حارث محاسبی، حارث بن اسد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:


از جمله آثار وى كه نسخه‌ها يا نام آن‌ها به جا مانده است، عبارتند از:
از جمله آثار وى كه نسخه‌ها يا نام آن‌ها به جا مانده است، عبارتند از:
{{ستون-شروع|2}}
# الرعاية لحقوق الله و القيام بها كه مهم‌ترين و مفصّل‌ترين اثر محاسبى است. درباره آن گفته‌اند كه اگر از محاسبى فقط همين كتاب برجا مى‌ماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زيرا پاره‌اى ديگر از آثار وى، با آن پيوند استوارى دارد.
# الرعاية لحقوق الله و القيام بها كه مهم‌ترين و مفصّل‌ترين اثر محاسبى است. درباره آن گفته‌اند كه اگر از محاسبى فقط همين كتاب برجا مى‌ماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زيرا پاره‌اى ديگر از آثار وى، با آن پيوند استوارى دارد.
# التوهم كه درباره سفر آدمى به عالم ديگر و چگونگى آن است.
# التوهم كه درباره سفر آدمى به عالم ديگر و چگونگى آن است.
خط ۹۲: خط ۹۳:
# آداب النفوس / النفس.
# آداب النفوس / النفس.
# وحدة النظام و وحدانية اللّه كه عبدالقادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه «ثلاث رسائل فى عقيدة المسلم» در 1376ش / 1997 در قاهره منتشر كرده است و شايد يكى از همان سه اثرى باشد كه در فهرست كتاب‌هاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحيد، فصل من كتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانية نام برده‌اند.
# وحدة النظام و وحدانية اللّه كه عبدالقادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه «ثلاث رسائل فى عقيدة المسلم» در 1376ش / 1997 در قاهره منتشر كرده است و شايد يكى از همان سه اثرى باشد كه در فهرست كتاب‌هاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحيد، فصل من كتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانية نام برده‌اند.
{{پایان}}
معاصران محاسبى از او به‌سختى انتقاد و علماى اهل سنّت نيز به وى اعتراضات شديد كردند؛ زيرا از يك‌سو، در عرضه دين شيوه‌اى غير از روش آنان كه مبتنى بر تقليد و پيروىِ صرف از ظواهر كلمات آيات و احاديث بود، داشت؛ وى سخنانى مى‌گفت كه عين آنها در آيات و روايات نبود و از بصيرت باطنى و بينش درونى‌اش الهام مى‌گرفت. از سوى ديگر، اشتغال به اقوال و آراى متكلمان و استفاده از شيوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جايز، بلكه لازم مى‌شمرد.
معاصران محاسبى از او به‌سختى انتقاد و علماى اهل سنّت نيز به وى اعتراضات شديد كردند؛ زيرا از يك‌سو، در عرضه دين شيوه‌اى غير از روش آنان كه مبتنى بر تقليد و پيروىِ صرف از ظواهر كلمات آيات و احاديث بود، داشت؛ وى سخنانى مى‌گفت كه عين آنها در آيات و روايات نبود و از بصيرت باطنى و بينش درونى‌اش الهام مى‌گرفت. از سوى ديگر، اشتغال به اقوال و آراى متكلمان و استفاده از شيوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جايز، بلكه لازم مى‌شمرد.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش