۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''پِرُکْلُس''' (Proclus) (م412 - 485)، که در منابع اسلامی ابرقُلُس، برقلس، برقلیس، یا فورقلس نامیده میشود، مهمترین فیلسوف نوافلاطونی قرن 5 میلادی است. وی پس از درگذشت دُمْنینوس لاریسایی، جانشین او در آکادمی آتن شد و به همین سبب، او را «دیادُخُس» (یعنی خلیفه یا عقیب) لقب | '''پِرُکْلُس''' (Proclus) (م412 - 485)، که در منابع اسلامی ابرقُلُس، برقلس، برقلیس، یا فورقلس نامیده میشود، مهمترین فیلسوف نوافلاطونی قرن 5 میلادی است. وی پس از درگذشت دُمْنینوس لاریسایی، جانشین او در آکادمی آتن شد و به همین سبب، او را «دیادُخُس» (یعنی خلیفه یا عقیب) لقب دادهاند. در تاریخ فلسفه اسلامی، او را میشناختند و پارهای از آثار او در قدیم به عربی ترجمه شده است.<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | ||
صفت دهری از آنجا بر وی اطلاق شده که در | صفت دهری از آنجا بر وی اطلاق شده که در رسالهای از اندیشه یونانی قدم عالَم دفاع کرده است.<ref>ر.ک: سلیمانحشمت، رضا، 1378، ج3، ص148</ref>. | ||
==تاریخ تولد، روحیات== | ==تاریخ تولد، روحیات== | ||
«پرکلس»، در 410 یا 412م، در قسطنطنیه متولد شد<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | «پرکلس»، در 410 یا 412م، در قسطنطنیه متولد شد<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، 1383، ج13، ص598</ref>. | ||
او شخصیتی اخلاقی و اجتماعی داشت. مارینوس در ابتدای رساله خود به ذکر صفاتِ جسمانی و فضائل اخلاقی و قدرت فکری و عقلی استادش پرداخته و نوشته است که پرکلس از بدو تولد از بنیه بدنی بسیار خوبی برخوردار بود. بینایی و شنوایی قوی و | او شخصیتی اخلاقی و اجتماعی داشت. مارینوس در ابتدای رساله خود به ذکر صفاتِ جسمانی و فضائل اخلاقی و قدرت فکری و عقلی استادش پرداخته و نوشته است که پرکلس از بدو تولد از بنیه بدنی بسیار خوبی برخوردار بود. بینایی و شنوایی قوی و حافظهای فوقالعاده داشت. سرما و گرما او را آزار نمیداد و از کار و عبادت و تدریس و تألیف خسته نمیشد. در طول 75 سالی که عمر کرد، فقط دو بار بیمار شد. از لحاظ اخلاقی نیز جامع فضایلِ عفت، شجاعت، عدالت و حکمت یا حقیقتجویی بود. به لذات جسمانی و مال و ثروت که خانوادهاش از آن بهرهای وافی داشت، وقعی نمینهاد. به امور جزئی زندگی بیاعتنا بود. از مرگ و چیزهای دیگر که مردم از آنها میترسند، هراسی نداشت. | ||
پرکلس از کودکی به عدالت عشق میورزید و خود انسانی منصف، نرمخو، فروتن و خوشباطن بود؛ مردی بود بافرهنگ که در همه شاخههای علمی و فلسفی درس خوانده بود و مردم در مجالس و میهمانیها از حضور او و سخنانش لذت میبردند؛ به دوستان و شاگردانش نیز بسیار وفادار بود... شخصی بود متدین و اهل عبادت و نیایش. در مراسم مذهبی که برای تصفیه نفس برگزار میشد (تئورگی)، شرکت میکرد. روزهای آخر ماه روزه میگرفت..<ref>ر.ک: همان، ص598-599</ref>. | پرکلس از کودکی به عدالت عشق میورزید و خود انسانی منصف، نرمخو، فروتن و خوشباطن بود؛ مردی بود بافرهنگ که در همه شاخههای علمی و فلسفی درس خوانده بود و مردم در مجالس و میهمانیها از حضور او و سخنانش لذت میبردند؛ به دوستان و شاگردانش نیز بسیار وفادار بود... شخصی بود متدین و اهل عبادت و نیایش. در مراسم مذهبی که برای تصفیه نفس برگزار میشد (تئورگی)، شرکت میکرد. روزهای آخر ماه روزه میگرفت..<ref>ر.ک: همان، ص598-599</ref>. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
آثار ادبی پرکلس، شامل نیایشهای او به خورشید یا آپولو و نیز نیایشهای او به آفرودیت و خدایان دیگر است. پرکلس در نیایشهای خورشید قدرت او را میستاید و از او میخواهد که گناهانش را ببخشاید. پرکلس شروحی هم بر آثار هزیود و هُمر نوشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | آثار ادبی پرکلس، شامل نیایشهای او به خورشید یا آپولو و نیز نیایشهای او به آفرودیت و خدایان دیگر است. پرکلس در نیایشهای خورشید قدرت او را میستاید و از او میخواهد که گناهانش را ببخشاید. پرکلس شروحی هم بر آثار هزیود و هُمر نوشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
== | ==پارهای از نظریات== | ||
پرکلس بیشتر به بیان منظم آرای پیشینان خود اهتمام کرده و حداقل در «اصول»، بیشتر دستگاهساز است تا مُبدع. وی فلسفه خود را با دین یونان قدیم و طریقت جدالی خود را با علمالاسمای یونانی آمیخته است. یونانیان آن روزگار ستارگان را «موجودات» الهی میدانستند و آنها را میپرستیدند. عقاید یونانیها بیتأثیر از آیین مهر نبوده است. | پرکلس بیشتر به بیان منظم آرای پیشینان خود اهتمام کرده و حداقل در «اصول»، بیشتر دستگاهساز است تا مُبدع. وی فلسفه خود را با دین یونان قدیم و طریقت جدالی خود را با علمالاسمای یونانی آمیخته است. یونانیان آن روزگار ستارگان را «موجودات» الهی میدانستند و آنها را میپرستیدند. عقاید یونانیها بیتأثیر از آیین مهر نبوده است. | ||
# پرکلس، با تأسی به فلوطین، ابتدا به اثبات تقدم واحد بر کثیر و علت بر معلول و سپس به تقدم خودبسنده بر آنچه خودبسنده نیست و تأخّر همه آنچه خودبسنده است نسبت به خیر مطلق و وابستگی هر آنچه هست به علت متفرّد واحد، پرداخته است. | # پرکلس، با تأسی به فلوطین، ابتدا به اثبات تقدم واحد بر کثیر و علت بر معلول و سپس به تقدم خودبسنده بر آنچه خودبسنده نیست و تأخّر همه آنچه خودبسنده است نسبت به خیر مطلق و وابستگی هر آنچه هست به علت متفرّد واحد، پرداخته است. |
ویرایش