۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
در شرح قسمتهايى از اين عبارت: «مقالة فى المشتق و هو من الشق و لو بملاحظة كون الهيئات المختلفة الطارية على مادة واحدة موجبة لتشقيق المادة بشقوق محفوظة فى ضمن هيئاته كما هو الشأن فى معناها من جهة تصور جهة واحدة فى ضمن خصوصيات متصورة و...»، چنين نگاشته است: | در شرح قسمتهايى از اين عبارت: «مقالة فى المشتق و هو من الشق و لو بملاحظة كون الهيئات المختلفة الطارية على مادة واحدة موجبة لتشقيق المادة بشقوق محفوظة فى ضمن هيئاته كما هو الشأن فى معناها من جهة تصور جهة واحدة فى ضمن خصوصيات متصورة و...»، چنين نگاشته است: | ||
1. نموذج(نمونه يا نموده) پانزدهم در مشتق است(مربوط به | 1. نموذج(نمونه يا نموده) پانزدهم در مشتق است(مربوط به فقره «فى المشتق»)؛ | ||
2. بحث در اين است كه مشتق، حقيقت در خصوص متلبس بالمبدأ فى الحال است يا حقيقت در معنايى اعم از آن و از ذاتى كه تلبس از آن زائل شده است؟، البته پس از اتفاق نظر علما بر مجاز بودن آن، در ذاتى كه هنوز متلبس نشده و در آينده خواهد شد و تحقيق سخن در اين باره، در ضمن چند امر خواهد بود: | 2. بحث در اين است كه مشتق، حقيقت در خصوص متلبس بالمبدأ فى الحال است يا حقيقت در معنايى اعم از آن و از ذاتى كه تلبس از آن زائل شده است؟، البته پس از اتفاق نظر علما بر مجاز بودن آن، در ذاتى كه هنوز متلبس نشده و در آينده خواهد شد و تحقيق سخن در اين باره، در ضمن چند امر خواهد بود: | ||
امر اول، در مفهوم مشتق از نظر لغت و اصطلاح است، پس مىگوييم: واژه مشتق، از شق گرفته شده و از نظر لغت، به معنى فرقت(جدايى، جدا شدن، شكافته شدن و تقسيم شدن) است و شايد معناى اصطلاحى آن كه عبارت است از: «آنچه قابليت دارد كه ماضى و مضارع و فاعل و مانند اينها از آن گرفته شود»، بهجهت انطباق آن معناى لغوى، بر ماده است بهخاطر تقسيم شدن ماده به قسمتهاى متعدد و فراوان در ضمن هيئتهاى متعدد و منطبق شدن آنها بر معناى يگانه ماده(مثل فلان حدث) در ضمن خصوصيتهاى فراوان و نسبتهاى متعدد، چنانكه اين مطلب را خواهى دانست(مربوط به | امر اول، در مفهوم مشتق از نظر لغت و اصطلاح است، پس مىگوييم: واژه مشتق، از شق گرفته شده و از نظر لغت، به معنى فرقت(جدايى، جدا شدن، شكافته شدن و تقسيم شدن) است و شايد معناى اصطلاحى آن كه عبارت است از: «آنچه قابليت دارد كه ماضى و مضارع و فاعل و مانند اينها از آن گرفته شود»، بهجهت انطباق آن معناى لغوى، بر ماده است بهخاطر تقسيم شدن ماده به قسمتهاى متعدد و فراوان در ضمن هيئتهاى متعدد و منطبق شدن آنها بر معناى يگانه ماده(مثل فلان حدث) در ضمن خصوصيتهاى فراوان و نسبتهاى متعدد، چنانكه اين مطلب را خواهى دانست(مربوط به فقره «و هو من الشق»)؛ | ||
3. مثل ماضى و مضارع و امر و اسم فاعل و مفعول و مكان و زمان و غير آن(مربوط به | 3. مثل ماضى و مضارع و امر و اسم فاعل و مفعول و مكان و زمان و غير آن(مربوط به فقره «الهيئات المختلفة»)؛ | ||
4. مثل«ضرب»(مربوط به | 4. مثل«ضرب»(مربوط به فقره «مادة واحدة»)؛ | ||
5. و جدا شدن آن(مربوط به | 5. و جدا شدن آن(مربوط به فقره «لتشقيق المادة»)؛ | ||
6. مثل«ضرب يضرب ضربا» و«ضارب» و«مضروب» و«اضرب» و«لتضرب» و«لمتضرب» و«لاتضربُ» و«لاتضربْ» و«مضرب»(مربوط به | 6. مثل«ضرب يضرب ضربا» و«ضارب» و«مضروب» و«اضرب» و«لتضرب» و«لمتضرب» و«لاتضربُ» و«لاتضربْ» و«مضرب»(مربوط به فقره «فى ضمن هيئاته»)؛ | ||
7. يعنى ماده(مربوط به ضمير«معناها»)؛ | 7. يعنى ماده(مربوط به ضمير«معناها»)؛ | ||
8. و آن، مثلا در«ضرب» حدث دردآور است(مربوط به | 8. و آن، مثلا در«ضرب» حدث دردآور است(مربوط به فقره «تصور جهة واحدة»)؛ | ||
9. از قبيل نسبت ماضويت و مستقبليت و فاعليت و مفعوليت و مانند آن(مربوط به | 9. از قبيل نسبت ماضويت و مستقبليت و فاعليت و مفعوليت و مانند آن(مربوط به فقره «فى ضمن خصوصيات متصورة»). | ||
ویرایش