیة، افزوده مؤلّف «سر المصون» است. همچنين در همين صفحه، مؤلف از ترجمه تركى اين كتاب به نام اخلاق احمدى كه المولى احمد ثائب افندى در قرن 12 قمرى انجام داده خبر داده است ..<ref>همان</ref> | #اخلاق محسنى باللغة الفارسیة: نام كتاب «اخلاق محسنى» است و عبارت باللغة الفارسیة، افزوده مؤلّف «سر المصون» است. همچنين در همين صفحه، مؤلف از ترجمه تركى اين كتاب به نام اخلاق احمدى كه المولى احمد ثائب افندى در قرن 12 قمرى انجام داده خبر داده است ...<ref>همان</ref> | ||
#[[اخلاق ناصری]] باللغة الفارسیة كه در «كشف الظنون» هم معرفى شده است ..<ref>همان، ص311</ref> | #[[اخلاق ناصری]] باللغة الفارسیة كه در «كشف الظنون» هم معرفى شده است ...<ref>همان، ص311</ref> | ||
#آداب المريدين: در «سر المصون»، اين كتاب را تأليف السّهرندى دانسته و مصحح در پانويس، نام كامل مؤلّف را احمد بن عبدالاحد بن زينالعابدين السّهرندى ذكر كرده است و سهرند را شهرى در هند دانسته است ..<ref>همان</ref> | #آداب المريدين: در «سر المصون»، اين كتاب را تأليف السّهرندى دانسته و مصحح در پانويس، نام كامل مؤلّف را احمد بن عبدالاحد بن زينالعابدين السّهرندى ذكر كرده است و سهرند را شهرى در هند دانسته است ...<ref>همان</ref> | ||
#:گفتنى است كه در بين مؤلفان هندى، چنين نامى و چنان كتابى معرفى نشده است و احتمالا مقصود مؤلف «سر المصون»، «آداب المريدين» تأليف ضياءالدين ابونجيب السهروردى است. هرچند پيش از سهروردى، ابوالقاسم حسين بن جعفر بن محمد الواعظ معروف به الوزن (از صوفيان قرن چهارم) و نيز ابومحمد محيىالدين عبدالقادر بن موسى جيلانى و پس از سهروردى شيخ نجمالدين كبرى و كمالالدين حسين خوارزمى (مقتول 835ق)، كتابهايى با عنوان «آداب المريدين» در موضوع تصوف، تأليف كردهاند، ولى «آداب المريدين» سهروردى، نهتنها از امهات تصنيفات اوست، بلكه در ميان آثار صوفيه نيز ارزندهترين و دقيقترين آثار اوليه ارباب طريق بشمار مىآمده است؛ بهطورى كه نهتنها مبناى كار شهابالدين سهروردى در تأليف «عوارف المعارف» همين كتاب بوده، بلكه بارها به زبان فارسى ترجمه و شرح شده است. در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و «كشف الظنون» آداب المريدين سهروردى معرفى شده و نامى از سهرندى نيست ..<ref>همان</ref> | #:گفتنى است كه در بين مؤلفان هندى، چنين نامى و چنان كتابى معرفى نشده است و احتمالا مقصود مؤلف «سر المصون»، «آداب المريدين» تأليف ضياءالدين ابونجيب السهروردى است. هرچند پيش از سهروردى، ابوالقاسم حسين بن جعفر بن محمد الواعظ معروف به الوزن (از صوفيان قرن چهارم) و نيز ابومحمد محيىالدين عبدالقادر بن موسى جيلانى و پس از سهروردى شيخ نجمالدين كبرى و كمالالدين حسين خوارزمى (مقتول 835ق)، كتابهايى با عنوان «آداب المريدين» در موضوع تصوف، تأليف كردهاند، ولى «آداب المريدين» سهروردى، نهتنها از امهات تصنيفات اوست، بلكه در ميان آثار صوفيه نيز ارزندهترين و دقيقترين آثار اوليه ارباب طريق بشمار مىآمده است؛ بهطورى كه نهتنها مبناى كار شهابالدين سهروردى در تأليف «عوارف المعارف» همين كتاب بوده، بلكه بارها به زبان فارسى ترجمه و شرح شده است. در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و «كشف الظنون» آداب المريدين سهروردى معرفى شده و نامى از سهرندى نيست ...<ref>همان</ref> | ||
#أذكار الأذكياء: در «سر المصون»، اين كتاب به زبان فارسى دانسته شده و مؤلّف آن را نام نبرده است. موضوع كتاب، مناقب مشايخ طريقت، ذكر شده است. | #أذكار الأذكياء: در «سر المصون»، اين كتاب به زبان فارسى دانسته شده و مؤلّف آن را نام نبرده است. موضوع كتاب، مناقب مشايخ طريقت، ذكر شده است. | ||
#الأربعين: از تأليفات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] است كه مؤلّف «سر المصون» درباره سال وفات مؤلف و معرفى كتاب و مؤلف آن چيزى ننوشته است. اربعين يا چهل حديث، نام دستهاى از كتابهاست كه مؤلفان آنها به جمعآورى و شرح 40 حديث از حضرت رسول(ص) پرداختهاند و از اين مؤلفان، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] (وفات 953ق) شهرت فراوان دارد و كتاب اربعين او در ايران چاپ شده است و اصل كتاب كه به عربى است يكى از بهترين كتب اربعينات علماى شيعه است ..<ref>همان</ref> | #الأربعين: از تأليفات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] است كه مؤلّف «سر المصون» درباره سال وفات مؤلف و معرفى كتاب و مؤلف آن چيزى ننوشته است. اربعين يا چهل حديث، نام دستهاى از كتابهاست كه مؤلفان آنها به جمعآورى و شرح 40 حديث از حضرت رسول(ص) پرداختهاند و از اين مؤلفان، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] (وفات 953ق) شهرت فراوان دارد و كتاب اربعين او در ايران چاپ شده است و اصل كتاب كه به عربى است يكى از بهترين كتب اربعينات علماى شيعه است ...<ref>همان</ref> | ||
#ارشاد مبتديان در لغت عثمانيان، تأليف عثمان نورى و محمد طالب و ابراهيم ممتاز معلمان مصرى در قرن 13هجرى. از عبارات ابتداى كتاب برمىآيد كه اين كتاب، در آموزش زبان فارسى به عثمانيان بوده است: «بعد از شكر و سپاس خالق هر دو جهان»؛ درحالىكه مصحح «سر المصون» (شيخ سليم يوسف)، آن را تركى پنداشته است ..<ref>همان، ص312</ref> | #ارشاد مبتديان در لغت عثمانيان، تأليف عثمان نورى و محمد طالب و ابراهيم ممتاز معلمان مصرى در قرن 13هجرى. از عبارات ابتداى كتاب برمىآيد كه اين كتاب، در آموزش زبان فارسى به عثمانيان بوده است: «بعد از شكر و سپاس خالق هر دو جهان»؛ درحالىكه مصحح «سر المصون» (شيخ سليم يوسف)، آن را تركى پنداشته است ...<ref>همان، ص312</ref> | ||
#إرشاد المريد إلى المراد: اين كتاب، ترجمه «مرصاد العباد» نجمالدين رازى است كه در «سر المصون»، مولد وى خوارزم دانسته شده كه صحيح آن است كه در رى متولد شده و به شهرها و سرزمينهايى از جمله خوارزم سفر كرده است ..<ref>همان</ref> | #إرشاد المريد إلى المراد: اين كتاب، ترجمه «مرصاد العباد» نجمالدين رازى است كه در «سر المصون»، مولد وى خوارزم دانسته شده كه صحيح آن است كه در رى متولد شده و به شهرها و سرزمينهايى از جمله خوارزم سفر كرده است ...<ref>همان</ref> | ||
#[[أساس الاقتباس]]: در «سر المصون» و نيز «الأعلام» تأليف خيرالدين [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] كتاب مذكور از شخصى به اسم اختيارالدين بن غياثالدين حسينى (وفات 928ق)، از ادباى هرات و در موضوع منطق معرفى شده است. در «كشف الظنون»، كتاب مذكور از اختيارالدين حسينى دانسته شده و موضوع آن امثال و حكم و اقتباسات لطيفه ذكر شده است. گويا در «سر المصون» اين كتاب با تأليف مشهور خواجه نصير كه به همين نام و در موضوع منطق است، خلط شده باشد ..<ref>همان</ref> | #[[أساس الاقتباس]]: در «سر المصون» و نيز «الأعلام» تأليف خيرالدين [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] كتاب مذكور از شخصى به اسم اختيارالدين بن غياثالدين حسينى (وفات 928ق)، از ادباى هرات و در موضوع منطق معرفى شده است. در «كشف الظنون»، كتاب مذكور از اختيارالدين حسينى دانسته شده و موضوع آن امثال و حكم و اقتباسات لطيفه ذكر شده است. گويا در «سر المصون» اين كتاب با تأليف مشهور خواجه نصير كه به همين نام و در موضوع منطق است، خلط شده باشد ...<ref>همان</ref> | ||
#أسرار الشهادة في أخبار شهداء كربلا، تأليف عباسعلى افندى و به زبان فارسى معرفى شده است، كه ظاهرا فارسى بودن اين متن نسبت درستى نيست. همچنين در ميان كتبى كه به «أسرار الشهادة» نا[[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] ارند، كتابى به سيد كاظم رشتى (وفات 1259ق) منتسب است كه در بيان اسرار واقعه كربلا نگارش يافته است ..<ref>همان</ref> | #أسرار الشهادة في أخبار شهداء كربلا، تأليف عباسعلى افندى و به زبان فارسى معرفى شده است، كه ظاهرا فارسى بودن اين متن نسبت درستى نيست. همچنين در ميان كتبى كه به «أسرار الشهادة» نا[[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] ارند، كتابى به سيد كاظم رشتى (وفات 1259ق) منتسب است كه در بيان اسرار واقعه كربلا نگارش يافته است ...<ref>همان</ref> | ||
#امدنامه في تصريف الأفعال الفارسیة باللغة الفارسیة: تأليف حياتعلى افندى، كتابى است در آموزش صرف افعال فارسى به تركزبانان كه مؤلف آن شناسانده نشده است. | #امدنامه في تصريف الأفعال الفارسیة باللغة الفارسیة: تأليف حياتعلى افندى، كتابى است در آموزش صرف افعال فارسى به تركزبانان كه مؤلف آن شناسانده نشده است. | ||
#انشاء: كتابى است از ميرزا مهدى خان منشى استرآبادى، منشى نادر. در متن و زيرنويس «سر المصون»، مؤلف اين كتاب ناشناس پنداشته شده است. | #انشاء: كتابى است از ميرزا مهدى خان منشى استرآبادى، منشى نادر. در متن و زيرنويس «سر المصون»، مؤلف اين كتاب ناشناس پنداشته شده است. | ||
#برهان قاطع: مؤلف «سر المصون» درباره اين فرهنگ لغت فارسى فقط نام مؤلف (محمدحسين بن خلف تبريزى) و فارسى بودن آن را تصريح كرده است و عبارت آغازين آن را اينطور ذكر كرده: «اى راه به هر زبان در افواه» كه درست آن چنين است: «اى راهنما به هر زبان در افواه». همچنين مصحح «سر المصون» در زيرنويس اين مدخل نوشته: درباره مؤلف و كتاب (يعنى برهان قاطع) مطلبى نيافته است ..<ref>همان، ص313</ref> | #برهان قاطع: مؤلف «سر المصون» درباره اين فرهنگ لغت فارسى فقط نام مؤلف (محمدحسين بن خلف تبريزى) و فارسى بودن آن را تصريح كرده است و عبارت آغازين آن را اينطور ذكر كرده: «اى راه به هر زبان در افواه» كه درست آن چنين است: «اى راهنما به هر زبان در افواه». همچنين مصحح «سر المصون» در زيرنويس اين مدخل نوشته: درباره مؤلف و كتاب (يعنى برهان قاطع) مطلبى نيافته است ...<ref>همان، ص313</ref> | ||
#بريشان: آنطور كه از توضيح مؤلف «سر المصون» برمىآيد، اين كتاب رسالهاى است مشتمل بر ابيات منظوم و قطعاتى منثور به زبان تركى، تأليف اديب فاضل وجدانىبك القسطمونى از ادباى قرن 14 هجرى. مصحح نيز در زيرنويس مطلبى درباره اين كتاب و مؤلفش نيافته و آن را ناشناس دانسته است ..<ref>همان</ref> | #بريشان: آنطور كه از توضيح مؤلف «سر المصون» برمىآيد، اين كتاب رسالهاى است مشتمل بر ابيات منظوم و قطعاتى منثور به زبان تركى، تأليف اديب فاضل وجدانىبك القسطمونى از ادباى قرن 14 هجرى. مصحح نيز در زيرنويس مطلبى درباره اين كتاب و مؤلفش نيافته و آن را ناشناس دانسته است ...<ref>همان</ref> | ||
#بلبلنامه: درباره مؤلف و موضوع كتاب در متن «سر المصون» و زيرنويس مصحح، هيچ توضيحى نيامده است و آن را تركى دانستهاند كه احتمالا فارسى است. | #بلبلنامه: درباره مؤلف و موضوع كتاب در متن «سر المصون» و زيرنويس مصحح، هيچ توضيحى نيامده است و آن را تركى دانستهاند كه احتمالا فارسى است. | ||
#بهار دانش: كتاب به زبان فارسى و دربرگيرنده حكايات غريبه، تأليف ميرزا محسن عبدالبارى بن منلا ميرزا مؤمن النجارى از دانشمندان قرن 31 دانسته شده است ..<ref>همان</ref> | #بهار دانش: كتاب به زبان فارسى و دربرگيرنده حكايات غريبه، تأليف ميرزا محسن عبدالبارى بن منلا ميرزا مؤمن النجارى از دانشمندان قرن 31 دانسته شده است ...<ref>همان</ref> | ||
فهرست مطالب، بههمراه فهرست «قوافى»، «اعلام»، «بلدان و اماكن»، «آيات» و «روايات»، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب، بههمراه فهرست «قوافى»، «اعلام»، «بلدان و اماكن»، «آيات» و «روايات»، در انتهاى كتاب آمده است. |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۰
نام کتاب | السر المصون ذیل علی کشف الظنون |
---|---|
نام های دیگر کتاب | کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون |
پدیدآورندگان | یوسف، سلیم (محقق)
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله (نويسنده) عظم، جمیل (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | Z 7835 /الف5 ح27012 |
موضوع | ادبیات عربی
اسلام - کتاب شناسى نویسندگان اسلامی |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1423 هـ.ق یا 2002 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3290AUTOMATIONCODE |
السر المصون ذيل على كشف الظنون، تأليف جميل بن مصطفى بن محمد حافظ، معروف به ابن عظم، ذيلى است بر كتاب «كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون» نوشته شيخ مصطفى افندى، مشهور به كاتب چلپى (متوفى 1017ق).
