حجة التفاسير و بلاغ الإكسير: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمهاى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مىپردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا | روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمهاى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مىپردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا آيات، با ترجمۀ فارسى آنها و توضيح دربارۀ يكايك واژهها، آغاز مىكند، در برخى موارد ايشان، اقدام به شرح و تفسير چند مرحلهاى مىنمايد، ابتدا در بحثى اجمالى به بررسى معانى و شرح كلمات و عدد آنها مىپردازد، سپس توضيحى در مورد آيات در قالب مقدمه 1،2،3 و...و دوباره به سراغ كلمات و فرازها براى توضيح تكميلى مىرود. | ||
در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مىبرد. | در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مىبرد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ويژگى مهم اين تفسير بهرهگيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مىباشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصهها و حكايتها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنىتر كرده است. | ويژگى مهم اين تفسير بهرهگيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مىباشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصهها و حكايتها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنىتر كرده است. | ||
شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و مجمع البيان نقل مىكند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمىپردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مىپردازد. از اسرائيليات پرهيز مىنمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز | شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و مجمع البيان نقل مىكند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمىپردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مىپردازد. از اسرائيليات پرهيز مىنمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز مىپردازد، بهخصوص در نقل از تورات و انجيل و تطبيق آن با قرآن، از نقد آنها غفلت نمىورزد. | ||
به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايتهاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مىپردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است)در ارتباط با آيه و قرآن مىپردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامهها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمدهاند. | به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايتهاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مىپردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است)در ارتباط با آيه و قرآن مىپردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامهها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمدهاند. |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۲۷
نام کتاب | حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | بلاغی، عبدالحجه (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | حکمت (چاپخانه) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1386 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1992AUTOMATIONCODE |
«حجة التفاسير و بلاغ الاكسير»يا«تفسير من لا يحضره المفسر و التفسير»از تفاسير قرن چهاردهم شيعۀ دوازده امامى محسوب مىگردد كه توسط سيد عبدالحجه مراغى به زبان فارسى تأليف شده است. اين تفسير شامل تمام آيات قرآن مىباشد.
مولف روش بيانى و تحليلى با رويكرد تربيتى پيش گرفته و به بيان عقايد ملل و نحل و فرق و مذاهب پرداخته است. از روايات كمتر استفاده مىكند و بحثهاى تاريخى و اعتقادى فراوان دارد.
مولف در جلد نخستين اين كتاب، بحث مبسوط و جداگانهاى دربارۀ تاريخ انسان و چگونگى آفرينش و تاريخ انبياء همراه با نقشههاى جغرافيايى، و در جلد دوم تفصيل برخى وقايع و حوادث از ولادت عيسى(ع) تا ولادت پيامبر اكرم(ص) و حوادث آستانۀ بعثت و تاريخ شهرهاى مكه و مدينه و وقايعى از سيرۀ پيامبر(ص) و آثار آن مورد بحث قرار داده است. هدف از طرح اين مباحث، به دست دادن فضاى كلى نزول قرآن و عواملى است كه منتهى به نزول آيات گرديده است.البته در اين مقدمۀ طولانى به برخى از مباحث علوم قرآنى و آنچه كه به شناخت قرآن مربوط مىگردد اشاره دارد.بحثهاى تطبيقى ميان كتاب انجيل، تورات و اوستا با قرآن از ديگر مباحث اين جلد مىباشد.
مصادر تفسير
مفسر در تفسير خود از تفاسيرى مانند مجمع البيان، صافى، كاشفى، انوار التنزيل بيضاوى، روح البيان، ابوالفتوح رازى، تفسير كيوان و فخر رازى بهره گرفته است، و از كتابهايى مانند بحار الانوار، حق اليقين مرحوم مجلسى، كافى،جامع عباسى، الفهرست ابن نديم، اسباب النزول واحدى، انيس الاعلام فخر الاسلام و...مطالبى نقل مىنمايد. در لغت نيز از مفردات راغب اصفهانى و قاموس بهره مىبرد.
روش تفسير
روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمهاى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مىپردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا آيات، با ترجمۀ فارسى آنها و توضيح دربارۀ يكايك واژهها، آغاز مىكند، در برخى موارد ايشان، اقدام به شرح و تفسير چند مرحلهاى مىنمايد، ابتدا در بحثى اجمالى به بررسى معانى و شرح كلمات و عدد آنها مىپردازد، سپس توضيحى در مورد آيات در قالب مقدمه 1،2،3 و...و دوباره به سراغ كلمات و فرازها براى توضيح تكميلى مىرود.
در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مىبرد.
ويژگى مهم اين تفسير بهرهگيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مىباشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصهها و حكايتها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنىتر كرده است.
شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و مجمع البيان نقل مىكند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمىپردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مىپردازد. از اسرائيليات پرهيز مىنمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز مىپردازد، بهخصوص در نقل از تورات و انجيل و تطبيق آن با قرآن، از نقد آنها غفلت نمىورزد.
به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايتهاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مىپردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است)در ارتباط با آيه و قرآن مىپردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامهها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمدهاند.
مفسر در مقدمۀ كوتاه خود بيان مىدارد كه:
1-در نقل از تورات و انجيل،چاپ لندن سال 1947 م ملاك بوده است.
2-در شمارۀ آيات،مطابق چاپ قرآن ركن الملكى عمل شده است.
3-در شمارۀ كلمات و عدد حروف سور بخشى مطابق تفسير ابوالفتوح رازى و قسمتى مطابق تفسير تنوير المقباس بوده است.
و بيان مىدارد كه «ب» علامت اختصارى مفسر مىباشد و «ه» دلالت بر انتهى دارد.
نسخه شناسى
تاريخ تأليف اين تفسير از 1385 تا 1387ق مىباشد. نخستين چاپ آن در سال 1386ق،1345 ش توسط چاپخانۀ حكمت در قم به قطع وزيرى، عرضه شده است.
فهرست تفصيلى مطالب در پايان هر جلد، راهنماى محققان به مطالب اصلى و فرعى آن مىباشد.
منابع مقاله
1-مقدمۀ تفسير و ساير مجلدات آن
2-دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى بهاء الدين خرمشاهى ج 1 ص 387 و ص 695
3-المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 448
4-طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 4 ص 370
وابستهها
پیوندها
مطالعه کتاب حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور