آشنایی با پیشینه، مبانی و دیدگاه‌های مذهب شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری'
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری')
خط ۴۲: خط ۴۲:
برخى پژوهشگران اهل سنت و نویسندگان سلفى نيز با این ديدگاه هم‌داستانند و در وجود چنين شخصى ترديد جدى دارند. هرچند در منابع روايى شيعه احاديثى به چشم مى‌خورد كه وجود چنين شخصى را تأييد مى‌كند و حاكى از آن است كه این فرد مانند بسيارى ديگر در شأن آن حضرت غلو نموده و به زياده‌گویى و زياده‌روى دچار آمده است (همان، ص13)، اما به نظر نویسنده، به‌هرتقدير، چه شخصى با عنوان عبدالله بن سبا در تاريخ وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، ترديدى نيست كه باورها و ديدگاه‌هاى نادرست منسوب به او، به‌روشنى با باورها و ديدگاه‌هاى اصيل مذهب شيعه بيگانه است و همه منابعى كه داستان این شخص را حكايت كرده‌اند، تصريح نموده‌اند كه وى توسط [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] به توبه دعوت و سپس اعدام شده است. همچنين، همه منابع روايى و رجالى شيعه كه به این شخص اشاره كرده‌اند، باورها و ديدگاه‌هاى سخيف وى را سخت نكوهيده‌اند و مصداق كفر به خدا و شايسته لعن و بيزارى برشمرده‌اند و در سرتاسر منابع شيعه، حتى یک مورد يافت نمى‌شود كه از چنين شخصى به‌نیکى ياد رفته باشد يا باورهاى كفرآلود او به رسمیت شناخته شده باشد. حال چگونه مى‌توان چنين شخصى را پايه‌گذار مذهب شيعه و مروج انديشه‌هاى شيعى دانست.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/13 همان، ص13]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/14 14]</ref>
برخى پژوهشگران اهل سنت و نویسندگان سلفى نيز با این ديدگاه هم‌داستانند و در وجود چنين شخصى ترديد جدى دارند. هرچند در منابع روايى شيعه احاديثى به چشم مى‌خورد كه وجود چنين شخصى را تأييد مى‌كند و حاكى از آن است كه این فرد مانند بسيارى ديگر در شأن آن حضرت غلو نموده و به زياده‌گویى و زياده‌روى دچار آمده است (همان، ص13)، اما به نظر نویسنده، به‌هرتقدير، چه شخصى با عنوان عبدالله بن سبا در تاريخ وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، ترديدى نيست كه باورها و ديدگاه‌هاى نادرست منسوب به او، به‌روشنى با باورها و ديدگاه‌هاى اصيل مذهب شيعه بيگانه است و همه منابعى كه داستان این شخص را حكايت كرده‌اند، تصريح نموده‌اند كه وى توسط [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] به توبه دعوت و سپس اعدام شده است. همچنين، همه منابع روايى و رجالى شيعه كه به این شخص اشاره كرده‌اند، باورها و ديدگاه‌هاى سخيف وى را سخت نكوهيده‌اند و مصداق كفر به خدا و شايسته لعن و بيزارى برشمرده‌اند و در سرتاسر منابع شيعه، حتى یک مورد يافت نمى‌شود كه از چنين شخصى به‌نیکى ياد رفته باشد يا باورهاى كفرآلود او به رسمیت شناخته شده باشد. حال چگونه مى‌توان چنين شخصى را پايه‌گذار مذهب شيعه و مروج انديشه‌هاى شيعى دانست.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/13 همان، ص13]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/14 14]</ref>


در بخش دوم، به بررسى مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به نظر نویسنده، اگر بخواهيم مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را در یک واژه گرد آوريم، همانا واژه «امامت» را پيش مى‌نهيم. به ديگر سخن، تلقّى خاص شيعه از مسئله امامت كه ريشه در آيات قرآن و عبارات پيامبر(ص) داشته، ویژگى اساسى و تاريخى این مذهب است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 همان، ص27]</ref>
در بخش دوم، به بررسى مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به نظر نویسنده، اگر بخواهيم مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را در یک واژه گرد آوریم، همانا واژه «امامت» را پيش مى‌نهيم. به ديگر سخن، تلقّى خاص شيعه از مسئله امامت كه ريشه در آيات قرآن و عبارات پيامبر(ص) داشته، ویژگى اساسى و تاريخى این مذهب است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 همان، ص27]</ref>


امامت در نزد شيعه مفهومى مقدس دارد و استمرار حركت انبيا و شاخسار شجره طيبه نبوت بشمار مى‌رود. چنين امامتى تنها در وحى، از نبوت جدا مى‌شود و همه امور دين و دنياى مردم را فرامى‌گيرد. به یک تعبير مى‌توان گفت، امامت شيعه آسمانى است و امامت اهل سنت زمینى. شيعه امامت را از سنخ نبوت (و نه عين آن) مى‌داند و اهل سنت آن را از سنخ سلطنت. به ديگر سخن، امامت در نزد اهل سنت به معناى سياست است؛ آن‌هم سياستى كه در عمل از ديانت جداست. لذا مى‌بينيم كه برخلاف شيعه، اهل سنت پيروى از هر امامى را هرچند ستمكار باشد، واجب مى‌شمارند و برای چگونگى دستيابى او به حكومت و چگونگى حكمرانى‌اش اهمیت چندانى قائل نيستند؛ درحالى‌كه شيعه امامت را در سه محور مورد ارزيابى قرار مى‌دهد: علم امام، عصمت او و انتصابش توسط پيامبر(ص). این محورهاى سه‌گانه، عناصر ذاتى و پايه‌هاى استوار انديشه شيعى را تشكيل مى‌دهند؛ ازاين‌رو، نویسنده در این بخش، مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را با نظر به این سه محور، بررسى كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 ر.ک: همان، ص27]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/28 28]</ref>
امامت در نزد شيعه مفهومى مقدس دارد و استمرار حركت انبيا و شاخسار شجره طيبه نبوت بشمار مى‌رود. چنين امامتى تنها در وحى، از نبوت جدا مى‌شود و همه امور دين و دنياى مردم را فرامى‌گيرد. به یک تعبير مى‌توان گفت، امامت شيعه آسمانى است و امامت اهل سنت زمینى. شيعه امامت را از سنخ نبوت (و نه عين آن) مى‌داند و اهل سنت آن را از سنخ سلطنت. به ديگر سخن، امامت در نزد اهل سنت به معناى سياست است؛ آن‌هم سياستى كه در عمل از ديانت جداست. لذا مى‌بينيم كه برخلاف شيعه، اهل سنت پيروى از هر امامى را هرچند ستمكار باشد، واجب مى‌شمارند و برای چگونگى دستيابى او به حكومت و چگونگى حكمرانى‌اش اهمیت چندانى قائل نيستند؛ درحالى‌كه شيعه امامت را در سه محور مورد ارزيابى قرار مى‌دهد: علم امام، عصمت او و انتصابش توسط پيامبر(ص). این محورهاى سه‌گانه، عناصر ذاتى و پايه‌هاى استوار انديشه شيعى را تشكيل مى‌دهند؛ ازاين‌رو، نویسنده در این بخش، مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را با نظر به این سه محور، بررسى كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/27 ر.ک: همان، ص27]-[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5619/1/28 28]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش