۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NURkar28.jpg | عنوان = جستارهایی در سخن و سکوت | عنوانه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب جستارهایی در سخن و سکوت اثری است فلسفی ـ عرفانی با رویکردی تحلیلی ـ نقدی که به مسئلهی فهم مولانا و سخن مولانا از سخن و سکوت میپردازد. در واقع نگرشی بر نگرش مولانا در خصوص این دو مقوله است که هر دو از سویی با زبان و از دیگر سو با فهم و عقل وفکر و اراده سر و کار دارد. مثنوی و دیوان کبیر و دیگر آثار مولانا از نوع سخنها و سکوتهایی است که از سوی مولانا پدیدار شده است. کسی نمیتواند بگوید مولانا در این آثار سخن نگفته است، چنانکه در درون همین آثار سکوتها و خموشیهای مولانا نیز به خوبی قابل دریافت است. در این کتاب کسی از سخن و سکوت مولانا سخن میگوید که خود با این هر دو مقوله به خوبی آشناست و در کار سلوکی او نیز این تجربت قهراً حضوری فعّالانه داشته است. انتخاب این موضوع برای بحث نیز نشان از آشنایی و همباوری با مولاناست و در واقع تأیید آن است که آدمیرا از سخن و سکوت چارهای نیست، منتها باید جایگاه هر کدام را نیک دانست و چنانکه عقلانی و درست است همان را به کار بست، چنانکه مولانا خود گاهی سخنوری چیره دست است و گاه در خموشی و سکوت سخت فرو میرود و دیگران را در این سکوت به سختی و قبض میافکند. | کتاب جستارهایی در سخن و سکوت اثری است فلسفی ـ عرفانی با رویکردی تحلیلی ـ نقدی که به مسئلهی فهم مولانا و سخن مولانا از سخن و سکوت میپردازد. در واقع نگرشی بر نگرش مولانا در خصوص این دو مقوله است که هر دو از سویی با زبان و از دیگر سو با فهم و عقل وفکر و اراده سر و کار دارد. مثنوی و دیوان کبیر و دیگر آثار مولانا از نوع سخنها و سکوتهایی است که از سوی مولانا پدیدار شده است. کسی نمیتواند بگوید مولانا در این آثار سخن نگفته است، چنانکه در درون همین آثار سکوتها و خموشیهای مولانا نیز به خوبی قابل دریافت است. در این کتاب کسی از سخن و سکوت مولانا سخن میگوید که خود با این هر دو مقوله به خوبی آشناست و در کار سلوکی او نیز این تجربت قهراً حضوری فعّالانه داشته است. انتخاب این موضوع برای بحث نیز نشان از آشنایی و همباوری با مولاناست و در واقع تأیید آن است که آدمیرا از سخن و سکوت چارهای نیست، منتها باید جایگاه هر کدام را نیک دانست و چنانکه عقلانی و درست است همان را به کار بست، چنانکه مولانا خود گاهی سخنوری چیره دست است و گاه در خموشی و سکوت سخت فرو میرود و دیگران را در این سکوت به سختی و قبض میافکند. | ||
نویسنده متنی روان را در این اثر به مانند دیگر آثار خود ارائه دارد و پیچ و تابهای غیر ضرور را در کار نوشتن مقرّر نداشته است با این حال برخی از سخنان او از بابت فهم و معنا اندکی مشکل به نظر میرسد، هر چند وی سعی کرده ابیات مولانا را که از این دو حالت روحی سخن میگوید برای خواننده ی مشتاق سهل و ساده کند ولی نشان دادن امواج خروشا برای کسانی که دریا و موج و ساحل را ندیده باشند به واقع دشوار است. نویسنده مقدّمه را با سخنانی نغز از شیخ [[ | نویسنده متنی روان را در این اثر به مانند دیگر آثار خود ارائه دارد و پیچ و تابهای غیر ضرور را در کار نوشتن مقرّر نداشته است با این حال برخی از سخنان او از بابت فهم و معنا اندکی مشکل به نظر میرسد، هر چند وی سعی کرده ابیات مولانا را که از این دو حالت روحی سخن میگوید برای خواننده ی مشتاق سهل و ساده کند ولی نشان دادن امواج خروشا برای کسانی که دریا و موج و ساحل را ندیده باشند به واقع دشوار است. نویسنده مقدّمه را با سخنانی نغز از شیخ [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیزالدین نسفی]] عارف بزرگ مکتب کبرویه آغاز میکند، وی در کتاب [[مقصد اقصی]] از صحبت و اثر و خاصیت صحبت سخن میگوید و از خوب شنیدن و خاصه کم گفتن. وی همه ی ریاضات و سلوک را تمهیدی میدارند برای رسیدن به صحبت دانا، و در این راستا هر که به صحبت دانایی رسید و این قابلیّت را یافت سیر او به پایان نزدیک میشود که رسیدن به دانا خود رسیدن به قلّه است. | ||
نویسنده در مقدّمه ی کتاب در بخشی مینویسد: قول و کلام و سخن بسی ارزشمند و دارای اعتبار است و به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت، امّا باید دانست که سخن گفتن به یک نوع نیست و آنرا انواع است و باید بهترین آنرا جست و به آن مقیّد ماند. از طرفی قول و سخن است و از طرفی گوش و شنیدن و هر دو قابل توجّه و مهمّ و از مهمترین مقولات آنکه در کتاب آسمانی ما | نویسنده در مقدّمه ی کتاب در بخشی مینویسد: قول و کلام و سخن بسی ارزشمند و دارای اعتبار است و به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت، امّا باید دانست که سخن گفتن به یک نوع نیست و آنرا انواع است و باید بهترین آنرا جست و به آن مقیّد ماند. از طرفی قول و سخن است و از طرفی گوش و شنیدن و هر دو قابل توجّه و مهمّ و از مهمترین مقولات آنکه در کتاب آسمانی ما قرآن کریم به این هر دو عنایتی خاص مبذول گشته و به هر دو اشاراتی بس نیکو داشته است. خداوند در این کتاب هم قائل است و هم سامع، هم گوینده و هم شنونده. وی با بندگان و مخلوقات خود، هم سخن میگوید و هم از ایشان استماع سخن میکند؛ و همین مطلب ارزش سخن گفتن و سخن شنیدن را تأیید و تأکید میکند. پیامبران نیز بابی مفتوح و عالی را در گفت وگو برقرار نمودهاند و گفتمان را به حدّ اعلی مراعات کردهاند، به بهترین نحو ممکن سخن گفتهاند و به بهترین وجه ممکن سخن مخاطب خود را تام و تمام شنیدهاند و لذا از بابت زبان و گوش بودن نیز اسوهای تمام و کمالاند و به تمامی قابلستایش و پیروی؛ و چه کم هستند کسانی که از این الگوهای زیبا پیروی میکنند. در کتاب زیبای قرآن نیز برای اعتباربخشی به این امر بیش از یک هزار و هفتصد بار از قول و گفتار در اشکال گوناگون آن استفاده کرده است و این غیر از مواردی است که از پیامبر در موارد گوناگون پرسش میشد و پیامبر نیز به ایشان در اوج صبوری و دقّت و ادب پاسخ میداد؛ و اگر مواردی که از «جدال» استفاده شده و امر شده که جدالتان نیز باید «احسن» باشد نیز افزوده و محاسبه گردد، بیش از اینها خواهد بود<ref>مقدّمه، صص 21-20</ref>. | ||
در مقدّمه ی کتاب که به اهمّیّت زبان و سکوت اشاره کرده است سخنان خود را به آیاتی از | در مقدّمه ی کتاب که به اهمّیّت زبان و سکوت اشاره کرده است سخنان خود را به آیاتی از قرآن و روایاتی از قول پیامبر (ص) مستند کرده است و برای کسی که در سلوک عرفانی گام میزند سند دادن از این دو مرجع اصلی و قدسی بسنده است، در عین حال از آنجا که سخن در سخن و سکوت [[مولانا]]ست استناداتی هم به خود [[مولانا]] داشته تا برای خواننده خط مشی اثر کاملاً واضح و مفهوم شود که از متن مقدّمه چنین به نظر میرسد کاری مفهومیو دقیق ارائه شده است. | ||
امّا در فهرستی که از 154 فصل کتاب در دست است هر شمارهای اشاره به آغاز شعری در [[مثنوی]] و یا [[دیوان کبیر]] است، در واضع مصراع نخست بیت یا ابیاتی است که قرار است مورد شرح و تفسیر قرار داده شود و همین نوع فهرست نویسی نیز کاری ابتکاری و قابل توجّه است که تا پیش از این در یک کتاب پژوهشی و مستقل چنین چینشی وجود نداشته است. در عین حال نشان از آن دارد که ما حد اقل شاهد تفسیر و تحلیل عرفانی ـ فلسفیِ 154 بیت و یا اندکی بیشتر با موضوعیّت سخن و سکوت و با محوریّت [[مولانا]] خواهیم بود. بدیهی است که این ابیات انتخابی و گزینشی است، ورنه در [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] تعداد ابیاتی که ناظر به این بحث باشد ده ها برابر چیزی است که ما در اینجا با آن مواجه هستیم. | امّا در فهرستی که از 154 فصل کتاب در دست است هر شمارهای اشاره به آغاز شعری در [[مثنوی]] و یا [[دیوان کبیر]] است، در واضع مصراع نخست بیت یا ابیاتی است که قرار است مورد شرح و تفسیر قرار داده شود و همین نوع فهرست نویسی نیز کاری ابتکاری و قابل توجّه است که تا پیش از این در یک کتاب پژوهشی و مستقل چنین چینشی وجود نداشته است. در عین حال نشان از آن دارد که ما حد اقل شاهد تفسیر و تحلیل عرفانی ـ فلسفیِ 154 بیت و یا اندکی بیشتر با موضوعیّت سخن و سکوت و با محوریّت [[مولانا]] خواهیم بود. بدیهی است که این ابیات انتخابی و گزینشی است، ورنه در [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] تعداد ابیاتی که ناظر به این بحث باشد ده ها برابر چیزی است که ما در اینجا با آن مواجه هستیم. |
ویرایش