التفسير الكاشف: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نويسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پايان پذيرفته است ..<ref>متن كتاب، ج7، ص628</ref> | '''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نويسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پايان پذيرفته است ...<ref>متن كتاب، ج7، ص628</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نويسنده را بهآسانى متوجه مىشود ..<ref>سليمى زارع، مصطفى، ص64</ref> | كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نويسنده را بهآسانى متوجه مىشود ...<ref>سليمى زارع، مصطفى، ص64</ref> | ||
مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | ||
در بحث «الإعراب» نقش نحوى برخى از واژههاى مشكل قرآن را بيان مىكند و از تفاسيرى چون مجمع البيان، كشاف و بحر المحيط نقل قول مىنمايد. در بحث «المعنى» برداشت خود از آيه را خلاصه و مفيد طرح مىكند و بحثهاى تخصصى را با عنوانى مستقل، جداگانه به بحث و بررسى مىگذارد ..<ref>ر.ك: دانش، موسى، ص41</ref> | در بحث «الإعراب» نقش نحوى برخى از واژههاى مشكل قرآن را بيان مىكند و از تفاسيرى چون مجمع البيان، كشاف و بحر المحيط نقل قول مىنمايد. در بحث «المعنى» برداشت خود از آيه را خلاصه و مفيد طرح مىكند و بحثهاى تخصصى را با عنوانى مستقل، جداگانه به بحث و بررسى مىگذارد ...<ref>ر.ك: دانش، موسى، ص41</ref> | ||
افزون بر منابع يادشده، مغنيه از منابع اصول، تاريخ، علوم تجربى و انسانى نيز در تفسير سود مىبرد؛ از آن جمله در دانش اصول از رسائل [[شيخ انصارى]] و... و در تاريخ از مروج الذهب و محمد رسول الله و الأخبار المصرية و... و در بخش روايات از [[سنن ترمذى]]، [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]، كافى و... سود مىبرد و در كنار همه اين كتابها از مجلات و روزنامهها نيز در تبيين هرچه بهتر آيات بهره مىگيرد ..<ref>بهرامى، محمد، ص274-275</ref> | افزون بر منابع يادشده، مغنيه از منابع اصول، تاريخ، علوم تجربى و انسانى نيز در تفسير سود مىبرد؛ از آن جمله در دانش اصول از رسائل [[شيخ انصارى]] و... و در تاريخ از مروج الذهب و محمد رسول الله و الأخبار المصرية و... و در بخش روايات از [[سنن ترمذى]]، [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]، كافى و... سود مىبرد و در كنار همه اين كتابها از مجلات و روزنامهها نيز در تبيين هرچه بهتر آيات بهره مىگيرد ...<ref>بهرامى، محمد، ص274-275</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نويسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانيون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و... ..<ref>ر.ك: مقدمه نويسنده، ص8-9</ref> | نويسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانيون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و... ...<ref>ر.ك: مقدمه نويسنده، ص8-9</ref> | ||
وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من براى اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد ..<ref>همان، ص13</ref> | وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من براى اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد ...<ref>همان، ص13</ref> | ||
التفسير الكاشف چند ويژگى كلى و اساسى دارد كه بهاختصار به آنها اشاره مىشود: | التفسير الكاشف چند ويژگى كلى و اساسى دارد كه بهاختصار به آنها اشاره مىشود: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
#راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | #راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | ||
#تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نويسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد. | #تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نويسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد. | ||
#بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نويسنده براى تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد ..<ref>ر.ك: بهرامى، محمد، ص250-266</ref> | #بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نويسنده براى تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد ...<ref>ر.ك: بهرامى، محمد، ص250-266</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۱۷
نام کتاب | التفسير الکاشف |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مغنیه، محمدجواد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 98 /م68ت7 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
ناشر | دار الکتاب الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1424 هـ.ق یا 2003 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1983AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
التفسير الكاشف، تأليف محمدجواد مغنيه (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نويسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پايان پذيرفته است ...[۱]
ساختار
كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نويسنده را بهآسانى متوجه مىشود ...[۲]
مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد.
در بحث «الإعراب» نقش نحوى برخى از واژههاى مشكل قرآن را بيان مىكند و از تفاسيرى چون مجمع البيان، كشاف و بحر المحيط نقل قول مىنمايد. در بحث «المعنى» برداشت خود از آيه را خلاصه و مفيد طرح مىكند و بحثهاى تخصصى را با عنوانى مستقل، جداگانه به بحث و بررسى مىگذارد ...[۳]
افزون بر منابع يادشده، مغنيه از منابع اصول، تاريخ، علوم تجربى و انسانى نيز در تفسير سود مىبرد؛ از آن جمله در دانش اصول از رسائل شيخ انصارى و... و در تاريخ از مروج الذهب و محمد رسول الله و الأخبار المصرية و... و در بخش روايات از سنن ترمذى، وسائل الشيعة، كافى و... سود مىبرد و در كنار همه اين كتابها از مجلات و روزنامهها نيز در تبيين هرچه بهتر آيات بهره مىگيرد ...[۴]
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانيون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و... ...[۵]
وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من براى اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد ...[۶]
التفسير الكاشف چند ويژگى كلى و اساسى دارد كه بهاختصار به آنها اشاره مىشود:
- پيرايش تفسيرى: از مهمترين و برجستهترين ويژگىهاى اين تفسير، حذف نابايستههاى تفسيرى است كه از آن جمله است: حذف تفاسير برگرفته از اسرائيليات، حذف تفاسيرى غير علمى و غير مستند، حذف تفسيرهاى ناكارآمد در عقيده و زندگى دو جهان، پرهيز از پرگويى در مباحث تخصصى.
- رودررويى با آراى مفسران: دومين ويژگى اين تفسير پاىبند نبودن نويسنده آن به ديدگاهها و باورهاى مفسران قرآن است. در اين راستا مغنيه در جاىجاى تفسير خويش كه بسيار زياد و درخور توجه است، نظريات جمهور يا بيشتر و يا بسيارى از مفسران را به نقد مىكشد. مهمترين معيارهاى مغنيه در نقد و بررسى ديدگاههاى تفسيرى عبارتند از: تعبّد به ظواهر، ناسازگارى با فصاحت و بلاغت آيات، ناسازگارى با آيات.
- نوآورىها: رودررويى نويسنده با نظريات ديگر مفسران و روحيه تقليدناپذيرى وى و به چالش كشيدن باورهاى تفسيرى، از الكاشف تفسيرى نو با نوآورىهاى فراوان ساخته است. او در مقدمه الكاشف مىنويسد: «همچنانكه به تفسير قرآن ادامه مىدادم بدين نكته يقين پيدا كردم كه اگر مفسّرى چيز تازه و بىسابقهاى را در تفسير نياورد، هرچند اين چيز تنها يك انديشه در تفسير باشد، اين مفسر از انديشهاى عالمانه و پويا برخوردار نيست، بلكه تنها انديشه يك خواننده را دارد كه آنچه را براى ديگران مىخواند در آن نقش مىبندد».
- محكمات و متشابهات قرآن: براى آيات محكم و متشابه، تعاريف گوناگونى بيان شده است. در اين ميان، مغنيه آيات محكم را آياتى مىخواند كه نياز به تفسير ندارند و آيات متشابه را آياتى معرفى مىكند كه از تفسير بىنياز نيستند. به باور نويسنده، آياتى كه از دلالت آشكارى برخوردارند و احتمال تأويل، تخصيص و نسخ در آنها راه ندارد، از محكمات خوانده مىشوند. در برابر، آيات متشابه آياتى هستند كه معناى تفصيلى آنها دانسته نمىشود، ظاهر آنها ناسازگار با حكم عقل است، بيش از چند معنى را در خود جاى مىدهند، الفاظ آنها عامّ است، ولى مراد خداوند از آنها خاص و دربردارنده حكم منسوخ مىباشد.
- فقه مقارن و كلام تطبيقى: از ديگر ويژگىهاى اين تفسير، ارائه تفسير آيات فقهى و كلامى بهصورت تطبيقى است؛ براى نمونه مفسر در بحث تيمّم در تفسير آيه 43 سوره نساء، به مقايسه ميان ديدگاههاى گوناگون فقهى شيعه و مذاهب چهارگانه اهل سنت مىنشيند و در تفسير آيه 59 همين سوره، مذهب كلامى شيعه را با ساير مذاهب كلامى مىسنجد و ناسازگارى ديدگاههاى ايشان را در مصداق مىداند.
- راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است.
- تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نويسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد.
- بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نويسنده براى تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد ...[۷]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. توضيحات و ارجاعات اندكى نيز در پاورقى ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. سليمى زارع، مصطفى، بررسى روش تفسيرى و رويكردهاى مغنيه در تفسير «الكاشف»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه حديث انديشه، دوره جديد، بهار و تابستان 1386، شماره 3.
3. دانش، موسى، ويژگىهاى تفسير «الكاشف»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه پژوهشهاى قرآنى، بهار 1387، شماره 53.
4. بهرامى، محمد، روششناسى تفسير «الكاشف»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه پژوهشهاى قرآنى، پاييز و زمستان 1380، شماره 27 و 28.