پس از تأليف كشف الظنون، نويسندگان متعددى بر آن ذيل يا تعليقه نوشتهاند كه آخرين آنها، اثر حاضر مىباشد كه چاپ اولش در 1423ق و با تحقيق و مقدمه شيخ سليم يوسف و در سلسله انتشارات دارالفكر بيروت منتشر شده است ...[۱]
از آنچه سليم يوسف، در مقدمه «سر المصون» به تحقيق آورده است، روشن مىشود كه گويا آن كتاب مفصلى را كه زركلى در اعلام خويش به ابن عظم منسوب داشته (كه مقدمهاش در حدود 1000 صفحه بوده است) متنى جدا از مقدمه و متن «سر المصون» چاپ شده بوده است ...[۲]
از آنچه كه در تصوير صفحه آخر يكى از دستنوشتههاى «سر المصون» (كه در ابتداى متن چاپى، گراور شده است) برمىآيد، گويا مؤلف قصد داشته كتاب را در چندين جلد بنويسد، ولى فقط موفق شده جزء اولش را تمام كند؛ چون در صفحه مذكور، بهوضوح ديده مىشود كه نوشته شده: «تمّ بعون اللّه و توفيقه الجزء الأوّل من كتاب السرّ المصون على كشف الظّنون على يد مؤلّفه الفقير جميل بن مصطفى بك المعروف بابن العظم» ...[۳]
همچنين مؤلّف در دستنويس خود تعداد كتابهاى معرفىشده را 1026 عنوان نوشته، درصورتىكه شماره كتاب پايانى كه در «سر المصون» معرفى شده، 1039 است ...[۴]
مؤلف ابتدا مقدمهاى در تعريف علم و اقسام آن آورده است كه با مقدمه «إحياء العلوم» غزالى شباهت دارد. كتابهايى كه در متن «سر المصون» معرفى شدهاند، آنهايى است كه در «كشف الظنون» نيامده است و يا بعد از تأليف «كشف الظنون»، نوشته شدهاند ...[۵]
ترتيب متن «سر المصون» نيز اينگونه است كه مؤلف ابتدا فصلى با عنوان «حرف الألف» آورده است و كتابهايى را كه عنوانشان با الف شروع مىشود ذكر كرده است، البتّه بدون توجه به موضوع و محتواى آنها. تعداد كتب اين فصل 225 عنوان است. پس از اين فصل، ترتيب كتاب بر اساس موضوع تنظيم شده و به ترتيب، موضوعات: علم الأدب (205 عنوان)، علم الاشتقاق (23 عنوان)، علم الأصول (173 عنوان)، علم الألغاز (96 عنوان)، فصل «حرف الباء» (15 عنوان كليات)، علم البديع (194 عنوان) ...[۶]
مؤلف در هر فصل، ابتدا تعريف و تقسيمبندى مختصرى از آن علم ارائه كرده و سپس به معرفى كتب وابسته آن علم پرداخته است؛ بهطور مثال در فصل علم الأدب پس از تعريفات و تقسيمبندىهاى متعدد، اصول و اركان علم ادب را چند كتاب و منبع مهم مىشمارد: «أدب الكاتب» از ابن قتيبه، «الكامل» از مبرد، «البيان و التبيين» از جاحظ، «النوادر» از ابىعلى القالى، «الأغاني» از ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى ...[۷]
مؤلف در فصول اشتقاق، اصول، الغاز، بديع و بيان نيز ابتدا، تعريفى از هركدام ارائه داده است و موضوعات هركدام را بهاختصار بيان كرده و سپس منابع آنها را ذكر كرده است كه از حيث اين روش و تقسيمبندى، مىتوان كتاب وى را يكى از مهمترين ذيلهاى «كشف الظنون» دانست كه مبتنى بر ارائه كتابشناسى روشمند موضوعى است ...[۸]
در اين ذيل، چند كتاب فارسى نيز معرفى شده است كه در اين نوشتار به بررسى اين كتب مىپردازيم:
- آتشكده آزر [كذا!]: مؤلف، تذكره آتشكده را احتمالا از روى چاپ دكتر سادات ناصرى معرفى كرده است و ظاهرا متن اصلى را نديده است؛ چون «آزر» را با «زا» ضبط كرده است. جمله اول كتاب را هم اينگونه آورده: «در طواف حرم ديدم دى مغيجه مكيفت كه درست آن اينطور است: در طواف حرم ديدم مغبچهاى مىگفت» ...[۹]
- اثر بهايى: مؤلف، اين اثر را از مولى الفاضل بهاءالدين محمد الشهير به دايهزاده دانسته است و ترتيب آن را كه در پنج بخش است، معرفى كرده است. اين متن به فارسى است، چون عبارت اول آن اينطور ذكر شده: «حمد و سپاس بىقياس جناب جهانآفرين» و ظاهرا نام كتاب هم «اثر بهايى» نبايد باشد ...[۱۰]
- الاختيارات: در «سر المصون» اين كتاب، شرح آيات و احاديث و ابيات مشكل مثنوى معرفى شده است و آن را به زبان تركى دانسته است كه از عبارات آغاز اين كتاب به نظر مىرسد متن آن به زبان فارسى باشد: «حمد و سپاس بىقياس هر آن خالق ارض و سماء و ناس» ...[۱۱]
- اخلاق محسنى باللغة الفارسیة: نام كتاب «اخلاق محسنى» است و عبارت باللغة الفارسیة، افزوده مؤلّف «سر المصون» است. همچنين در همين صفحه، مؤلف از ترجمه تركى اين كتاب به نام اخلاق احمدى كه المولى احمد ثائب افندى در قرن 12 قمرى انجام داده خبر داده است ...[۱۲]
- اخلاق ناصری باللغة الفارسیة كه در «كشف الظنون» هم معرفى شده است ...[۱۳]
- آداب المريدين: در «سر المصون»، اين كتاب را تأليف السّهرندى دانسته و مصحح در پانويس، نام كامل مؤلّف را احمد بن عبدالاحد بن زينالعابدين السّهرندى ذكر كرده است و سهرند را شهرى در هند دانسته است ...[۱۴]
- گفتنى است كه در بين مؤلفان هندى، چنين نامى و چنان كتابى معرفى نشده است و احتمالا مقصود مؤلف «سر المصون»، «آداب المريدين» تأليف ضياءالدين ابونجيب السهروردى است. هرچند پيش از سهروردى، ابوالقاسم حسين بن جعفر بن محمد الواعظ معروف به الوزن (از صوفيان قرن چهارم) و نيز ابومحمد محيىالدين عبدالقادر بن موسى جيلانى و پس از سهروردى شيخ نجمالدين كبرى و كمالالدين حسين خوارزمى (مقتول 835ق)، كتابهايى با عنوان «آداب المريدين» در موضوع تصوف، تأليف كردهاند، ولى «آداب المريدين» سهروردى، نهتنها از امهات تصنيفات اوست، بلكه در ميان آثار صوفيه نيز ارزندهترين و دقيقترين آثار اوليه ارباب طريق بشمار مىآمده است؛ بهطورى كه نهتنها مبناى كار شهابالدين سهروردى در تأليف «عوارف المعارف» همين كتاب بوده، بلكه بارها به زبان فارسى ترجمه و شرح شده است. در «الذريعة» و «كشف الظنون» آداب المريدين سهروردى معرفى شده و نامى از سهرندى نيست ...[۱۵]
- أذكار الأذكياء: در «سر المصون»، اين كتاب به زبان فارسى دانسته شده و مؤلّف آن را نام نبرده است. موضوع كتاب، مناقب مشايخ طريقت، ذكر شده است.
