ابن عربی، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR02702.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
[[‏الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم ]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
[[‏الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم ]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده


[[‏تفسیر ابنعربی]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
[[‏تفسیر ابن‌عربی]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
خط ۵۰: خط ۵۰:




«ابن عربى، ابوبكر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِرى اشبيلى»، فقيه مالكى و محدث نامدار اندلس بوده است. از نسبت معافرى چنين برمى‌آيد كه نسب او به فروع اندلسى قبيله عرب معافر مى‌رسد. پدرش از عالمان پرنفوذ اشبيليه بود و محمد زير نظر او به تحصيل پرداخت، به‌طورى‌كه در 16 سالگى در ادب عربى، قرائت و حساب تبحر يافت. از شيوخ او در اين دوره، به‌جز پدرش بايد از دايى وى ابوالقاسم حسن بن عمر هوزنى و ابوعبدالله سرقسطى ياد كرد.
«'''ابن عربى، ابوبكر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِرى اشبيلى'''»، فقيه مالكى و محدث نامدار اندلس بوده است. از نسبت معافرى چنين برمى‌آيد كه نسب او به فروع اندلسى قبيله عرب معافر مى‌رسد. پدرش از عالمان پرنفوذ اشبيليه بود و محمد زير نظر او به تحصيل پرداخت، به‌طورى‌كه در 16 سالگى در ادب عربى، قرائت و حساب تبحر يافت. از شيوخ او در اين دوره، به‌جز پدرش بايد از دايى وى ابوالقاسم حسن بن عمر هوزنى و ابوعبدالله سرقسطى ياد كرد.


در منابع غالباً بر رابطه نزديك پدر ابن عربى با بنى عباد - كه پيش از مرابطون بر اشبيليه حكم مى‌راندند - تكيه شده است. گفته مى‌شود كه با سقوط عباديان در 484ق، اين خانواده در تنگنا قرار گرفته، ناچار سال بعد به جلاى وطن تن دادند، ولى ابن خلدون از اعزام ابن عربى و پدرش توسط ابن تاشفين امير مرابطى به‌عنوان فرستاده نزد خليفه عباسى ياد كرده است. اين مضمون در برخى عبارات «رحله» ابن عربى تأييد شده است. عملكرد پدر و پسر نيز در جريان سفر آنان به شرق تا حدودى مؤيد اين مدعاست.
در منابع غالباً بر رابطه نزديك پدر ابن عربى با بنى عباد - كه پيش از مرابطون بر اشبيليه حكم مى‌راندند - تكيه شده است. گفته مى‌شود كه با سقوط عباديان در 484ق، اين خانواده در تنگنا قرار گرفته، ناچار سال بعد به جلاى وطن تن دادند، ولى ابن خلدون از اعزام ابن عربى و پدرش توسط ابن تاشفين امير مرابطى به‌عنوان فرستاده نزد خليفه عباسى ياد كرده است. اين مضمون در برخى عبارات «رحله» ابن عربى تأييد شده است. عملكرد پدر و پسر نيز در جريان سفر آنان به شرق تا حدودى مؤيد اين مدعاست.
۰

ویرایش