ابن طولون، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'عماد الدين' به 'عمادالدين')
    خط ۷۱: خط ۷۱:


    # شيخ شهاب الدين احمد طيبى شافعى.
    # شيخ شهاب الدين احمد طيبى شافعى.
    # شيخ علاء الدين بن عماد الدين.
    # شيخ علاء الدين بن عمادالدين.
    # شيخ نجم الدين البهنسى خطيب دمشق.
    # شيخ نجم الدين البهنسى خطيب دمشق.
    # شيخ اسماعيل نابلسى.
    # شيخ اسماعيل نابلسى.

    نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۴۸

    ابن طولون، محمد بن علی
    نام ابن طولون، محمد بن علی
    نام های دیگر اب‍ن‌ طول‍ون‌، ش‍م‍س ‌ال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍ل‍ی

    اب‍ن‌ طول‍ون‌ ال‍دم‍ش‍ق‍ی‌

    اب‍ن‌ طول‍ون‌ ال‍ص‍ال‍ح‍ی

    نام پدر
    متولد
    محل تولد دمشق
    رحلت 953 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار ‏متعه الاذهان من التمتع بالاقران بین تراجم الشیوخ و الاقران / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    کد مولف AUTHORCODE1332AUTHORCODE

    ولادت

    «ابن طولون، ابوعبدالله، يا ابوالفضل شمس الدين محمد بن على بن احمد بن على بن خمارويه بن طولون دمشقى حنفى، در 12 جمادى الاول سال880ق، در صالحيه واقع در دامنه كوه قاسيون، در نزديكى دمشق، زاده شد. وى از سوى پدر ترك نژاد و ظاهراًً از نسل‌امراى طولونى مصر بود.

    پدرش شيخ ابوالحسن علاء الدين على، مردى زاهد و صوفى‌منش و عمويش قاضى جمال الدين يوسف، مفتى دار العدل دمشق بود و محمد ابن‌طولون تحت تربيت و مراقبت آن دو و برادر ناتنيش، خواجه برهان الدين ابن قنديل پرورش يافت.

    کسب علم و دانش

    ابن طولون نوشتن را در مكتب مجاور منزل پدرى آموخت و به حفظ قرآن پرداخت. 7 ساله‌بود كه حافظ قرآن شد.

    وى تحصيلات مقدماتى را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتاب‌هاى درسى چون «المُختار» در فقه حنفى، «المنار» در اصول فقه، «الفيه» ابن مالك و «مقدمه آجروميه» در نحو، «الحُدود» در علم لغت و «مقدمه جَزَريه» در تجويد، طى سال‌هاى 887 تا 894ق، يعنى از 7 سالگى تا 14 سالگى، گذرانيد.

    وى در همين احوال، يعنى طى سال‌هاى 894 تا 901ق، تجويد و قرائت‌هاى هفتگانه را از شيخ محيى الدين اَربَدى مُقرى فراگرفت. او در اثناى تكميل قرائت، به علم حديث نيز كه در آن زمان چندان بدان پرداخته نمى‌شد و از رواج و رونق ديرين افتاده بود، روى آورد و عزم جزم كرد كه كار عملى خود را به حديث منحصر گرداند؛ زيرا معتقد بود كه صرف عمر جز در كار قرآن و حديث بيهوده است.

    وى در كنار اشتغالات علمى، يك يا چند سمت ادارى و غير ادارى را نيز عهده‌دار بوده است. نوع سمت‌هايى كه او مى‌پذيرفته، امورى بوده كه با كارهاى علمى سنخيتى داشته است. وى در سال‌هاى واپسين عمر (950 ق به بعد) بيمار شد و به سبب دردمندى نتوانست پيشنهاد منصب افتاء مذهب حنفى را كه چند سمت علمى و ادارى ديگر نيز به همراه داشت، بپذيرد.

    وى از معدود رجال برجسته اسلامى است كه زندگى‌نامه خويش را نوشته است و آنچه ما در اين مقاله آورده‌ايم، اساساً از همين شرح حال استخراج شده است.

    وى نزد بيشتر علماى دمشق و صالحيه درس خوانده و از بيشتر آنان يك يا چند اجازه دريافت كرده كه نام 35 تن‌از آنان در زندگى‌نامه او منعكس شده است كه از آن جمله‌اند:

    1. ابن عبدالهادى كه نام وى را در دروس و علوم مختلف بارها آورده و با القاب مختلف از او ياد كرده‌است.
    2. نعيمى.
    3. ابن زريق.
    4. عزالدين ابن الحمراء.
    5. تقى الدين ابن قاضى عجلون.
    6. شهاب الدين العسكرى.
    7. محب الدين ابن القصيف.
    8. شهاب الدين ابن فرفور.
    9. نجم الدين ابن مفلح.

    شاگردان

    او شاگردان بسيارى نيز پرورش داده است كه از آن جمله‌اند:

    1. شيخ شهاب الدين احمد طيبى شافعى.
    2. شيخ علاء الدين بن عمادالدين.
    3. شيخ نجم الدين البهنسى خطيب دمشق.
    4. شيخ اسماعيل نابلسى.
    5. شيخ زين الدين ابن سلطان.
    6. شيخ شهاب الدين الوفائى.


    تأليفات

    شمار آثار وى شگفت‌آور و در تاريخ اسلام كم‌نظير است. وى در زندگى‌نامه خويش، 728 اثر را به ترتيب حروف الفبا برشمرده است.

    از جمله آثار او مى‌توان به اين نگاشته‌ها اشاره كرد:

    1. شرح الواضحه فى تجويد الفاتحه.
    2. الطارى على زَلّه القارى.
    3. التَوجيه الجميل الاسرار آيات من التنزيل.
    4. خلاصه البيان فى اَيمان القرآن.
    5. الحاوى لظُرَف من التأويل على طُرَفِ من التنزيل.
    6. السفينه الطولونيه فى الاحاديث النبويه.
    7. القلائد الجوهريه.
    8. التاج الثمين فى اسماء المدلَسين.
    9. التِبيان المُحرّر فى من له اسمانِ و كُنيتان فَاَكثر.
    10. الشذْرَه فى الاحاديث المُشْتَهَره.
    11. اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء.
    12. تقويه الراغب فى صلاه الرغائب.
    13. تيسير الاعلام بمَذاهِب الائمَه الاَعلام.
    14. الدُّر المَخْتوم فيما يتعلق باحكام‌المَجذوم.
    15. ياقوته الزمان فى تشريح الانسان.
    16. دَفع الباس فى ترك مصاحبه الناس.
    17. الجَواهِر المُضيه فى طب الساده الصوفيه.
    18. مسالك التلطف الى علم التصوف.
    19. تحذير العباد من الحلول و الاتّحاد.
    20. اللؤلؤ المنظوم فى الوقوف على ما اشتغلتُ به من‌العلوم.


    منابع

    دايره المعارف بزرگ اسلامى،زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ اول،1370، تهران، ج4، ص146 نوشين دخت نفيسى.


    وابسته‌ها