- الأربعين: از تأليفات شيخ بهايى است كه مؤلّف «سر المصون» درباره سال وفات مؤلف و معرفى كتاب و مؤلف آن چيزى ننوشته است. اربعين يا چهل حديث، نام دستهاى از كتابهاست كه مؤلفان آنها به جمعآورى و شرح 40 حديث از حضرت رسول(ص) پرداختهاند و از اين مؤلفان، شيخ بهايى (وفات 953ق) شهرت فراوان دارد و كتاب اربعين او در ايران چاپ شده است و اصل كتاب كه به عربى است يكى از بهترين كتب اربعينات علماى شيعه است ...[۱۶]
- ارشاد مبتديان در لغت عثمانيان، تأليف عثمان نورى و محمد طالب و ابراهيم ممتاز معلمان مصرى در قرن 13هجرى. از عبارات ابتداى كتاب برمىآيد كه اين كتاب، در آموزش زبان فارسى به عثمانيان بوده است: «بعد از شكر و سپاس خالق هر دو جهان»؛ درحالىكه مصحح «سر المصون» (شيخ سليم يوسف)، آن را تركى پنداشته است ...[۱۷]
- إرشاد المريد إلى المراد: اين كتاب، ترجمه «مرصاد العباد» نجمالدين رازى است كه در «سر المصون»، مولد وى خوارزم دانسته شده كه صحيح آن است كه در رى متولد شده و به شهرها و سرزمينهايى از جمله خوارزم سفر كرده است ...[۱۸]
- أساس الاقتباس: در «سر المصون» و نيز «الأعلام» تأليف خيرالدين زركلى كتاب مذكور از شخصى به اسم اختيارالدين بن غياثالدين حسينى (وفات 928ق)، از ادباى هرات و در موضوع منطق معرفى شده است. در «كشف الظنون»، كتاب مذكور از اختيارالدين حسينى دانسته شده و موضوع آن امثال و حكم و اقتباسات لطيفه ذكر شده است. گويا در «سر المصون» اين كتاب با تأليف مشهور خواجه نصير كه به همين نام و در موضوع منطق است، خلط شده باشد ...[۱۹]
- أسرار الشهادة في أخبار شهداء كربلا، تأليف عباسعلى افندى و به زبان فارسى معرفى شده است، كه ظاهرا فارسى بودن اين متن نسبت درستى نيست. همچنين در ميان كتبى كه به «أسرار الشهادة» نامبرد ارند، كتابى به سيد كاظم رشتى (وفات 1259ق) منتسب است كه در بيان اسرار واقعه كربلا نگارش يافته است ...[۲۰]
- امدنامه في تصريف الأفعال الفارسیة باللغة الفارسیة: تأليف حياتعلى افندى، كتابى است در آموزش صرف افعال فارسى به تركزبانان كه مؤلف آن شناسانده نشده است.
- انشاء: كتابى است از ميرزا مهدى خان منشى استرآبادى، منشى نادر. در متن و زيرنويس «سر المصون»، مؤلف اين كتاب ناشناس پنداشته شده است.
- برهان قاطع: مؤلف «سر المصون» درباره اين فرهنگ لغت فارسى فقط نام مؤلف (محمدحسين بن خلف تبريزى) و فارسى بودن آن را تصريح كرده است و عبارت آغازين آن را اينطور ذكر كرده: «اى راه به هر زبان در افواه» كه درست آن چنين است: «اى راهنما به هر زبان در افواه». همچنين مصحح «سر المصون» در زيرنويس اين مدخل نوشته: درباره مؤلف و كتاب (يعنى برهان قاطع) مطلبى نيافته است ...[۲۱]
- بريشان: آنطور كه از توضيح مؤلف «سر المصون» برمىآيد، اين كتاب رسالهاى است مشتمل بر ابيات منظوم و قطعاتى منثور به زبان تركى، تأليف اديب فاضل وجدانىبك القسطمونى از ادباى قرن 14 هجرى. مصحح نيز در زيرنويس مطلبى درباره اين كتاب و مؤلفش نيافته و آن را ناشناس دانسته است ...[۲۲]
- بلبلنامه: درباره مؤلف و موضوع كتاب در متن «سر المصون» و زيرنويس مصحح، هيچ توضيحى نيامده است و آن را تركى دانستهاند كه احتمالا فارسى است.
- بهار دانش: كتاب به زبان فارسى و دربرگيرنده حكايات غريبه، تأليف ميرزا محسن عبدالبارى بن منلا ميرزا مؤمن النجارى از دانشمندان قرن 31 دانسته شده است ...[۲۳]
فهرست مطالب، بههمراه فهرست «قوافى»، «اعلام»، «بلدان و اماكن»، «آيات» و «روايات»، در انتهاى كتاب آمده است.
پانويس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. چترايى عزيزآبادى، مهرداد، «نقد و بررسى: انتشار ذيلى تازه بر كشف الظنون»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: آينه ميراث، شماره 42، پاييز 1387، (11 صفحه، از 305 تا 315).
پیوندها
مطالعه کتاب السر المصون ذیل علی کشف الظنون در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور