الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين {|...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در مقدمه محقق به معنا و تاریخچه شیعه، اهمیت پرداختن به موضوع مورد بحث کتاب، مقایسه این کتاب با دیگر کتب همنام و همموضوع و بیان مزایای این کتاب، زندگینامه مؤلف و روش تحقیق اشاره شده است. | در مقدمه محقق به معنا و تاریخچه شیعه، اهمیت پرداختن به موضوع مورد بحث کتاب، مقایسه این کتاب با دیگر کتب همنام و همموضوع و بیان مزایای این کتاب، زندگینامه مؤلف و روش تحقیق اشاره شده است. | ||
مؤلف در مقدمه به اهمیت موضوع کتاب و دلیل نامگذاری آن به اربعین اشاره کرده است و میگوید: برترین چیزی که باعث قرب به خداوند متعال میشود بعد از شناخت خداوند و پیامبرش، شناخت ائمه دوازدهگانه است؛ بنابراین معرفت و شناخت آنها مهمترین اصل از اصول دین بشمار میرود و چون این کتاب مشتمل بر چهل دلیل بر امامت ائمه دوازدهگانه بعد از پیامبر است، بنابراین کتاب را به نام «الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين» نامگذاری کردم<ref>ر.ک، مقدمه مؤلف، ص31</ref>. | مؤلف در مقدمه به اهمیت موضوع کتاب و دلیل نامگذاری آن به اربعین اشاره کرده است و میگوید: برترین چیزی که باعث قرب به خداوند متعال میشود بعد از شناخت خداوند و پیامبرش، شناخت ائمه دوازدهگانه است؛ بنابراین معرفت و شناخت آنها مهمترین اصل از اصول دین بشمار میرود و چون این کتاب مشتمل بر چهل دلیل بر امامت ائمه دوازدهگانه بعد از پیامبر است، بنابراین کتاب را به نام «الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين» نامگذاری کردم.<ref>ر.ک، مقدمه مؤلف، ص31</ref>. | ||
کتاب دربردارنده متون و جملاتی از منابع اهل سنت درباره امامت امیرالمؤمنین(ع) است. در لابهلای این متون شبهاتی نیز مطرح شده که مؤلف به آنها پاسخ داده است. | کتاب دربردارنده متون و جملاتی از منابع اهل سنت درباره امامت امیرالمؤمنین(ع) است. در لابهلای این متون شبهاتی نیز مطرح شده که مؤلف به آنها پاسخ داده است. | ||
برخی از اهل سنت درباره فضائل امام علی(ع) لب به سخن گشوده و برخی از فضائل آن حضرت را در کتب خود بازگو نمودهاند. در این بین کسانی چون ابن عبدالبر گفته است که ما از حصر فضائل آن حضرت عاجز هستیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ص32</ref> و برخی دیگر از آنها چون ابن جریر، ابن شاهین، ابن شیبه، جاحظ و بسیاری دیگر، فضائل آن حضرت را در یک یا چند جلد کتاب گردآوری نمودهاند<ref>ر.ک: همان، ص33</ref> و در این زمینه آن شاعر چه خوب گفته است: | برخی از اهل سنت درباره فضائل امام علی(ع) لب به سخن گشوده و برخی از فضائل آن حضرت را در کتب خود بازگو نمودهاند. در این بین کسانی چون ابن عبدالبر گفته است که ما از حصر فضائل آن حضرت عاجز هستیم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص32</ref> و برخی دیگر از آنها چون ابن جریر، ابن شاهین، ابن شیبه، جاحظ و بسیاری دیگر، فضائل آن حضرت را در یک یا چند جلد کتاب گردآوری نمودهاند.<ref>ر.ک: همان، ص33</ref> و در این زمینه آن شاعر چه خوب گفته است: | ||
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که تر کنی سرانگشت و صفحه بشماری<ref>ر.ک: همان</ref>. | کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که تر کنی سرانگشت و صفحه بشماری.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در این عرصه، علمای شیعه نیز بیکار ننشسته و فضائل آن حضرت را از منابع اهل سنت استخراج نموده و بهصورت کتاب منتشر نمودهاند؛ کسانی چون ابن بطریق که کتاب «العمدة»، علی بن عیسی اربلی کتاب «كشف الغمة في معرفة الأئمة» و علامه حلی کتاب «الألفين»، «نهج الحق و كشف الصدق» و «منهاج الكرامة» را نگاشته است<ref>ر.ک: همان، ص34 و 35</ref>. | در این عرصه، علمای شیعه نیز بیکار ننشسته و فضائل آن حضرت را از منابع اهل سنت استخراج نموده و بهصورت کتاب منتشر نمودهاند؛ کسانی چون ابن بطریق که کتاب «العمدة»، علی بن عیسی اربلی کتاب «كشف الغمة في معرفة الأئمة» و علامه حلی کتاب «الألفين»، «نهج الحق و كشف الصدق» و «منهاج الكرامة» را نگاشته است.<ref>ر.ک: همان، ص34 و 35</ref>. | ||
اولین دسته از روایاتی که مؤلف درباره حقانیت امام علی(ع) مطرح میکند، روایاتی است که امیرالمؤمنین(ع) را وصی رسول خدا و خلیفه او معرفی نموده است. ایشان با رجوع به کتب اهل سنت، همچون فضائل الصحابة احمد بن حنبل، تاریخ طبری، کامل ابن اثیر، الطرائف، إحقاق الحق، المناقب ابن مغزلی، مستدرک حاکم، شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید و... تفسیر و شأن نزول آیاتی را که درباره خلافت بلافصل امام علی(ع) نقل شده، استخراج نموده و بهصورت مستند نقل نموده و در پایان میگوید: چطور ممکن است که پیامبر(ص) از دنیا رفته باشد و برای خود وصی و خلیفه انتخاب نکرده باشد؟! او همان کسی است که وقتی برای غزوه و جنگی از مدینه خارج میشد، برای خود در مدینه جانشین تعیین مینمود؛ حال چگونه است که او برای بعد از خود اهمال کرده و وصیای انتخاب نکرده است، درحالیکه خداوند به او فرموده است: «فبهداهم اقتده» (انعام: 90) و ما بهیقین میدانیم که پیامران بدون وصی و تعیین جانشین از این دنیا به سرای باقی عزیمت نمیکردند؛ پس طبق این آیه شریفه واجب است که پیامبر اسلام به انبیای قبل تاسی جسته، وصی و جانشین خود را تعیین نماید<ref>ر.ک: همان، ص72 و 73</ref>. | اولین دسته از روایاتی که مؤلف درباره حقانیت امام علی(ع) مطرح میکند، روایاتی است که امیرالمؤمنین(ع) را وصی رسول خدا و خلیفه او معرفی نموده است. ایشان با رجوع به کتب اهل سنت، همچون فضائل الصحابة احمد بن حنبل، تاریخ طبری، کامل ابن اثیر، الطرائف، إحقاق الحق، المناقب ابن مغزلی، مستدرک حاکم، شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید و... تفسیر و شأن نزول آیاتی را که درباره خلافت بلافصل امام علی(ع) نقل شده، استخراج نموده و بهصورت مستند نقل نموده و در پایان میگوید: چطور ممکن است که پیامبر(ص) از دنیا رفته باشد و برای خود وصی و خلیفه انتخاب نکرده باشد؟! او همان کسی است که وقتی برای غزوه و جنگی از مدینه خارج میشد، برای خود در مدینه جانشین تعیین مینمود؛ حال چگونه است که او برای بعد از خود اهمال کرده و وصیای انتخاب نکرده است، درحالیکه خداوند به او فرموده است: «فبهداهم اقتده» (انعام: 90) و ما بهیقین میدانیم که پیامران بدون وصی و تعیین جانشین از این دنیا به سرای باقی عزیمت نمیکردند؛ پس طبق این آیه شریفه واجب است که پیامبر اسلام به انبیای قبل تاسی جسته، وصی و جانشین خود را تعیین نماید.<ref>ر.ک: همان، ص72 و 73</ref>. | ||
مبحث بعدی، برشمردن روایاتی از پیامبر است که در آنها حضرت علی(ع)، امیرالمؤمنین(ع) نامیده شده است. مؤلف در این بخش از کتاب، روایات زیادی را در این موضوع آورده است و میگوید: شیعه اجماع دارند بر اینکه پیامبر(ص)، علی(ع) را امیرالمؤمنین خطاب کرده و این نامگذاری به اذن خداوند بوده است<ref>ر.ک: همان، ص90</ref>. | مبحث بعدی، برشمردن روایاتی از پیامبر است که در آنها حضرت علی(ع)، امیرالمؤمنین(ع) نامیده شده است. مؤلف در این بخش از کتاب، روایات زیادی را در این موضوع آورده است و میگوید: شیعه اجماع دارند بر اینکه پیامبر(ص)، علی(ع) را امیرالمؤمنین خطاب کرده و این نامگذاری به اذن خداوند بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص90</ref>. | ||
دسته سوم اشاره به روایاتی دارد که در متن یا مضمون آنها «علي مع الحق» میباشد. نویسنده بعد از ذکر روایاتی چند در اینباره میگوید: بر هیچکس پوشیده و مخفی نیست که این روایت: «علي مع الحق و الحق معه»، متواتر است و دلیل روشنی است بر امامت آن حضرت و طاعت از او و بر هیچکس نیز پوشیده نیست که آن حضرت با خلافت خلیفه اول موافق نبوده، لذا بهگونهای ناخوشایند و اکراه از او بیعت گرفتند و اگر در قضایای بیعت، خلافت خلیفه اول حق بوده، سرپیچی حضرت علی(ع) از بیعت و اطاعت، روی برگرداندن از حق بوده است، درحالیکه با توجه به روایت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) با حق است و حق با اوست؛ پس بیعت با خلیفه و خود خلیفه...<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | دسته سوم اشاره به روایاتی دارد که در متن یا مضمون آنها «علي مع الحق» میباشد. نویسنده بعد از ذکر روایاتی چند در اینباره میگوید: بر هیچکس پوشیده و مخفی نیست که این روایت: «علي مع الحق و الحق معه»، متواتر است و دلیل روشنی است بر امامت آن حضرت و طاعت از او و بر هیچکس نیز پوشیده نیست که آن حضرت با خلافت خلیفه اول موافق نبوده، لذا بهگونهای ناخوشایند و اکراه از او بیعت گرفتند و اگر در قضایای بیعت، خلافت خلیفه اول حق بوده، سرپیچی حضرت علی(ع) از بیعت و اطاعت، روی برگرداندن از حق بوده است، درحالیکه با توجه به روایت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) با حق است و حق با اوست؛ پس بیعت با خلیفه و خود خلیفه....<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | ||
مبحث بعدی به روایاتی اختصاص دارد که در آنها پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) را به هارون(ع) برادر و جانشین حضرت موسی(ع) تشبیه میکند. با توجه به روایت مذکور، هر چیزی که برای هارون ثابت است، برای حضرت علی(ع) نیز ثابت است، بهجز نبوت که در روایت به آن اشاره شده است؛ خلافت از مواردی است که برای هارون ثابت بوده است؛ زیرا خداوند در آیه 142 سوره اعراف میفرماید: «و قال موسی لأخيه هارون اخلفني في قومي» (اعراف: 142)<ref>ر.ک: همان، ص104</ref>. | مبحث بعدی به روایاتی اختصاص دارد که در آنها پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) را به هارون(ع) برادر و جانشین حضرت موسی(ع) تشبیه میکند. با توجه به روایت مذکور، هر چیزی که برای هارون ثابت است، برای حضرت علی(ع) نیز ثابت است، بهجز نبوت که در روایت به آن اشاره شده است؛ خلافت از مواردی است که برای هارون ثابت بوده است؛ زیرا خداوند در آیه 142 سوره اعراف میفرماید: «و قال موسی لأخيه هارون اخلفني في قومي» (اعراف: 142).<ref>ر.ک: همان، ص104</ref>. | ||
دسته پنجم، شامل روایاتی در تفسیر آیه شریفه: «إنما وليكم الله و رسوله و الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» (مائده: 55) میشود. نویسنده بعد از ذکر روایاتی در این موضوع به شبهه عدم جواز پرداخت زکات در اثنای نماز جواب میدهد<ref>ر.ک: همان، ص108 و 109</ref>. | دسته پنجم، شامل روایاتی در تفسیر آیه شریفه: «إنما وليكم الله و رسوله و الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» (مائده: 55) میشود. نویسنده بعد از ذکر روایاتی در این موضوع به شبهه عدم جواز پرداخت زکات در اثنای نماز جواب میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص108 و 109</ref>. | ||
ششمین دسته روایات، به فرمایش پیامبر(ص) در روز غدیر: «من كنت مولاه فعلي مولاه» و یا «من كنت وليه فعلي وليه» اشاره دارد. نویسنده بعد از نقل روایت غدیر از منابع اهل سنت، میگوید: این روایت از حد تواتر نیز تجاوز کرده، بهگونهای که هیچکس نمیتواند در آن شک کند<ref>ر.ک: همان، ص122</ref>؛ لکن مغرضان و کسانی که قلبهایشان با حب دنیا و تبعیت از هوای نفس، کر و کور شده است، در این روایت شک کرده و شبهاتی مطرح کردهاند و مؤلف به تکتک آنها پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص122 تا ص130</ref>. | ششمین دسته روایات، به فرمایش پیامبر(ص) در روز غدیر: «من كنت مولاه فعلي مولاه» و یا «من كنت وليه فعلي وليه» اشاره دارد. نویسنده بعد از نقل روایت غدیر از منابع اهل سنت، میگوید: این روایت از حد تواتر نیز تجاوز کرده، بهگونهای که هیچکس نمیتواند در آن شک کند.<ref>ر.ک: همان، ص122</ref>؛ لکن مغرضان و کسانی که قلبهایشان با حب دنیا و تبعیت از هوای نفس، کر و کور شده است، در این روایت شک کرده و شبهاتی مطرح کردهاند و مؤلف به تکتک آنها پاسخ داده است.<ref>ر.ک: همان، ص122 تا ص130</ref>. | ||
بحث بعدی کتاب که یکی از مباحث طولانی آن بشمار میرود اجماع ساختگی برای خلافت ابوبکر است. در این بخش از کتاب به شبهات فراوانی پاسخ داده شده است. در این میان برخی از جوابهای مؤلف به شبهات مذکور، عقلی و بسیاری از آنها نقلی است. در ادامه به دلایل عدم بیعت مسلمانان با حضرت علی(ع) بعد از وفات پیامبر(ص) اشاره شده است. | بحث بعدی کتاب که یکی از مباحث طولانی آن بشمار میرود اجماع ساختگی برای خلافت ابوبکر است. در این بخش از کتاب به شبهات فراوانی پاسخ داده شده است. در این میان برخی از جوابهای مؤلف به شبهات مذکور، عقلی و بسیاری از آنها نقلی است. در ادامه به دلایل عدم بیعت مسلمانان با حضرت علی(ع) بعد از وفات پیامبر(ص) اشاره شده است. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
جناب آقای مهدی رجایی از دو نسخه موجود در کتابخانه آیتالله مرعشی و در کتابخانه امام رضا(ع) در مشهد برای تحقیق این کتاب بهره برده است. ایشان برای نسخه اول رمز «ن» و برای نسخه دوم رمز «ق» را در نظر گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص26</ref>. | جناب آقای مهدی رجایی از دو نسخه موجود در کتابخانه آیتالله مرعشی و در کتابخانه امام رضا(ع) در مشهد برای تحقیق این کتاب بهره برده است. ایشان برای نسخه اول رمز «ن» و برای نسخه دوم رمز «ق» را در نظر گرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص26</ref>. | ||
پاورقیها به اختلاف نسخ و ذکر مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است. | پاورقیها به اختلاف نسخ و ذکر مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است. |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۶
نام کتاب | الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قمي، محمدطاهر بن محمدحسين (نويسنده)
رجايي، مهدي (محقق) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 143 /ق8الف4 |
موضوع | احاديث شيعه
اربعينات - قرن 11ق. امامت - احاديث |
ناشر | مهدي الرجائي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1418ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE27391AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين، اثر نویسنده و عالم قرن یازدهم هجری، محمدطاهر بن محمدحسین قمی (متوفای 1098ق)، مجموعهای است از براهین قطعی بر امامت ائمه معصومین(ع) که توسط مهدی رجایی تحقیق و منتشر شده است.
ساختار
کتاب بعد از دو مقدمه از محقق و مؤلف، حاوی چهل دلیل روایی و غیر روایی جهت اثبات امامت امیرالمؤمنین(ع) است و در پایان خاتمه ذکر شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق به معنا و تاریخچه شیعه، اهمیت پرداختن به موضوع مورد بحث کتاب، مقایسه این کتاب با دیگر کتب همنام و همموضوع و بیان مزایای این کتاب، زندگینامه مؤلف و روش تحقیق اشاره شده است.
مؤلف در مقدمه به اهمیت موضوع کتاب و دلیل نامگذاری آن به اربعین اشاره کرده است و میگوید: برترین چیزی که باعث قرب به خداوند متعال میشود بعد از شناخت خداوند و پیامبرش، شناخت ائمه دوازدهگانه است؛ بنابراین معرفت و شناخت آنها مهمترین اصل از اصول دین بشمار میرود و چون این کتاب مشتمل بر چهل دلیل بر امامت ائمه دوازدهگانه بعد از پیامبر است، بنابراین کتاب را به نام «الأربعين في إمامة الأئمة الطاهرين» نامگذاری کردم.[۱].
کتاب دربردارنده متون و جملاتی از منابع اهل سنت درباره امامت امیرالمؤمنین(ع) است. در لابهلای این متون شبهاتی نیز مطرح شده که مؤلف به آنها پاسخ داده است.
برخی از اهل سنت درباره فضائل امام علی(ع) لب به سخن گشوده و برخی از فضائل آن حضرت را در کتب خود بازگو نمودهاند. در این بین کسانی چون ابن عبدالبر گفته است که ما از حصر فضائل آن حضرت عاجز هستیم.[۲] و برخی دیگر از آنها چون ابن جریر، ابن شاهین، ابن شیبه، جاحظ و بسیاری دیگر، فضائل آن حضرت را در یک یا چند جلد کتاب گردآوری نمودهاند.[۳] و در این زمینه آن شاعر چه خوب گفته است:
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که تر کنی سرانگشت و صفحه بشماری.[۴].
در این عرصه، علمای شیعه نیز بیکار ننشسته و فضائل آن حضرت را از منابع اهل سنت استخراج نموده و بهصورت کتاب منتشر نمودهاند؛ کسانی چون ابن بطریق که کتاب «العمدة»، علی بن عیسی اربلی کتاب «كشف الغمة في معرفة الأئمة» و علامه حلی کتاب «الألفين»، «نهج الحق و كشف الصدق» و «منهاج الكرامة» را نگاشته است.[۵].
اولین دسته از روایاتی که مؤلف درباره حقانیت امام علی(ع) مطرح میکند، روایاتی است که امیرالمؤمنین(ع) را وصی رسول خدا و خلیفه او معرفی نموده است. ایشان با رجوع به کتب اهل سنت، همچون فضائل الصحابة احمد بن حنبل، تاریخ طبری، کامل ابن اثیر، الطرائف، إحقاق الحق، المناقب ابن مغزلی، مستدرک حاکم، شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید و... تفسیر و شأن نزول آیاتی را که درباره خلافت بلافصل امام علی(ع) نقل شده، استخراج نموده و بهصورت مستند نقل نموده و در پایان میگوید: چطور ممکن است که پیامبر(ص) از دنیا رفته باشد و برای خود وصی و خلیفه انتخاب نکرده باشد؟! او همان کسی است که وقتی برای غزوه و جنگی از مدینه خارج میشد، برای خود در مدینه جانشین تعیین مینمود؛ حال چگونه است که او برای بعد از خود اهمال کرده و وصیای انتخاب نکرده است، درحالیکه خداوند به او فرموده است: «فبهداهم اقتده» (انعام: 90) و ما بهیقین میدانیم که پیامران بدون وصی و تعیین جانشین از این دنیا به سرای باقی عزیمت نمیکردند؛ پس طبق این آیه شریفه واجب است که پیامبر اسلام به انبیای قبل تاسی جسته، وصی و جانشین خود را تعیین نماید.[۶].
مبحث بعدی، برشمردن روایاتی از پیامبر است که در آنها حضرت علی(ع)، امیرالمؤمنین(ع) نامیده شده است. مؤلف در این بخش از کتاب، روایات زیادی را در این موضوع آورده است و میگوید: شیعه اجماع دارند بر اینکه پیامبر(ص)، علی(ع) را امیرالمؤمنین خطاب کرده و این نامگذاری به اذن خداوند بوده است.[۷].
دسته سوم اشاره به روایاتی دارد که در متن یا مضمون آنها «علي مع الحق» میباشد. نویسنده بعد از ذکر روایاتی چند در اینباره میگوید: بر هیچکس پوشیده و مخفی نیست که این روایت: «علي مع الحق و الحق معه»، متواتر است و دلیل روشنی است بر امامت آن حضرت و طاعت از او و بر هیچکس نیز پوشیده نیست که آن حضرت با خلافت خلیفه اول موافق نبوده، لذا بهگونهای ناخوشایند و اکراه از او بیعت گرفتند و اگر در قضایای بیعت، خلافت خلیفه اول حق بوده، سرپیچی حضرت علی(ع) از بیعت و اطاعت، روی برگرداندن از حق بوده است، درحالیکه با توجه به روایت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) با حق است و حق با اوست؛ پس بیعت با خلیفه و خود خلیفه....[۸].
مبحث بعدی به روایاتی اختصاص دارد که در آنها پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) را به هارون(ع) برادر و جانشین حضرت موسی(ع) تشبیه میکند. با توجه به روایت مذکور، هر چیزی که برای هارون ثابت است، برای حضرت علی(ع) نیز ثابت است، بهجز نبوت که در روایت به آن اشاره شده است؛ خلافت از مواردی است که برای هارون ثابت بوده است؛ زیرا خداوند در آیه 142 سوره اعراف میفرماید: «و قال موسی لأخيه هارون اخلفني في قومي» (اعراف: 142).[۹].
دسته پنجم، شامل روایاتی در تفسیر آیه شریفه: «إنما وليكم الله و رسوله و الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» (مائده: 55) میشود. نویسنده بعد از ذکر روایاتی در این موضوع به شبهه عدم جواز پرداخت زکات در اثنای نماز جواب میدهد.[۱۰].
ششمین دسته روایات، به فرمایش پیامبر(ص) در روز غدیر: «من كنت مولاه فعلي مولاه» و یا «من كنت وليه فعلي وليه» اشاره دارد. نویسنده بعد از نقل روایت غدیر از منابع اهل سنت، میگوید: این روایت از حد تواتر نیز تجاوز کرده، بهگونهای که هیچکس نمیتواند در آن شک کند.[۱۱]؛ لکن مغرضان و کسانی که قلبهایشان با حب دنیا و تبعیت از هوای نفس، کر و کور شده است، در این روایت شک کرده و شبهاتی مطرح کردهاند و مؤلف به تکتک آنها پاسخ داده است.[۱۲].
بحث بعدی کتاب که یکی از مباحث طولانی آن بشمار میرود اجماع ساختگی برای خلافت ابوبکر است. در این بخش از کتاب به شبهات فراوانی پاسخ داده شده است. در این میان برخی از جوابهای مؤلف به شبهات مذکور، عقلی و بسیاری از آنها نقلی است. در ادامه به دلایل عدم بیعت مسلمانان با حضرت علی(ع) بعد از وفات پیامبر(ص) اشاره شده است.
در ادامه مباحث، به آیات و روایات زیادی برمیخوریم که در آنها به فضائل ائمه(ع) اشاره شده است. در بین روایات میتوان به روایاتی که بر حقانیت حضرت علی(ع) برای خلافت بعد از پیامبر(ع)، وجود امام معصوم در هر زمان، تعداد ائمه و مسائلی از این قبیل دلالت دارند، اشاره کرد و در بین آیات میتوان به آیه اولی الامر اشاره نمود.
فضائل و مناقب خاندان پیامبر چون حضرت خدیجه و حضرت فاطمه و کسانی چون ابوطالب و جعفر بن ابیطالب و مثالب معاویه از دیگر مباحث کتاب میباشد.
در خاتمه احوال ائمه اربعه اهل سنت و بیان برخی از عقاید آنان از جمله جبر و اختیار آمده است.
وضعیت کتاب
جناب آقای مهدی رجایی از دو نسخه موجود در کتابخانه آیتالله مرعشی و در کتابخانه امام رضا(ع) در مشهد برای تحقیق این کتاب بهره برده است. ایشان برای نسخه اول رمز «ن» و برای نسخه دوم رمز «ق» را در نظر گرفته است.[۱۳].
پاورقیها به اختلاف نسخ و ذکر مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است.
فهرست محتویات در انتها و چند تصویر از نسخ مورد استفاده محقق در ابتدای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.