طبقات الشعراء: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در مقدمه، ابن سلاّم درباره نقد شعر، دانشمندان بصره و تأسيس علم نحو و عروض سخن به ميان آورده و از ميان دانشمندان كوفه فقط به مفضّل الضّبّى اشاره كرده است. | در مقدمه، ابن سلاّم درباره نقد شعر، دانشمندان بصره و تأسيس علم نحو و عروض سخن به ميان آورده و از ميان دانشمندان كوفه فقط به مفضّل الضّبّى اشاره كرده است. | ||
نسخههايى كه تاكنون از كتاب طبقات شناخته و چاپ و منتشر شده است، در واقع اثرى است كه ابوخليفه (خواهرزاده ابن سلام)از تلفيق دو كتاب طبقات الشعراءِ الجاهليين و طبقات الشعراءِ الاسلاميين با آثار و روايات ديگرى كه از ابن سلام در اختيار داشته، پديد آورده است و آشفتگى و ناهماهنگى مقدمه و ديگر بخشهاى كتاب، مىتواند از همين تلفيق ناشى شده باشد. | نسخههايى كه تاكنون از كتاب طبقات شناخته و چاپ و منتشر شده است، در واقع اثرى است كه ابوخليفه (خواهرزاده ابن سلام) از تلفيق دو كتاب طبقات الشعراءِ الجاهليين و طبقات الشعراءِ الاسلاميين با آثار و روايات ديگرى كه از ابن سلام در اختيار داشته، پديد آورده است و آشفتگى و ناهماهنگى مقدمه و ديگر بخشهاى كتاب، مىتواند از همين تلفيق ناشى شده باشد. | ||
تا زمان ابن سلام، كتابهايى چون الاغانى كه در باب ادب و شعر تدوين مىشد، عموماً شامل دو موضوع بودند: اخبار و شعر. اما در سلسله ديگرى از كتب طبقات مؤلفان، شعر را برحسب ذوق خود و به عنوان پديدههاى هنرى برمىگزيدند و «اخبار» را كه موجب مىشد شعر به افسانه و خبر بپيوندد، از آن مىزدودند و شايد آثار [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] و يزيدى از همين قبيل بوده باشد، اما نخستين اثرى كه از اين نوع جُنگهاى شعرى به دست ما رسيده، طبقات ابن سلام است. ابن سلام در واقع دو كتاب تأليف كرده بود كه يكى را به شاعران جاهلى و ديگرى را به شاعران اسلامى تا اواخر سده اول قمرى اختصاص داده بود. آنچه اينك به جاى مانده، خلاصهاى از آن دو كتاب است كه اين مطالب را در بر دارد: شاعران جاهلى، در 10 طبقه، هر طبقه شامل 4 شاعر و شاعران اسلامى به همان ترتيب. در ميان اين دو بخش، شاعران مرثيهسرا، شاعران شهرهاى مدينه، مكه، طائف، بحرين و نيز شعراى يهود قرار دارند. محدود كردن هر طبقه به 4 عدد، البته كار را بر وى تنگ كرده و او خود نيز بر اين امر آگاهى داشته، اما گزينش شعر و شاعر، خود نوعى ارزيابى ادبى است و پيش از هر چيز به ذوق و سليقه شخصى گزيننده وابسته است. از اينجاست كه بايد ابن سلام را در تاريخ نقد نيز مورد بررسى قرار داد. وى دريافته بود كه شعرشناسى بيشتر به پيشه گوهريان و صرافان مىماند و بيش از هر چيز به ممارست، تجربه، ذوق و استعداد نياز دارد، به همين جهت در صلاحيت دانشمندانى كه خود شاعر نبودهاند و به روايت شعر پرداختهاند، به ديدۀ ترديد مىنگرد و اشتباهات شعبى دانشمند و مورخ عرب را به عنوان مثل بر مىشمارد. | تا زمان ابن سلام، كتابهايى چون الاغانى كه در باب ادب و شعر تدوين مىشد، عموماً شامل دو موضوع بودند: اخبار و شعر. اما در سلسله ديگرى از كتب طبقات مؤلفان، شعر را برحسب ذوق خود و به عنوان پديدههاى هنرى برمىگزيدند و «اخبار» را كه موجب مىشد شعر به افسانه و خبر بپيوندد، از آن مىزدودند و شايد آثار [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] و يزيدى از همين قبيل بوده باشد، اما نخستين اثرى كه از اين نوع جُنگهاى شعرى به دست ما رسيده، طبقات ابن سلام است. ابن سلام در واقع دو كتاب تأليف كرده بود كه يكى را به شاعران جاهلى و ديگرى را به شاعران اسلامى تا اواخر سده اول قمرى اختصاص داده بود. آنچه اينك به جاى مانده، خلاصهاى از آن دو كتاب است كه اين مطالب را در بر دارد: شاعران جاهلى، در 10 طبقه، هر طبقه شامل 4 شاعر و شاعران اسلامى به همان ترتيب. در ميان اين دو بخش، شاعران مرثيهسرا، شاعران شهرهاى مدينه، مكه، طائف، بحرين و نيز شعراى يهود قرار دارند. محدود كردن هر طبقه به 4 عدد، البته كار را بر وى تنگ كرده و او خود نيز بر اين امر آگاهى داشته، اما گزينش شعر و شاعر، خود نوعى ارزيابى ادبى است و پيش از هر چيز به ذوق و سليقه شخصى گزيننده وابسته است. از اينجاست كه بايد ابن سلام را در تاريخ نقد نيز مورد بررسى قرار داد. وى دريافته بود كه شعرشناسى بيشتر به پيشه گوهريان و صرافان مىماند و بيش از هر چيز به ممارست، تجربه، ذوق و استعداد نياز دارد، به همين جهت در صلاحيت دانشمندانى كه خود شاعر نبودهاند و به روايت شعر پرداختهاند، به ديدۀ ترديد مىنگرد و اشتباهات شعبى دانشمند و مورخ عرب را به عنوان مثل بر مىشمارد. |
نسخهٔ ۱۶ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۳
نام کتاب | طبقات الشعراء |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابراهیم، طه احمد (مقدمه نويس)
جمحی، محمد بن سلام (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 2164 /ج8 ط27 |
موضوع | شاعران عرب - سرگذشت نامه
شعر عربی - تاریخ و نقد |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1408 هـ.ق یا 1988 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11658AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
طبقات الشعراء اثر محمد بن سلام جميحى، كتابى است به زبان عربى كه در موضوع نقد ادب عربى نگاشته شده و به معرفى شعراى عرب پرداخته است.
از زمان تألیف كتاب اطلاعى در دست نيست، اما از آنجا كه كار تدوين شعر در اوائل قرن سوم هجرى آغاز شد و رو به گسترش نهاد به نظر مىرسد كه ابن سلام نيز در همين زمان به نگارش اثر خود پرداخته باشد.
در اهميت كتاب همين بس كه بنا به عقيده بسيارى از محققان ادب معاصر عربى، اين كتاب در تاريخ ادب عربى، نخستين اثر به شمار مىآيد و برخى نيز آن را اولين اثر تدوين شده در نقد ادبى عرب مىدانند. بر اين پايه، ابن سلاّم را به حق مىتوان پرچمدار تاريخ ادبنويسان دانست، زيرا ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى صاحب الاغانى، ابوعلى قالى و زجّاج، در كتابهاى خود، راه وى را پيمودهاند.
ساختار
كتاب شامل مقدمهاى به قلم ناشر آلمانى آن، ژوزف هل، مقدمهاى به قلم مولف و دو بخش است كه بخش اول به شاعران دوره جاهلى و بخش دوم به شاعران دوره اسلامى تعلق دارد.
گزارش محتوا
در مقدمه، ابن سلاّم درباره نقد شعر، دانشمندان بصره و تأسيس علم نحو و عروض سخن به ميان آورده و از ميان دانشمندان كوفه فقط به مفضّل الضّبّى اشاره كرده است.
نسخههايى كه تاكنون از كتاب طبقات شناخته و چاپ و منتشر شده است، در واقع اثرى است كه ابوخليفه (خواهرزاده ابن سلام) از تلفيق دو كتاب طبقات الشعراءِ الجاهليين و طبقات الشعراءِ الاسلاميين با آثار و روايات ديگرى كه از ابن سلام در اختيار داشته، پديد آورده است و آشفتگى و ناهماهنگى مقدمه و ديگر بخشهاى كتاب، مىتواند از همين تلفيق ناشى شده باشد.
تا زمان ابن سلام، كتابهايى چون الاغانى كه در باب ادب و شعر تدوين مىشد، عموماً شامل دو موضوع بودند: اخبار و شعر. اما در سلسله ديگرى از كتب طبقات مؤلفان، شعر را برحسب ذوق خود و به عنوان پديدههاى هنرى برمىگزيدند و «اخبار» را كه موجب مىشد شعر به افسانه و خبر بپيوندد، از آن مىزدودند و شايد آثار ابونعيم و يزيدى از همين قبيل بوده باشد، اما نخستين اثرى كه از اين نوع جُنگهاى شعرى به دست ما رسيده، طبقات ابن سلام است. ابن سلام در واقع دو كتاب تأليف كرده بود كه يكى را به شاعران جاهلى و ديگرى را به شاعران اسلامى تا اواخر سده اول قمرى اختصاص داده بود. آنچه اينك به جاى مانده، خلاصهاى از آن دو كتاب است كه اين مطالب را در بر دارد: شاعران جاهلى، در 10 طبقه، هر طبقه شامل 4 شاعر و شاعران اسلامى به همان ترتيب. در ميان اين دو بخش، شاعران مرثيهسرا، شاعران شهرهاى مدينه، مكه، طائف، بحرين و نيز شعراى يهود قرار دارند. محدود كردن هر طبقه به 4 عدد، البته كار را بر وى تنگ كرده و او خود نيز بر اين امر آگاهى داشته، اما گزينش شعر و شاعر، خود نوعى ارزيابى ادبى است و پيش از هر چيز به ذوق و سليقه شخصى گزيننده وابسته است. از اينجاست كه بايد ابن سلام را در تاريخ نقد نيز مورد بررسى قرار داد. وى دريافته بود كه شعرشناسى بيشتر به پيشه گوهريان و صرافان مىماند و بيش از هر چيز به ممارست، تجربه، ذوق و استعداد نياز دارد، به همين جهت در صلاحيت دانشمندانى كه خود شاعر نبودهاند و به روايت شعر پرداختهاند، به ديدۀ ترديد مىنگرد و اشتباهات شعبى دانشمند و مورخ عرب را به عنوان مثل بر مىشمارد.
ابن سلام به تأثير عوامل روانى و نيز تأثير زمان و مكان در شعر پىبرده بود و از اينرو ميان شاعران باديهنشين و شهرنشين، فرق نهاده و براى هر دسته، طبقهاى جداگانه قرار داده است. ابن سلام در پرتو اين وسعت و دقتنظر، در اصالت و صحت انتساب انبوه شعر جاهلى به شاعران معروف دوران جاهلى ترديد كرد و با دلايل عقلى و نقلى به اين ترديد قوت بخشيد و حتى ابن اسحاق، صاحب سيره را در شمار جعّالان نهاد. تحقيقات نقادان معاصرِ شعر و ادب جاهلى، چون طه حسين سبب شده است كه آراء ابن سلام پس از قرنها مورد توجه قرار گيرد و جاى خود را بازيابد. ابن سلام درصدد ارزيابى شعر شاعران معاصرش چون ابونواس و بشار و ابوتمام برنيامده و اين نيز نكتهاى شايان بررسى است.
بخش اول كتاب به شاعران دوره جاهلى و مخضرمين (شاعرانى كه در پيش و پس از اسلام مىزيستند) و بخش دوم به شاعران دوره اسلامى اختصاص داده شده كه سودمندتر از بخش اول است.
نويسنده نسبت هر شاعر و گفتههاى ديگران درباره او را به همراه بخشى از اشعار شاعر مورد نظر و اخبارى از وى بيان داشته و گاهى نظر خود را نيز درباره آن شاعر گفته است.
ابن سلاّم شاعران هر دوره را در ده طبقه دستهبندى كرده و در هر طبقه چهار شاعر را گنجانده است.گرچه دستهبندى او ساده به نظر مىرسد و خود كتاب نيز از نظم دقيقى برخوردار نيست، ولى از آنجا كه طبقات الشعراء اولين كتاب در نوع خود است، مىتوان از كاستىهاى آن چشمپوشى كرد.
وضعيت كتاب
كتاب مشتمل بر پاورقىهايى به قلم محقق، آقاى طه احمد ابراهيم و نيز فهرست نام مردان، زنان، قبائل، جاىها و... به همراه فهرست مطالب مىباشد.
منابع
1- دادخواه، حسين، روشهاى نقد ادبى در طبقات الشعراء اثر محمد بن سلام الجمحى، مجله مدرس علوم انسانى، پاييز 79،ش16.
2- صفرى فروشانى، نعمتالله، فصلى در تاريخنگارى اسلامى، طبقات، فصلنامه تاريخ اسلام، ش4.
3- ابن نديم، فهرست، ترجمه: م.رضا تجدد، ص187.
4- لسانى فشاركى، دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج3، ص702-700.
5- مقدمه ناشر آلمانى كتاب، ژوزف هل.
6- مقدمه؛ طه احمد ابراهيم، بر كتاب.