تفسير البغوي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - ']]]]' به ']]')
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۵۳: خط ۵۳:




بغوى در تفسير خود از منابع متعددى بهره برده است. در بخش روايى تفسير ثعلبى و كتب ائمه حديث و صحابه و تابعين مانند: [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، سيبويه، اخفش و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ و از شيعه مانند: محمد بن حنفيه، على بن الحسين زين العابدين(ع) امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] را مد نظر داشته، رواياتى از ايشان نقل مى‌نمايد.
بغوى در تفسير خود از منابع متعددى بهره برده است. در بخش روايى تفسير ثعلبى و كتب ائمه حديث و صحابه و تابعين مانند: [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، سيبويه، اخفش و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ و از شيعه مانند: محمد بن حنفيه، على بن الحسين زين العابدين(ع) امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را مد نظر داشته، رواياتى از ايشان نقل مى‌نمايد.


از ميان صوفيه كه آنها را به «ارباب اللسان» و «اهل الاشاره» نام مى‌برد،مطالبى از شهر بن حوشب، ابراهيم بن ادهم، فضيل بن عياض، سهل تسترى، جنيد و امثال آنها را متذكر مى‌گردد.
از ميان صوفيه كه آنها را به «ارباب اللسان» و «اهل الاشاره» نام مى‌برد،مطالبى از شهر بن حوشب، ابراهيم بن ادهم، فضيل بن عياض، سهل تسترى، جنيد و امثال آنها را متذكر مى‌گردد.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:




محقق در بحث احاديث جعلى و موضوع، اشاره به برخى مصاديق مى‌نمايد كه از جمله آنها، مأثورات منقول ذيل آيه 55 سوره مائده است، ايشان حديث صدقه دادن انگشتر توسط حضرت على(ع) را كه صحابه، تابعين و مفسرين مختلف شيعه و سنى آن را نقل نموده‌اند، از موارد مجعول دانسته و براى اثبات سخن خود به نقل قولى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]  كه «انه من وضع الرافضة» و بيانى از ديگران اكتفا مى‌كند. وى هرگونه بيان مصداق را از جمله در آيه 7 سوره رعد ''' «و لكل قوم هاد» ''' و آيه 12 سوره حاقه ''' «و تعيها اذن واعيه» ''' كه حضرت على(ع) را به عنوان مصداق اعلاى آيه بيان مى‌دارد، جعلى خوانده است. ايشان فراموش نموده‌اند كه يكى از راه‌هاى تبيين و تفسير آيات قرآن كه از تفسير لفظى فراتر است (و در مدار آن محسوب نمى‌گردد) بيان مصداق‌هاى آيات است كه توسط پيامبر(ص)، صحابه، تابعين و مفسران پيشين انجام گرفته است و نيز برخى از اين احاديث و منقولات، شأن و سبب نزول آيات بوده است كه ارزيابى آنها بايد به‌دور از تعصبات مذهبى قرار گيرد. اين بخش از سخنان عبدالرزاق مهدى بايسته نقدى متكى بر تحقيق در روايات و مأثوراتى است كه درصدد بيان مصاديق آيات هستند و نيز مأثوراتى كه اسباب نزول آيات را بيان داشته است. فقط به ذكر اين نكته بسنده مى‌كنم، كه 24 حديث از اهل سنت نقل شده كه اين آيه (55 سوره مائده) درباره حضرت على(ع)نازل شده است. روايات مربوطه را از صحابه افرادى مانند ابوذر، ابن عباس، انس بن مالك، عمار، جابر، سلمة بن كهيل، ابورافع، عمرو بن عاص و حضرت على(ع) كه اعلم، اعدل و اتقاى صحابه بوده نقل نموده‌اند، در بين ائمه(ع)، امام حسين(ع)، [[امام سجاد (ع)]]، امام باقر(ع)، [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] و امام هادى(ع) نيز اين روايات را داشته‌اند. علماى اهل سنت نيز بر نقل آن بدون رد و جرح اتفاق داشته‌اند؛ مانند احمد، نسايى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، طبرانى، و عبدبن حميد،كه اينها خود از ائمه تفسير مأثور و از حفاظ و ائمه حديث اهل سنت محسوب مى‌گردند. متكلمين نيز اين‌گونه روايت‌ها را تلقى به قبول نموده‌اند.
محقق در بحث احاديث جعلى و موضوع، اشاره به برخى مصاديق مى‌نمايد كه از جمله آنها، مأثورات منقول ذيل آيه 55 سوره مائده است، ايشان حديث صدقه دادن انگشتر توسط حضرت على(ع) را كه صحابه، تابعين و مفسرين مختلف شيعه و سنى آن را نقل نموده‌اند، از موارد مجعول دانسته و براى اثبات سخن خود به نقل قولى از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]  كه «انه من وضع الرافضة» و بيانى از ديگران اكتفا مى‌كند. وى هرگونه بيان مصداق را از جمله در آيه 7 سوره رعد ''' «و لكل قوم هاد» ''' و آيه 12 سوره حاقه ''' «و تعيها اذن واعيه» ''' كه حضرت على(ع) را به عنوان مصداق اعلاى آيه بيان مى‌دارد، جعلى خوانده است. ايشان فراموش نموده‌اند كه يكى از راه‌هاى تبيين و تفسير آيات قرآن كه از تفسير لفظى فراتر است (و در مدار آن محسوب نمى‌گردد) بيان مصداق‌هاى آيات است كه توسط پيامبر(ص)، صحابه، تابعين و مفسران پيشين انجام گرفته است و نيز برخى از اين احاديث و منقولات، شأن و سبب نزول آيات بوده است كه ارزيابى آنها بايد به‌دور از تعصبات مذهبى قرار گيرد. اين بخش از سخنان عبدالرزاق مهدى بايسته نقدى متكى بر تحقيق در روايات و مأثوراتى است كه درصدد بيان مصاديق آيات هستند و نيز مأثوراتى كه اسباب نزول آيات را بيان داشته است. فقط به ذكر اين نكته بسنده مى‌كنم، كه 24 حديث از اهل سنت نقل شده كه اين آيه (55 سوره مائده) درباره حضرت على(ع)نازل شده است. روايات مربوطه را از صحابه افرادى مانند ابوذر، ابن عباس، انس بن مالك، عمار، جابر، سلمة بن كهيل، ابورافع، عمرو بن عاص و حضرت على(ع) كه اعلم، اعدل و اتقاى صحابه بوده نقل نموده‌اند، در بين ائمه(ع)، امام حسين(ع)، [[امام سجاد(ع)]]، امام باقر(ع)، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام هادى(ع) نيز اين روايات را داشته‌اند. علماى اهل سنت نيز بر نقل آن بدون رد و جرح اتفاق داشته‌اند؛ مانند احمد، نسايى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، طبرانى، و عبدبن حميد،كه اينها خود از ائمه تفسير مأثور و از حفاظ و ائمه حديث اهل سنت محسوب مى‌گردند. متكلمين نيز اين‌گونه روايت‌ها را تلقى به قبول نموده‌اند.


فقها در مسئله «فعل كثير در نماز» و بحث «آيا صدقه مستحبى، زكاة ناميده مى‌شود يا خير؟» آنها را مطرح كرده‌اند. در صحت انطباق آيه بر روايات، بزرگان تفسير و ادب مانند زمخشرى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و ابوحيان در تفسير خود و راويان احاديث كه خود از اهل لسان عرب مى‌باشند، مناقشه‌اى ننموده‌اند. بنابراين نمى‌توان ادعاى ضعف سند و جعلى بودن را پذيرفت و از اين‌گونه روايات چشم‌پوشى نمود.
فقها در مسئله «فعل كثير در نماز» و بحث «آيا صدقه مستحبى، زكاة ناميده مى‌شود يا خير؟» آنها را مطرح كرده‌اند. در صحت انطباق آيه بر روايات، بزرگان تفسير و ادب مانند زمخشرى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و ابوحيان در تفسير خود و راويان احاديث كه خود از اهل لسان عرب مى‌باشند، مناقشه‌اى ننموده‌اند. بنابراين نمى‌توان ادعاى ضعف سند و جعلى بودن را پذيرفت و از اين‌گونه روايات چشم‌پوشى نمود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش