دربندی، آقا بن عابد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '')
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    خط ۴۴: خط ۴۴:




    «آخوند ملا آقا دربندى شيروانى» فرزند عابد فرزند رمضان فرزند زاهد دربندى، معروف به فاضل دربندى (وف 1286/1285ق)، عالم متتبّع جليل، فقيه اصولى، جدلى رجالى، محقّق مدقّق، متولد و بزرگ شده دربند شيروان (در مازندران) مى‌باشد كه مدتى نيز در كربلا زيسته است. <ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>
    «آخوند ملا آقا دربندى شيروانى» فرزند عابد فرزند رمضان فرزند زاهد دربندى، معروف به فاضل دربندى (وف 1286/1285ق)، عالم متتبّع جليل، فقيه اصولى، جدلى رجالى، محقّق مدقّق، متولد و بزرگ شده دربند شيروان (در مازندران) مى‌باشد كه مدتى نيز در كربلا زيسته است.<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>


    وى در جوانى به عتبات عراق رفت و از مجلس درس استادانى چون شيخ على كاشف الغطاء و شريف العلماى مازندرانى بهره برد و با [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] و شيخ محمد حسن [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] به مباحثات دينى مى‌پرداخت. <ref>انوشه، حسن، ص27</ref>
    وى در جوانى به عتبات عراق رفت و از مجلس درس استادانى چون شيخ على كاشف الغطاء و شريف العلماى مازندرانى بهره برد و با [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] و شيخ محمد حسن [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] به مباحثات دينى مى‌پرداخت.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>


    وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت <ref>همان، ص27</ref> و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود. <ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>
    وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت<ref>همان، ص27</ref> و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود.<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>


    ميرزا محمد تنكابنى (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين (ع) بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند. <ref>انوشه، حسن، ص27</ref>
    ميرزا محمد تنكابنى (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين (ع) بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>


    از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمد رضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان <ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref> نام برد.
    از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمد رضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref> نام برد.


    وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت. <ref>انوشه، حسن، ص27</ref>
    وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>


    وى در اكسير نيز مطالعاتى داشت و به گفته ميرزا محمد تنكابنى، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.
    وى در اكسير نيز مطالعاتى داشت و به گفته ميرزا محمد تنكابنى، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.


    وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاك سپرده شد. <ref>مدرس، ميرزا محمد على، ص216</ref>
    وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاك سپرده شد.<ref>مدرس، ميرزا محمد على، ص216</ref>


    == آثار==
    == آثار==

    نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۷

    دربندی، آقا بن عابد
    نام دربندی، آقا بن عابد
    نام های دیگر درب‍ن‍دی‌، م‍لا آق‍ا

    ف‍اض‍ل‌ درب‍ن‍دی‌

    ف‍ی‍ض‍ی‌

    م‍لا آق‍ا درب‍ن‍دی‌

    ملا آقا فاضل دربندی

    شیروانی حائری، آغا بن عابد

    قمری دربندی، آغا

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 1285 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE2435AUTHORCODE


    «آخوند ملا آقا دربندى شيروانى» فرزند عابد فرزند رمضان فرزند زاهد دربندى، معروف به فاضل دربندى (وف 1286/1285ق)، عالم متتبّع جليل، فقيه اصولى، جدلى رجالى، محقّق مدقّق، متولد و بزرگ شده دربند شيروان (در مازندران) مى‌باشد كه مدتى نيز در كربلا زيسته است.[۱]

    وى در جوانى به عتبات عراق رفت و از مجلس درس استادانى چون شيخ على كاشف الغطاء و شريف العلماى مازندرانى بهره برد و با شيخ مرتضى انصارى و شيخ محمد حسن صاحب جواهر به مباحثات دينى مى‌پرداخت.[۲]

    وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت[۳] و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود.[۴]

    ميرزا محمد تنكابنى (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين (ع) بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند.[۵]

    از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمد رضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان[۶] نام برد.

    وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحديد را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت.[۷]

    وى در اكسير نيز مطالعاتى داشت و به گفته ميرزا محمد تنكابنى، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.

    وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاك سپرده شد.[۸]

    آثار

    1- اكسير العبادات فى اسرار الشهادات؛ معروف به اسرار الشهادة.

    2- حجية الاصول المثبة باقسامها.

    3- خزائن الاحكام.

    4- خزائن الاصول.

    5- قواميس القواعد.

    6- رساله عمليه؛ به فارسى در تقليد و طهارت و نماز.

    7- عناوين المسائل/ مسائل الخزائن الدربندية.

    8- المسائل التمرينية؛ به عربى در فقه.

    9- تصحيح ديوان كامل قمرى دربندى.

    10- جواهر الايقان.

    11- الجوهرة يا جوهر الصناعة؛ در اسطرلاب.

    12- قواميس الصناعة فى فنون الاخبار؛ در اخبار و تراجم.

    پانويس

    1. نصيرى، محمد رضا، ص20
    2. انوشه، حسن، ص27
    3. همان، ص27
    4. نصيرى، محمد رضا، ص20
    5. انوشه، حسن، ص27
    6. نصيرى، محمد رضا، ص20
    7. انوشه، حسن، ص27
    8. مدرس، ميرزا محمد على، ص216

    منابع مقاله

    1- انوشه، حسن، «دانشنامه ادب فارسى»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ج5، ص27.

    2- نصيرى، محمد رضا، «اثرآفرينان»، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، ج3، ص20.

    3- مدرس، ميرزا محمد على، «ريحانة الادب»، كتابفروشى خيام، ج5، ص216.


    وابسته‌ها