وصول الأخيار إلی أصول الأخبار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ بهائى' به 'شيخ بهائى '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ بهائى' به 'شيخ بهائى ')
خط ۵۵: خط ۵۵:
حارثى اندكى پس از رسيدن به ايران، كتاب مورد بحث را در نقد حديث تكميل كرده است. در مقدمه، حارثى از فرار خود از قلمرو عثمانى و به‌سلامت رسيدن خود به ايران تحت قلمرو صفويه سخن گفته است؛ همچنين تصريح كرده كه هنگام نگارش كتاب، در مشهد بوده است. تاريخ‌هاى مختلفى براى زمان تأليف كتاب «وصول الأخيار» ذكر شده كه كهن‌ترين آنها 960ق و آخرين آنها 969ق، است. اين حقيقت كه در مقدمه وصول الأخيار حارثى از فرارش از قلمرو عثمانى سخن مى گويد، متضمن آن است كه وى آن را پس از رسيدن به ايران نوشته باشد. همان‌گونه‌كه طباجه احتمال داده، حارثى احتمالاً كتاب را زمانى بين 961ق و آمدنش به دربار در سال 963 يا 964ق، نگاشته است. با توجه به تقديم كتاب به شاه طهماسب، كتاب حارثى در حقيقت در حكم معرفى‌نامه‌اى براى شخص تازه‌به‌درباررسيده بوده كه متناسب با آن، سمتى به او داده‌اند <ref>استوارت، دون، ص 53</ref>.
حارثى اندكى پس از رسيدن به ايران، كتاب مورد بحث را در نقد حديث تكميل كرده است. در مقدمه، حارثى از فرار خود از قلمرو عثمانى و به‌سلامت رسيدن خود به ايران تحت قلمرو صفويه سخن گفته است؛ همچنين تصريح كرده كه هنگام نگارش كتاب، در مشهد بوده است. تاريخ‌هاى مختلفى براى زمان تأليف كتاب «وصول الأخيار» ذكر شده كه كهن‌ترين آنها 960ق و آخرين آنها 969ق، است. اين حقيقت كه در مقدمه وصول الأخيار حارثى از فرارش از قلمرو عثمانى سخن مى گويد، متضمن آن است كه وى آن را پس از رسيدن به ايران نوشته باشد. همان‌گونه‌كه طباجه احتمال داده، حارثى احتمالاً كتاب را زمانى بين 961ق و آمدنش به دربار در سال 963 يا 964ق، نگاشته است. با توجه به تقديم كتاب به شاه طهماسب، كتاب حارثى در حقيقت در حكم معرفى‌نامه‌اى براى شخص تازه‌به‌درباررسيده بوده كه متناسب با آن، سمتى به او داده‌اند <ref>استوارت، دون، ص 53</ref>.


[[حسینی کوهکمری، عبداللطیف|سيد عبداللطيف كوه‌كمرى]] در مقدمه خود اين ديدگاه را مطرح مى‌كند كه [[شهيد ثانى]] اولين كسى است كه علم درايه را از كتب اهل سنت به كتب شيعه منتقل نمود و رساله مشهورى (الرعاية في دراية الحديث) را در اين علم تأليف نمود. پس از آن شاگردش شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى و سپس فرزندش شيخ بهائى و ديگران دست به تأليف كتاب در اين موضوع زدند <ref>معرفى كتاب، ص 7</ref>.
[[حسینی کوهکمری، عبداللطیف|سيد عبداللطيف كوه‌كمرى]] در مقدمه خود اين ديدگاه را مطرح مى‌كند كه [[شهيد ثانى]] اولين كسى است كه علم درايه را از كتب اهل سنت به كتب شيعه منتقل نمود و رساله مشهورى (الرعاية في دراية الحديث) را در اين علم تأليف نمود. پس از آن شاگردش شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى و سپس فرزندش [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]  و ديگران دست به تأليف كتاب در اين موضوع زدند <ref>معرفى كتاب، ص 7</ref>.


محقق، سپس به آراء ديگر صاحب‌نظران چون سيد صدر اشاره كرده و چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه اولين عالم شيعى كه در علم درايه دست به تأليف زده [[شهيد ثانى]] نبوده كه عبدالصمد عاملى دومين مؤلف باشد، بلكه سيد بن طاووس اولين عالم شيعى بوده كه در علم درايه دست به تأليف زده، سپس سيد على بن عبدالحميد نجفى نيلى با «شرح أصول دراية الحديث» و ديگران به اين كار همت نهاده‌اند. تا اينكه عبدالصمد عاملى كتاب حاضر را به نيكوترين شيوه تأليف نمود. وى در اين كتاب بهترين مسائل علم درايه را جمع نمود و مباحث عالى را به‌ويژه در ابتداى كتاب مطرح كرد؛ آنجا كه از مسئله امامت بحث كرده و وجوب تبعيت از ائمه معصومين(ع) و اخبار و احاديث ايشان را به ادله اربعه اثبات كرده است <ref>همان، ص 8 - 9</ref>.
محقق، سپس به آراء ديگر صاحب‌نظران چون سيد صدر اشاره كرده و چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه اولين عالم شيعى كه در علم درايه دست به تأليف زده [[شهيد ثانى]] نبوده كه عبدالصمد عاملى دومين مؤلف باشد، بلكه سيد بن طاووس اولين عالم شيعى بوده كه در علم درايه دست به تأليف زده، سپس سيد على بن عبدالحميد نجفى نيلى با «شرح أصول دراية الحديث» و ديگران به اين كار همت نهاده‌اند. تا اينكه عبدالصمد عاملى كتاب حاضر را به نيكوترين شيوه تأليف نمود. وى در اين كتاب بهترين مسائل علم درايه را جمع نمود و مباحث عالى را به‌ويژه در ابتداى كتاب مطرح كرد؛ آنجا كه از مسئله امامت بحث كرده و وجوب تبعيت از ائمه معصومين(ع) و اخبار و احاديث ايشان را به ادله اربعه اثبات كرده است <ref>همان، ص 8 - 9</ref>.
خط ۶۷: خط ۶۷:
ذكر شرح حال معصومين(ع) و دستور پيامبر خدا به اقتدا به ائمه(ع) و مباحثى در خصوص عدالت صحابه و قلّت علم برخى از صحابه، از جمله مباحث ابتدايى كتاب است <ref>متن كتاب، ص 40 - 81</ref>.
ذكر شرح حال معصومين(ع) و دستور پيامبر خدا به اقتدا به ائمه(ع) و مباحثى در خصوص عدالت صحابه و قلّت علم برخى از صحابه، از جمله مباحث ابتدايى كتاب است <ref>متن كتاب، ص 40 - 81</ref>.


نويسنده پيش از ورود به مباحث اصلى كتاب، اصول حديثى شيعه را معرفى كرده است. وى كتب اصلى شيعه را پنج كتاب دانسته و كتاب «مدينة العلم» [[شيخ صدوق]] را نيز جزء اين كتب آورده است. از عبارت مصنف و اينكه هيچ اشاره‌اى به مفقود شدن آن نكرده چنين برداشت مى‌شود كه كتاب «مدينة العلم» در اختيار او بوده، ولى پس از وى به دليلى نامعلوم ناپديد شده است. از آن زمان به بعد هيچ اثرى از «مدينة العلم» به‌دست نيامده و حتى فرزند ايشان شيخ بهائى نيز آن را نديده است <ref>همان، ص 85 - 86</ref>.
نويسنده پيش از ورود به مباحث اصلى كتاب، اصول حديثى شيعه را معرفى كرده است. وى كتب اصلى شيعه را پنج كتاب دانسته و كتاب «مدينة العلم» [[شيخ صدوق]] را نيز جزء اين كتب آورده است. از عبارت مصنف و اينكه هيچ اشاره‌اى به مفقود شدن آن نكرده چنين برداشت مى‌شود كه كتاب «مدينة العلم» در اختيار او بوده، ولى پس از وى به دليلى نامعلوم ناپديد شده است. از آن زمان به بعد هيچ اثرى از «مدينة العلم» به‌دست نيامده و حتى فرزند ايشان [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]]  نيز آن را نديده است <ref>همان، ص 85 - 86</ref>.


حارثى، مطالب اصلى را همچون ساير آثار با ذكر موضوع علم درايه آغاز كرده است، سپس به بحث از متن و سند حديث پرداخته و اعتماد محدثين و فقها بر صحت و ضعف حديث را به‌واسطه سند آن دانسته است <ref>همان، ص 88 - 90</ref>.
حارثى، مطالب اصلى را همچون ساير آثار با ذكر موضوع علم درايه آغاز كرده است، سپس به بحث از متن و سند حديث پرداخته و اعتماد محدثين و فقها بر صحت و ضعف حديث را به‌واسطه سند آن دانسته است <ref>همان، ص 88 - 90</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش