سير الملوك (سیاستنامه): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'محمد عوفى' به 'محمد عوفى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«سير الملوك» يا «سياستنامه» اثر وزير مشهور و پرآوازه سلجوقى، خواجه نظام الملك طوسى است كه تجارب خود را به زبان فارسى در موضوع كشوردارى مكتوب نموده است. اين اثر يكى از بهترين آثار ادبى و تاريخى در ساليان وزارتش به شمار مىرود. پادشاه وقت ملكشاه، او و برخى ديگر را مأور نوشتن كتابى در موضوع «ملك» مىكند. در اين ميان چندين كتاب به دربار تقديم مىشود و فقط كتاب او مورد استقبال سلطان قرار مىگيرد. (مقدمه كتاب، ص3) | «سير الملوك» يا «سياستنامه» اثر وزير مشهور و پرآوازه سلجوقى، خواجه نظام الملك طوسى است كه تجارب خود را به زبان فارسى در موضوع كشوردارى مكتوب نموده است. اين اثر يكى از بهترين آثار ادبى و تاريخى در ساليان وزارتش به شمار مىرود. پادشاه وقت ملكشاه، او و برخى ديگر را مأور نوشتن كتابى در موضوع «ملك» مىكند. در اين ميان چندين كتاب به دربار تقديم مىشود و فقط كتاب او مورد استقبال سلطان قرار مىگيرد. (مقدمه كتاب، ص3) | ||
كتاب بعدها مورد تقليد نويسندگان و مورخان قرار گرفته است. چنانكه غزالى در كتاب نصيحه الملوك و مؤلف تاريخ بناكتى و [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفى]] | كتاب بعدها مورد تقليد نويسندگان و مورخان قرار گرفته است. چنانكه غزالى در كتاب نصيحه الملوك و مؤلف تاريخ بناكتى و [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفى]] در كتاب جوامع الحكايات، هر كدام به نحوى از كتاب سياستنامه خواجه متأثر شدهاند. | ||
== ساختار== | == ساختار== |
نسخهٔ ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۴
نام کتاب | سیر الملوک (سیاستنامه) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | سیاست نامه |
پدیدآورندگان | دارک، هیوبرت (اهتمام)
نظام الملک، حسن بن علی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | JC 49 /ن6س9 |
موضوع | پادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14
نثر فارسی - قرن 5ق. کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1364 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10252AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«سير الملوك» يا «سياستنامه» اثر وزير مشهور و پرآوازه سلجوقى، خواجه نظام الملك طوسى است كه تجارب خود را به زبان فارسى در موضوع كشوردارى مكتوب نموده است. اين اثر يكى از بهترين آثار ادبى و تاريخى در ساليان وزارتش به شمار مىرود. پادشاه وقت ملكشاه، او و برخى ديگر را مأور نوشتن كتابى در موضوع «ملك» مىكند. در اين ميان چندين كتاب به دربار تقديم مىشود و فقط كتاب او مورد استقبال سلطان قرار مىگيرد. (مقدمه كتاب، ص3)
كتاب بعدها مورد تقليد نويسندگان و مورخان قرار گرفته است. چنانكه غزالى در كتاب نصيحه الملوك و مؤلف تاريخ بناكتى و محمد عوفى در كتاب جوامع الحكايات، هر كدام به نحوى از كتاب سياستنامه خواجه متأثر شدهاند.
ساختار
كتاب با مقدمه مصحح آغاز شده است كه در بيان شيوه تصحيح است. متن كتاب داراى دو بخش و پنجاه فصل مىباشد كه بخش اول 39 فصل و فصل دوم 11 فصل را دربر دارد. چنين به نظر مى رسد كه فصل دوم بنا به ضرورت اضافه شده است.
مؤلف، در بيشتر فصول نخست مسئله را به صورت تعريف يا دستور اخلاقى مطرح مىكند و سپس آيات، روايات، احاديث، حكايات بلند و كوتاه و سخنانى از گذشتگان را در تأييد سخن خويش مىآورد.
به طور كلى نثر كتاب ساده، روشن و زيباست. جملهها كوتاه و خوشآهنگ و هر موضوعى در نهايت اكمال و وضوح بيان شده است. اين كتاب در سلامت انشاء و زيبايى عبارت و درستى مطالب و تنوع موضوع، در ميان كتب فارسى كمنظير است.
گزارش محتوا
در كتاب سياست نامه مطالب متنوع تاريخى و اخلاقى و بسيارى از موضوعات ديگر آمده است؛ اما در خلال مطالب تاريخى اشتباهاتى به چشم مىخورد. علت اساسى بروز اين اشتباهات آن است كه خواجه مىخواسته كتابى عبرت انگيز در سياست و كشوردارى تأليف كند؛ لذا به جنبه تاريخى آن توجه نداشته و خود نيز مورخ نبوده، از اين رو چه بسا مطالبى از كتابهاى تاريخى دگر نقل كرده بىآنكه به صحت و سقم آنها بينديشد.
مطالب موجود در كتاب سياستنامه بطور كلى به دو دسته اصلى تقسيم مىشود:
1- پند و اندرز و توصيههايى كه در تمام فصول به جز فصلهاى 44-47 خطاب به سلطان پيرامون مسائل مختلف مملكتى آمده است.
2- حكايات، اخبار، احاديث و آياتى كه در تأييد پند و اندرزهاى اوليه ذكر شده است.
بخش اول كتاب، از نظم و روال خاصى پيروى مىكند. بدينگونه كه همواره پند و اندرز و توصيهاى در ابتداى هر فصل آمده و در ادامه در بعضى از فصول، حكايت، خبر، حديث يا روايتى در تأييد پند و اندرز اوليه مىآيد. مثلاً در فصل سيزده كتاب توصيه شده كه سلطان ابيد، جاسوسانى به شكلهاى مختلف چون بازرگان، سياح، و صوفى به سرتاسر مملكت اعزام كند تا او را از وضعيت كشور آگاه كنند و وى بدينوسيله بتواند از ظلم عاملان و يا شورش احتمالى آنها جلوگيرى كند.
آنچه در بخش اول كتاب سياستنامه اصل مىباشد، همان پند و اندرز و توصيههاى اوليه است و حكايت و روايات و احاديث جنبه فرعى دارند. از سى و نه فصل بخش اول كتاب، بيست و يك فصل منحصر به نصيحت و پند و اندرز اوليه است و در اين فصول هيچ حكايت و روايتى در تأييد نصيحتهاى اوليه نيامده است.
در بخش دوم كتاب، نظم و ترتيب و هدف اوليه نويسنده در نوشتن كتاب، كه همانا ارائه توصيهاى به سلطان در جهت بهتر اداره كردن مملكت مىباشد، فراموش مىشود و تقريباً در نيمى از فصول اين بخش (44-47) هيچ توصيه يا نصيحتى مطرح نگرديده، بلكه اين فصول شامل حكايتى طولانى است كه به بررسى و ردّ جريان بدمذهبى در طول تاريخ پرداخته است. در واقع در اين فصول سياستنامه از شكل يك اندرزنامه كه نصيحتهايى را خطاب به سلطان مطرح مىكند خارج گرديده و تبديل به رديهاى شده كه طرفداران يك فرقه مذهبى در رد فرقه ديگر مىنويسند.
همچنين بخش دوم نظم خاصى را دنبال نمىكند و گاه يك فصل چند موضوع را در خود جاى داده است؛ براى نمونه، در فصل چهلم، موضوعات زير مطرح گرديده است. اعلام خطر پيرامون قدرتگيرى زنان پادشاه و دخالت آنان در امور سياسى، توصيه به پادشاه با بخشش زيردستان هنگامى كه خطايى از آنها سر مىزند، توصيه به پادشاه پيرامون خوددارى از سپردن كارها به كودكان و محول كردن امور به افراد با تجربه، و سرانجام اخطار به پادشاه پيرامون زياد شدن القاب و كم شدن ارزش آنها.
اگر اختلاف موجود ما بين دو بخش سياستنامه منحصر به تفاوتهاى ياد شده بود شايد مىشد اين توجيه را كه دليل اين اختلاف نوشته شدن كتاب در دو دوره زمانى متفاوت مىباشد، پذيرفت، اما اختلافات بين دو بخش كتاب تنها محدود به آنچه گفته شد نبوده و دامنهاى گستردهتر دارد.
از دلايل اصلى اين اعتقاد كه هر دو بخش سياستنامه نمىتواند نوشته يك نفر باشد وجود توصيهها و حكاياتى كاملاً متضاد در دو بخش كتاب است. به عنوان نمونه در بخش اول سياستنامه به سلطان توصيه مىكند كه هفتهاى دو روز به مظالم بنشيند و بدون واسطه به شكايات و دادخواهى رعايا رسيدگى كند وليكن در فصل چهل و نهم از بخش دوم كتاب توصيهاى كاملاً مغاير با توصيه ياد شده داشته است و از سلطان مىخواهد كه اجازه ورود مستقيم و بىواسطه مردم، براى طرح شكايات به درگاه را ندهد، بلكه چند نفر از نمايندگان مردم، شكايات را جمع نموده به حضور سلطان بياورند و جواب آن را دريافت كنند كه اين بند علاوه بر مغايرت با فصل اول، با توصيه مندرج در فصل سوم از بخش اول كتاب كه صريحاً از سلطان تقاضا مىكند كه بى واسطه و شخصا به شكايات مردم رسيدگى كند، نيز مغاير مىباشد.
تفاوت بين دو بخش سياستنامه منحصر به توصيهها و اندرزها نبوده، گاه حتى حكايات تاريخ مندرج در دو بخش كتاب نيز با هم مغايرت دارند مثل حكايت فصل بيست و هفتم كه پيرامون درگيرى البتكين و امير منصور بن نوح سامانى ذكر گرديده است با مندرجات در بخش دوم بهگونهاى كاملاً متفاوت بيان شده است.
وضعيت كتاب
كتاب با مقدمه مصحح كتاب جناب هيوبرت دارك آغاز شده كه حاوى مطالبى در موضوع روش تصحيح كتاب مىباشد. سپس فهرست مراجع كتاب را ذكر كرده است.
در پايان كتاب، حواشى و توضيحات، فهرست لغات و اصطلاحات، ضمائم، فهرست نام كسان، فهرست جغرافيايى، فهرست اقوام و مذاهب، و فهرست كتابها و نويسندگان به همراه تصحيحات و اضافات آمده است.
مصحح در تصحيح متن كتاب از نسخ بسيارى استفاده كرده است و اختلاف نسخ را در پاورقى با حروف لاتين مشخص نموده است.
منابع مقاله
1-مقدمه و متن كتاب
2-سيرى در كتاب سياستنامه يا سيرالملوك، ملك، احمد، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، مرداد 1379، شماره 34، صص46-50.