رسالة في استصحاب العدم الأزلي: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۹: خط ۳۹:




    '''رسالة فى استصحاب العدم الازلى'''، مقاله مختصرى است به قلم [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء الدين عراقى]] (متوفى 1361ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربى. نويسنده، از بهترين شاگردان [[آخوند خراسانى]] و كتاب «مقالات الاصول» وى، از مهم‌ترين مصادر اصولى معاصر به شمار مى‌آيد.
    '''رسالة فى استصحاب العدم الازلى'''، مقاله مختصرى است به قلم [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء الدين عراقى]] (متوفى 1361ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربى. نويسنده، از بهترين شاگردان [[آخوند خراسانى]] و كتاب «[[مقالات الأصول]]» وى، از مهم‌ترين مصادر اصولى معاصر به شمار مى‌آيد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==

    نسخهٔ ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۹

    رسالة في استصحاب العدم الأزلی
    نام کتاب رسالة في استصحاب العدم الأزلی
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان عراقی، ضیاء‎الدین (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره
    موضوع
    ناشر جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1414 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE3505AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    رسالة فى استصحاب العدم الازلى، مقاله مختصرى است به قلم آقا ضياء الدين عراقى (متوفى 1361ق)، در موضوع استصحاب و به زبان عربى. نويسنده، از بهترين شاگردان آخوند خراسانى و كتاب «مقالات الأصول» وى، از مهم‌ترين مصادر اصولى معاصر به شمار مى‌آيد.

    ساختار

    رساله، بسيار مختصر و دشوار و فاقد باب‌بندى و فصل‌بندى است.

    گزارش محتوا

    براى اينكه بدانيم كه آيا استصحاب در عدم‌هاى ازلى جارى مى‌شود يا خير، مى‌بايست قبلا سه مقدمه برايمان روشن شود:

    1. مقيد كردن يك شىء به شىء ديگر، بازگشتش به در نظر گرفتن نوعى اضافه و نسبت ميان آن دو چيز است، بنا بر اين جايگاه اين اضافه، تنها ذهن مى‌باشد... بر اين اساس بايد گفت اين‌گونه نسبت‌ها و اضافات با اضافات مقولى و نسبت‌هاى خارجى تفاوت نوعى دارد؛
    2. از آن‌جا كه براى استصحاب هر يك از دو طرف نقيض، ترتب اثر بر نقيض آن كافى است بى‌آنكه نيازى به ترتب اثر بر خودش باشد، بى‌ترديد اگر اثر، مترتب باشد بر چيزى كه مقيد به يك امر وجودى است، براى نفى آن اثر كافى است كه نقيض شىء مقيد به وصف را استصحاب نماييم؛
    3. قيد(خواه به‌صورت وصف باشد خواه به‌صورت غير وصف)، در ظرف عارض شدن ويژگى قيديت بر آن، داراى اثر مى‌شود؛ ناگزير وصف، در مرتبه‌اى متأخر از قيديتش، از اثر شرعى برخوردار مى‌گردد، بنا بر اين عدم شىء داراى وصف، در همين مرتبه، داراى اثر است، چون در همين مرتبه است كه نقيض وجود شىء متصف به اثر مى‌باشد، پس مطلق نبودن ذات، داراى اثر نيست، بلكه آن نبودنى اثر دارد كه متأخر از قيديت باشد و مى‌دانيم كه قيديت، خود، متأخر از ذات است، بر اين اساس مى‌توان گفت در استصحاب عدمى، مركز استصحاب، عدمى است كه به اندازه دو رتبه از ذات متأخر باشد.

    مؤلف، در ادامه با تكيه بر سه مقدمه مزبور، در مورد جريان استصحاب عدم ازلى اظهار نظر فرموده است.

    منابع

    متن رساله.


    پیوندها