حموی، محمد بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[التاريخ المنصوري: تلخيص الکشف و البيان في حوادث الزمان]] | [[التاريخ المنصوري: تلخيص الکشف و البيان في حوادث الزمان]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ ۲۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۵
نام | حموی، محمد بن علی |
---|---|
نام های دیگر | حموی، ابو الفضائل محمد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 644 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE6242AUTHORCODE |
معرفى اجمالى
«محمد بن على بن نظيف حموى» مشهور به «ابننظيف» نويسنده كتاب «التاريخ منصورى» كاتب شيركوه ايوبى (متوفى 644ق)، عموى صلاحالدين ايوبى بوده است. از ابننظيف اطلاعات كمى در دست است. او خود را در صفحه اول كتابش «محمد بن نظيف حموى» است. از سير حوادث كتاب تاريخ منصورى بهدست مىآيد كه ابننظيف شخصيتى شناخته شده بوده كه منصب كتابت نامهها و وزارت را به عهده داشته و با امراء و حاكمان ارتباط داشته است. وى در مجالس سياسى و ادبى حضور مىيافته و از بسيارى از مذاكرات و مراسلات سياسى اطلاع داشته است. بدين ترتيب توانسته است نصوص بعضى اسناد مهم وقايع تاريخى بويژه حوادث عهد ايوبيان و جنگهاى صليبى و ارتباطات بين دولتها را حفظ كند.
او به الملك منصور بن مجاهد علاقه فراوان داشته و او را بزرگ مىشمرده است و بدين جهت كتاب «التاريخ المنصورى» را به وى اهداء كرده و در آن از فضائل و محاسن وى سخن رانده است.
نام ابننظيف در كتاب الصفدى در ذيل ترجمه محىالدين بن ندى جزرى بدين ترتيب ذكر شده است: «از جمله شعرايى كه او را مدح كردهاند وزير شرفالدين محمد بن نظيف صاحب جعبر است»؛ اما صفدى از ذكر منبعى كه اين عبارت را از آن نقل كرده غفلت نموده است. از اين مطلب بهدست مىآيد كه نويسنده تنها مورخ نبوده و شاعر نيز بوده و برخى از معاصرينش را در شعرش مدح كرده است. البته از اشعار او تنها پنج بيت بهجاى مانده كه در مقدمه كتابش «مختصر سير الاوائل» آورده است. لقب «شرفالدين» كه صفدى آورده در كتبى كه بهدست ما رسيده نيامده است؛ شايد صفدى از كتابى اين مطلب را آورده كه بعدها از بين رفته است. بعيد نيست كه حموى از رجال فقه و شرع هم بوده باشد چراكه ابنفرات دائماً او را «شيخ محمد» و يك بار هم «القاضى» ناميده است.
مىدانيم كه وى براى مدتى در حمص بهسر برده است اما اينكه اين زمان طولانى بوده يا براى مدت كوتاهى بوده بىاطلاعيم. پس از آن او را نزد امير سيفالدين هذبانى(متوفى 637ق) كه ابيات مذكور را در وصف او سروده مىيابيم. وى وزير صاحب حماة بوده است و به همين دليل مىتوان حدس زد كه نويسنده در نهايت به شهر حماة مراجعت كرده و در اين شهر بدرود حيات گفته است. در هرحال ما هيچ مطلبى دال بر ادامه حيات او بعد از اين زمان نيافتيم.
آثار
وى داراى سه اثر بوده است كه اولين اثر بهدست ما نرسيده است:
1- الكشف و البيان فى حوادث الزمان
2- التاريخ المنصورى، تلخيص الكشف و البيان فى حوادث الزمان
3- مختصر سير الاوائل و الملوك و وسيلة العبدالمملوك