تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'ابوالقاسم پاينده' به 'ابوالقاسم پاينده ')
    خط ۹۸: خط ۹۸:
    آخرين چاپ تحقيقى متن عربى طبرى توسط محمد ابوالفضل ابراهيم همراه با تكمله عريب بن سعد و عبدالملك همدانى و ذيل المذيل منتشر شده است. (اين چاپ از طبرى در تهيه نرم‌افزار نور السيره 2 مورد استفاده بوده است.)
    آخرين چاپ تحقيقى متن عربى طبرى توسط محمد ابوالفضل ابراهيم همراه با تكمله عريب بن سعد و عبدالملك همدانى و ذيل المذيل منتشر شده است. (اين چاپ از طبرى در تهيه نرم‌افزار نور السيره 2 مورد استفاده بوده است.)


    متن كامل تاريخ طبرى توسط ابوالقاسم پاينده به فارسى ترجمه و در سال 1352 ش در تهران منتشر شده است
    متن كامل تاريخ طبرى توسط [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]]  به فارسى ترجمه و در سال 1352 ش در تهران منتشر شده است





    نسخهٔ ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۶

    تاریخ الطبري: تاريخ الأمم و الملوك
    نام کتاب تاریخ الطبري: تاريخ الأمم و الملوك
    نام های دیگر کتاب تاریخ الامم و الملوک

    تاریخ الرسل و الملوک

    پدیدآورندگان ابراهیم، محمد ابوالفضل (محقق)

    طبری، محمد بن جریر (نويسنده)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏ت‎‏2‎‏ ‎‏1346
    موضوع اسلام - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14

    ایران - تاریخ - ساسانیان، 226 - 651م.

    تاریخ جهان - متون قدیمی تا قرن 14

    نثر فارسی - قرن 4ق.

    ناشر [بی نا]
    مکان نشر بیروت - لبنان
    سال نشر
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE2354AUTOMATIONCODE


    اين كتاب كه مشهور به تاريخ طبرى مى باشد، مهمترين تاريخنامه روايى و سالشمار اسلامى است.

    تاريخ طبرى دو بخش عمده دارد: بخش پيش از اسلام و بخش پس از اسلام.

    طبرى در بخش اول به مباحث خلقت، پيامبران، امتهاى پيشين، تاريخ و پادشاهان ايران و روم پرداخته است، ترتيب ذكر حوادث در اين بخش بر حسب ترتيب انبياء و جايگاه تاريخى حوادث است. طبرى در اين قسمت درباره تاريخ ايران اخبارى آورده است كه در هيچ متن معتبر عربى ديگر ديده نمى شود.

    بخش دوم تاريخ طبرى كه حوادث دوره اسلامى است، از سال اول هجرت به شيوه سالشمارانه آغاز و به وقايع سال 302 ختم شده است.

    روشى كه طبرى در تدوين تاريخ بر مى‌گزيند، روش محدثين است؛ بدين صورت كه با ذكر سلسله سند به ذكر اخبار مى‌پردازد. طبرى همانگونه كه در مقدمه تاريخ خود ذكر مى‌كند، تاريخ را جزو علوم نقلى مى‌داند نه عقلى؛ زيرا به عقيده او راه علم بر اخبار گذشته فقط خبر خبرگزاران و نقل ناقلان است و تاريخ با عقول و افكار محققان استنباط و استخراج نمى شود. طبرى در اين روش، با انبوهى از روايات كه گاه با يكديگر هم سازگار نيست مواجه مى‌شود ولى هيچگاه دست به نقد پاره‌اى از مضامين آنها نمى زند؛ زيرا براى او صرف صحيح بودن سند كفايت مى‌كند. طبرى با نقل روايات راويان و حتى اختلافات جزئى آنان در يك حادثه خدمت بسيار مهمى به تاريخ اسلام كرده است. اگر او همه اين روايات را در اين مجلدات جمع نمى كرد، بسيارى از اخبار گذشتگان به ما نمى رسيد.

    توجه عمده طبرى در تاريخ، ذكر امور و شئون سياسى است نه فرهنگ و تمدن، او عنايتى به فتوح و ارتباط با دولتها و سرزمينهايى همانند اندلس، بيزانس و حالات داخلى آنها ندارد.

    منابع كتاب

    طبرى براى تدوين كتاب خود از عمده منابع موجود در عصر خود بهره برده است، برخى از منابع طبرى بر حسب موضوعات به شرح زير است:

    1- در تاريخ پيامبران، كتب تفسير و سيره ابن اسحاق و كتابهاى «وهب بن منبه».

    2- در تاريخ ايران، ترجمه كتب ايرانى به عربى بويژه كتابهاى «ابن مقفع» و «هشام كلبى» و آنچه از معلومات و اطلاعات تدوين شده و اسناد حيره كه به دست او رسيده است.

    3- در سيره نبوى به تأليفات ابان بن عثمان و عروة بن زبير و شرحبيل بن سعد و موسى بن عقبه و عاصم بن عمر و ابن شهاب زهرى و ابن اسحاق تكيه داشته است.

    4- اخبار رده و فتوح را از سيف بن عمر نقل كرده است.

    5- در جنگهاى جمل و صفين به نوشته‌هاى ابومخنف و مدائنى و سيف بن عمر اعتماد كرده است.

    6- تاريخ امويان را از عوانة بن حكم، ابومخنف، مدائنى، واقدى، عمر بن شبه و هشام كلبى گرفته است.

    7- تاريخ عباسيان را از كتب احمد بن ابي خيثمه گرفته است.

    منابع طبرى بيشتر از عراق است، زيرا او در بغداد زيسته است.

    طبرى تأليف تاريخش را بعد از تفسير شروع كرده است، به دليل اينكه نام كاملى از تفسيرش «جامع البيان عن تاويل آى القرآن» را در كتاب تاريخ آورده است، همچنين طبرى بسط مقال را در تاريخ خود به تفسيرش ارجاع مى‌دهد.

    تاريخ طبرى دوره نوينى را در تاريخ نگارى اسلامى آغاز كرد و اثر فراوانى بر مورخان پس از خود گذاشت بگونه‌اى كه ابن اثير و ابن كثير و ابن خلدون در تاريخشان از تاريخ طبرى بهره بسيار برده‌اند.

    چاپ‌ها و تكمله‌هاى تاريخ طبرى

    مورخان متعددى بر تاريخ طبرى تكمله نوشته‌اند، اولين تكمله را خود طبرى با عنوان «ذيل المذيل» نوشت. تكلمه ديگر را عريب بن سعد نوشت كه حوادث را تا سال 320 آورده است. يكى ديگر از تكمله‌هاى تاريخ طبرى، تكمله محمد بن عبدالملك همدانى (متوفاى 521) است كه به ذكر حوادث تا سال 487 ه. پرداخته است. (هر سه تكمله طبرى بهمراه تاريخ طبرى چاپ شده است.)

    تاريخ طبرى در عصر سامانيان به دستور منصور بن نوح سامانى (متوفاى 382) توسط و يا زير نظر ابوعلى بلعمى با حذف روايتهاى مكرر و حذف سلسله اسناد و بعضى تصرفات به فارسى ترجمه شد همين ترجمه فارسى به زبان تركى ترجمه و چاپ شده است، همچنين ترجمه فارسى به فرانسه برگردانده ودر پاريس چاپ شده است.

    بخش قبل از اسلام «ترجمه تاريخ طبرى» با تصحيح ملك الشعراى بهار و تصحيح محمد پروين گنابادى در سال 1341 ش چاپ شده است.

    قسمت مربوط به ايران «ترجمه تاريخ طبرى» نيز با مقدمه و حواشى محمد جواد مشكور به سال 1337 ش منتشر گرديده.

    دوره اسلامى «ترجمه تاريخ طبرى» در 3 جلد (جلد سوم آن فهارس است) با عنوان تاريخنامه طبرى با تصحيح و تحشيه محمد روشن در سال 1366 ش چاپ شده است.

    آخرين چاپ تحقيقى متن عربى طبرى توسط محمد ابوالفضل ابراهيم همراه با تكمله عريب بن سعد و عبدالملك همدانى و ذيل المذيل منتشر شده است. (اين چاپ از طبرى در تهيه نرم‌افزار نور السيره 2 مورد استفاده بوده است.)

    متن كامل تاريخ طبرى توسط ابوالقاسم پاينده به فارسى ترجمه و در سال 1352 ش در تهران منتشر شده است


    وابسته‌ها