السنة (خلال): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۴: خط ۶۴:
این کتاب هفت جلد دارد که محقق، سه جلد آن را تحقیق کرده است؛ جلد اول آن از اطاعت امام و ذکر ائمه قریش و خروج بر سلطان و بیان احکام سارقان (لصوص) و اجرای حکم شهادت بر کسی که در راه دفاع از عرض و مالش کشته شود و همچنین ذکر فضائل پیامبر اکرم(ص) و توضیح مقام محمود و بحث جامعی درباره خلافت، بحث کرده است. نویسنده در جلد دوم خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را مطرح کرده و سپس شهادت بر عشره مبشره به بهشت را توضیح داده وی سپس حکم اهل سنت در انکار تقدیم [[امام على(ع)|علی(ع)]] بر سه خلیفه پیشین را مطرح می‌نماید، از معاویه بحث می‌نماید، از جنگ‎های صفین و جمل و شهدای این جنگ‎ها بحث می‎‎کند و سخن از اصحاب رسول خدا(ص) به میان می‎آورد. در جلد سوم، وی از روافض (شیعیان) و تغلیظ بر کسانی که احادیثی در طعن صحابه نوشته‌اند صحبت می‌نماید. وی با فتنه‌های بنی‌امیه و تفریع ابواب قدر و ذکر قدریه مطلب را ادامه می‌دهد سپس درباره برخی روایات مانند روایت شقی و سعید یا زاده شدن هر انسانی بر فطرت و... صحبت می‌کند. ادامه مباحث این جلد را با رد بر قدریه و مرجئه پایان می‌دهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/47 ر.ک: همان، ص47-48]</ref>
این کتاب هفت جلد دارد که محقق، سه جلد آن را تحقیق کرده است؛ جلد اول آن از اطاعت امام و ذکر ائمه قریش و خروج بر سلطان و بیان احکام سارقان (لصوص) و اجرای حکم شهادت بر کسی که در راه دفاع از عرض و مالش کشته شود و همچنین ذکر فضائل پیامبر اکرم(ص) و توضیح مقام محمود و بحث جامعی درباره خلافت، بحث کرده است. نویسنده در جلد دوم خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را مطرح کرده و سپس شهادت بر عشره مبشره به بهشت را توضیح داده وی سپس حکم اهل سنت در انکار تقدیم [[امام على(ع)|علی(ع)]] بر سه خلیفه پیشین را مطرح می‌نماید، از معاویه بحث می‌نماید، از جنگ‎های صفین و جمل و شهدای این جنگ‎ها بحث می‎‎کند و سخن از اصحاب رسول خدا(ص) به میان می‎آورد. در جلد سوم، وی از روافض (شیعیان) و تغلیظ بر کسانی که احادیثی در طعن صحابه نوشته‌اند صحبت می‌نماید. وی با فتنه‌های بنی‌امیه و تفریع ابواب قدر و ذکر قدریه مطلب را ادامه می‌دهد سپس درباره برخی روایات مانند روایت شقی و سعید یا زاده شدن هر انسانی بر فطرت و... صحبت می‌کند. ادامه مباحث این جلد را با رد بر قدریه و مرجئه پایان می‌دهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/47 ر.ک: همان، ص47-48]</ref>


