۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')م' به ') م') |
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «') |
||
| خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. | مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. | ||
در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد،شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ | در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد،شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. | ||
آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه،خودمان مىفهميم، احتياج به | آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه،خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. | ||
اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. | اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. | ||
| خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
11-تعريف مفاهيم حدود 110 مورد.(مانند، ناسخ، منسوخ، متشابه، محكم، رحمت، رحمن، رحيم، اسم. دلالت، محصور، مصدود، توحيد، اعتكاف، حرمت، اسماء اللّه من، اذى، اكراه، نعاس، الحاح، اسلام، تأويل، فرمان، مباهله، طاعت، حب، معروف، سحت، غرور، ميثاق، تقوى، عهداللّه، منكر، فحشاء، رسول، ابداع، مهاجر، نبى، هدى، اثم و...). | 11-تعريف مفاهيم حدود 110 مورد.(مانند، ناسخ، منسوخ، متشابه، محكم، رحمت، رحمن، رحيم، اسم. دلالت، محصور، مصدود، توحيد، اعتكاف، حرمت، اسماء اللّه من، اذى، اكراه، نعاس، الحاح، اسلام، تأويل، فرمان، مباهله، طاعت، حب، معروف، سحت، غرور، ميثاق، تقوى، عهداللّه، منكر، فحشاء، رسول، ابداع، مهاجر، نبى، هدى، اثم و...). | ||
12- مطرح كردن وجه تسميه 147 مورد (مانند وجه تسميۀ سور مئين، سور مفصل، مثانى، | 12- مطرح كردن وجه تسميه 147 مورد (مانند وجه تسميۀ سور مئين، سور مفصل، مثانى، آدم «ع» حارث، نصارى، صابئين، تبع، طائف، عتيق، جماعت، و...). | ||
13- اظهار نظر در مورد روايات حدود 315 مورد. | 13- اظهار نظر در مورد روايات حدود 315 مورد. | ||
| خط ۳۱۸: | خط ۳۱۸: | ||
- استدلال بر رجعت. | - استدلال بر رجعت. | ||
- ايمان به رجعت و قيام | - ايمان به رجعت و قيام قائم «عج»از مصاديق ايمان به غيب. | ||
- تقيه. | - تقيه. | ||
ویرایش