۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
جز (جایگزینی متن - '،ع' به '، ع') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
602)،تأليف عياض بن موسى(متوفى 544)آمده است. | 602)،تأليف عياض بن موسى(متوفى 544)آمده است. | ||
تاريخ تولد باقلاّنى معلوم نيست.در بصره به دنيا آمد و در آن شهر بزرگ شد و از علماى بزرگ و محدثّان و فقهاى آنجا،كه در آن زمان از مراكز مهم فرهنگى و علمى عالم اسلام | تاريخ تولد باقلاّنى معلوم نيست.در بصره به دنيا آمد و در آن شهر بزرگ شد و از علماى بزرگ و محدثّان و فقهاى آنجا،كه در آن زمان از مراكز مهم فرهنگى و علمى عالم اسلام بود، علم كلام و فقه و حديث و تفسير را فرا گرفت.بنا به گفتۀ [[ذهبى]] در سير اعلام النّبلاء(ج 17،ص 191)،«علم معقول»را از ابوعبد اللّه | ||
محمد بن احمد بن مجاهد طائى،شاگرد ابوالحسن اشعرى، فرا گرفته بود.از جملۀ استادان او در كلام ابوالحسن باهلى بصرى بود كه او نيز از شاگردان ابوالحسن اشعرى بود و،به گفتۀ خود باقلاّنى،او با ابواسحاق اسفراينى(اسفراينى*، ابواسحاق)و ابن فورك به درس شيخ باهلى مىرفتهاند ([[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]،ص 178).باقلاّنى از اوان جوانى به قدرت در علم كلام و مناظره با مخالفان در مسائل دينى اشتهار يافت،به طورى كه عضد الدولۀ ديلمى،كه در آن هنگام والى فارس بود و در شيراز اقامت داشت،او را از بصره به شيراز فرا خواند.داستان رفتن باقلاّنى از بصره به شيراز و ورود او به مجلس عضد الدوله و مناظره با بزرگان و رؤساى معتزله در حضور او در ترتيب المدارك،از قول خود باقلاّنى،بتفصيل نقل شده است كه | محمد بن احمد بن مجاهد طائى،شاگرد ابوالحسن اشعرى، فرا گرفته بود.از جملۀ استادان او در كلام ابوالحسن باهلى بصرى بود كه او نيز از شاگردان ابوالحسن اشعرى بود و،به گفتۀ خود باقلاّنى،او با ابواسحاق اسفراينى(اسفراينى*، ابواسحاق)و ابن فورك به درس شيخ باهلى مىرفتهاند ([[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]،ص 178).باقلاّنى از اوان جوانى به قدرت در علم كلام و مناظره با مخالفان در مسائل دينى اشتهار يافت،به طورى كه عضد الدولۀ ديلمى،كه در آن هنگام والى فارس بود و در شيراز اقامت داشت،او را از بصره به شيراز فرا خواند.داستان رفتن باقلاّنى از بصره به شيراز و ورود او به مجلس عضد الدوله و مناظره با بزرگان و رؤساى معتزله در حضور او در ترتيب المدارك،از قول خود باقلاّنى،بتفصيل نقل شده است كه | ||
تماما به نفع خود باقلاّنى و عقايد او تنظيم شده و«يكجانبه» است.با اينهمه،اگر هم در جزئيات و تفاصيل آن زيادهرويهايى باشد،اصل قضيه و مباحثۀ او با سران معتزله و ظهور قدرت او | تماما به نفع خود باقلاّنى و عقايد او تنظيم شده و«يكجانبه» است.با اينهمه،اگر هم در جزئيات و تفاصيل آن زيادهرويهايى باشد،اصل قضيه و مباحثۀ او با سران معتزله و ظهور قدرت او | ||
| خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
يكى از كسانى كه باقلاّنى را تكفير كرده و او را جاهل خوانده و دشنامهاى ديگر نيز به او داده است ابن حزم (متوفى 456)است در كتاب الفصل فى الملل و الاهواء و النّحل كه بخصوص در جلد چهارم،در مواضع متعدد،او را به باد انتقاد گرفته است.حملات او به ارباب مذاهب ديگر،از جمله اشاعره كه باقلاّنى خود شاخص آنهاست،بسيار تند و از طريق اعتدال خارج است و ذكر آنها در اينجا ضرورت ندارد.[1] | يكى از كسانى كه باقلاّنى را تكفير كرده و او را جاهل خوانده و دشنامهاى ديگر نيز به او داده است ابن حزم (متوفى 456)است در كتاب الفصل فى الملل و الاهواء و النّحل كه بخصوص در جلد چهارم،در مواضع متعدد،او را به باد انتقاد گرفته است.حملات او به ارباب مذاهب ديگر،از جمله اشاعره كه باقلاّنى خود شاخص آنهاست،بسيار تند و از طريق اعتدال خارج است و ذكر آنها در اينجا ضرورت ندارد.[1] | ||
(1)منبع:دانشنامه جهان اسلام،ج 1،ص 6- | (1)منبع:دانشنامه جهان اسلام،ج 1،ص 6-642، عباس زرياب. | ||
ویرایش