محقق از جلد چهارم تا هفتم را تحقیق نکرده است. بحث در جلد چهارم کتاب در ادامه مسائل مربوط به مرجئه است، در این جلد از دوری از مرجئه و عدم ازدواج و ارتباط با آنان صحبت شده است. پنجمین جلد حاوی مطالب ذیل است: ادامه کلام درباره مرجئه. تفریع ابواب رد بر مرجئه، ذکر جهم و بشر مریسی و ابن ابی داود و اصحابش. ذکر جهمیه و اقوال آنان و اختلافاتشان در قرآن و غیره. رد و انکار بر متوقفین در قرآن. جلد ششم هم شامل این مباحث است: انکار بر قائلین به مخلوق بودن قرآن و تکفیر آنان و بیان وجه تکفیرشان و توضیح این‎که قرآن از جانب خداست و هیچ‎چیز از خدا نمی‎تواند مخلوق باشد و بیان این‎که قرآن از اسماء الله و علم اوست. بحث جامعی در رد بر قائلین به مخلوقیت قرآن. هفتمین و آخرین جلد کتاب نیز از سایر مواضع جهمیه در قول به مخلوقیت قرآن و رد بر کسانی که معتقدند لفظ قرآن مخلوق است و انکار قائلین بر ضد آن و احتجاجات ابوعبدالله علیه آنان، و آنچه از مروزی در بدعت‎گذاری جهمیه وارد شده است، بحث می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/48 ر.ک: همان، ص48-49]</ref>
محقق از جلد چهارم تا هفتم را تحقیق نکرده است. بحث در جلد چهارم کتاب در ادامه مسائل مربوط به مرجئه است، در این جلد از دوری از مرجئه و عدم ازدواج و ارتباط با آنان صحبت شده است. پنجمین جلد حاوی مطالب ذیل است: ادامه کلام درباره مرجئه. تفریع ابواب رد بر مرجئه، ذکر جهم و بشر مریسی و ابن ابی داود و اصحابش. ذکر جهمیه و اقوال آنان و اختلافاتشان در قرآن و غیره. رد و انکار بر متوقفین در قرآن. جلد ششم هم شامل این مباحث است: انکار بر قائلین به مخلوق بودن قرآن و تکفیر آنان و بیان وجه تکفیرشان و توضیح این‎که قرآن از جانب خداست و هیچ‎چیز از خدا نمی‌تواند مخلوق باشد و بیان این‎که قرآن از اسماء الله و علم اوست. بحث جامعی در رد بر قائلین به مخلوقیت قرآن. هفتمین و آخرین جلد کتاب نیز از سایر مواضع جهمیه در قول به مخلوقیت قرآن و رد بر کسانی که معتقدند لفظ قرآن مخلوق است و انکار قائلین بر ضد آن و احتجاجات ابوعبدالله علیه آنان، و آنچه از مروزی در بدعت‎گذاری جهمیه وارد شده است، بحث می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/48 ر.ک: همان، ص48-49]</ref>


شیوه مؤلف در کتابت این اثر را به‎صورت زیر می‎توان خلاصه کرد:
شیوه مؤلف در کتابت این اثر را به‎صورت زیر می‌توان خلاصه کرد:


اول این‎که همان‎طور که بیان شد، سعی وی در جمع مسائل احمد بن حنبل بوده است. در این راستا گاه، إسنادش را عالی می‎یابیم؛ مانند آنچه از استادش ابوبکر مروزی یا میمونی یا دوری و حرب بن اسماعیل کرمانی و یا ابوداود سجستانی نقل کرده است. گاه نیز إسناد، نازل است مانند مرویات وی از احمد بن محمد صائغ یا احمد بن حمید مشکانی، ابو هانی نیشابوری، حنبل بن اسحاق و... که در این روایات واسطه‌ای میان [[خلال، احمد بن محمد|خلال]] و این افراد هست و واسطه گاه محمد بن ابو هارون است گاه زکریا بن یحیای ناقد و.... در کل، نزول در مرویاتش از عبدالله بن محمد بن عبدالحمید از بکر بن محمد از پدرش –محمد بن حکم- از ابوعبدالله، بیشتر از موارد سابق است... به‌هرحال، گاه در إسناد شاهد علو هستیم و گاه نزول، ولی وجه غالب با علو در إسناد است و نزول در آن نادر می‎باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/50 ر.ک: همان، ص50-51]</ref>
اول این‎که همان‎طور که بیان شد، سعی وی در جمع مسائل احمد بن حنبل بوده است. در این راستا گاه، إسنادش را عالی می‎یابیم؛ مانند آنچه از استادش ابوبکر مروزی یا میمونی یا دوری و حرب بن اسماعیل کرمانی و یا ابوداود سجستانی نقل کرده است. گاه نیز إسناد، نازل است مانند مرویات وی از احمد بن محمد صائغ یا احمد بن حمید مشکانی، ابو هانی نیشابوری، حنبل بن اسحاق و... که در این روایات واسطه‌ای میان [[خلال، احمد بن محمد|خلال]] و این افراد هست و واسطه گاه محمد بن ابو هارون است گاه زکریا بن یحیای ناقد و.... در کل، نزول در مرویاتش از عبدالله بن محمد بن عبدالحمید از بکر بن محمد از پدرش –محمد بن حکم- از ابوعبدالله، بیشتر از موارد سابق است... به‌هرحال، گاه در إسناد شاهد علو هستیم و گاه نزول، ولی وجه غالب با علو در إسناد است و نزول در آن نادر می‎باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/50 ر.ک: همان، ص50-51]</ref>


از ویژگی‎های کتاب این است که نویسنده در آن، تنها بر جمع اقتصار نکرده بلکه زیاداتی از خودش نیز بر آن دارد و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نیز در جایی که می‎گوید «للخلال کتاب السنة و هو أجمع کتاب یذکر فیه أقوال الإمام أحمد... و إن کان له أقوال زائدة علی ما فیه...» بر این امر اشاره دارد. از زیاداتش می‎توان، مرویاتش از طریق محمد بن اسماعیل أحمسی و محمد بن جنید و یحیی بن جعفر و عمران بن بکار و حسین بن عبدالحمید میمونی و احمد بن محمد انصاری و ابراهیم بن اسماعیل بن عبدالله بن زراره را نام برد. همچنین همه مباحثی که متعلق به مقام محمود است از زیادات او بر مسائل ابوعبدالله است و هرچه متعلق به باب وفات ابوبکر و مرثیه [[امام على(ع)|علی(ع)]] بر ابوبکر و آنچه از احمد بن یحیای نحوی و... روایت می‌کند، نیز چنین است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>
از ویژگی‎های کتاب این است که نویسنده در آن، تنها بر جمع اقتصار نکرده بلکه زیاداتی از خودش نیز بر آن دارد و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نیز در جایی که می‎گوید «للخلال کتاب السنة و هو أجمع کتاب یذکر فیه أقوال الإمام أحمد... و إن کان له أقوال زائدة علی ما فیه...» بر این امر اشاره دارد. از زیاداتش می‌توان، مرویاتش از طریق محمد بن اسماعیل أحمسی و محمد بن جنید و یحیی بن جعفر و عمران بن بکار و حسین بن عبدالحمید میمونی و احمد بن محمد انصاری و ابراهیم بن اسماعیل بن عبدالله بن زراره را نام برد. همچنین همه مباحثی که متعلق به مقام محمود است از زیادات او بر مسائل ابوعبدالله است و هرچه متعلق به باب وفات ابوبکر و مرثیه [[امام على(ع)|علی(ع)]] بر ابوبکر و آنچه از احمد بن یحیای نحوی و... روایت می‌کند، نیز چنین است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/51 ر.ک: همان، ص51]</ref>


شیوه مؤلف در اینجا چنین است که با اسنادش به ابوعبدالله (خواه اسنادش عالی باشد یا نازل) با ذکر اقوال احمد بن حنبل در موضوعی که می‌خواهد به آن بپردازد، آغاز می‌کند، سپس درنهایت روایات از طریق دیگر که اقوال احمد را در سنت تقویت می‌کند، را می‎آورد. مثلاً بعد از ذکر اقوال احمد در اطاعت امام احادیث از طریق محمد بن اسماعیل احمسی را ذکر می‌کند و آن را با «باب في جامع طاعة الإمام» معنون می‌نماید؛ وی در این قسمت، چهل‎وسه حدیث را ذکر می‌نماید. اگر در موضوع مورد بحث مؤلف، قولی از احمد بن حنبل وجود نداشت، وی به اقوال دیگر علمای عصرش یا احادیث مسند از طریق پیامبر(ص) استناد می‌کند کما این‎که در مسئله مقام محمود و آنچه به وفات ابوبکر و مرثیه [[امام على(ع)|علی(ع)]] در وفات وی مربوط است، این شیوه را پی گرفته است. اگر در مسئله هیچ رأیی وجود نداشت، وی آن را بر مسئله‌ای که از احمد آمده، معلق می‌کند مثلاً در شماره 650 می‌نویسد: «لو تدبر الناس کلام أحمد في کل شئ و عقلوا...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>
شیوه مؤلف در اینجا چنین است که با اسنادش به ابوعبدالله (خواه اسنادش عالی باشد یا نازل) با ذکر اقوال احمد بن حنبل در موضوعی که می‌خواهد به آن بپردازد، آغاز می‌کند، سپس درنهایت روایات از طریق دیگر که اقوال احمد را در سنت تقویت می‌کند، را می‎آورد. مثلاً بعد از ذکر اقوال احمد در اطاعت امام احادیث از طریق محمد بن اسماعیل احمسی را ذکر می‌کند و آن را با «باب في جامع طاعة الإمام» معنون می‌نماید؛ وی در این قسمت، چهل‎وسه حدیث را ذکر می‌نماید. اگر در موضوع مورد بحث مؤلف، قولی از احمد بن حنبل وجود نداشت، وی به اقوال دیگر علمای عصرش یا احادیث مسند از طریق پیامبر(ص) استناد می‌کند کما این‎که در مسئله مقام محمود و آنچه به وفات ابوبکر و مرثیه [[امام على(ع)|علی(ع)]] در وفات وی مربوط است، این شیوه را پی گرفته است. اگر در مسئله هیچ رأیی وجود نداشت، وی آن را بر مسئله‌ای که از احمد آمده، معلق می‌کند مثلاً در شماره 650 می‌نویسد: «لو تدبر الناس کلام أحمد في کل شئ و عقلوا...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41887/1/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش