۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'معرفت، محمدهادي' به 'معرفت، محمد هادی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''قصه در قرآن'''، ترجمه باب پنجم از کتاب «شبهات و ردود حول القرآن الكريم»، تألیف آیتالله محمدهادی معرفت است که ترجمه آن توسط حسن خرقانی انجام شده است. نویسنده در این اثر به تحلیل و بررسی قصههای قرآنی پرداخته و به شبهات مطرح شده پاسخ داده است. | '''قصه در قرآن'''، ترجمه باب پنجم از کتاب «شبهات و ردود حول القرآن الكريم»، تألیف [[معرفت، محمد هادی|آیتالله محمدهادی معرفت]] است که ترجمه آن توسط حسن خرقانی انجام شده است. نویسنده در این اثر به تحلیل و بررسی قصههای قرآنی پرداخته و به شبهات مطرح شده پاسخ داده است. | ||
همانگونه که ذکر شد این اثر ترجمه یک فصل (باب) از کتاب «شبهات و ردود حول القرآن الكريم» است که به سبب اهمیت فصلهای این کتاب و نیز برای دستیابی آسانتر خوانندگان، هر فصل در یک جلد منتشر شده است. جلدهای دیگر این مجموعه عبارتند از: «وحی، یگانه منبع قرآن»، «قرآن و فرهنگ زمانه»، «پندار اختلاف و تناقض در قرآن»، و «قرآن و واقعیتهای علمی، تاریخ و ادبی»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10</ref>. | همانگونه که ذکر شد این اثر ترجمه یک فصل (باب) از کتاب «شبهات و ردود حول القرآن الكريم» است که به سبب اهمیت فصلهای این کتاب و نیز برای دستیابی آسانتر خوانندگان، هر فصل در یک جلد منتشر شده است. جلدهای دیگر این مجموعه عبارتند از: «وحی، یگانه منبع قرآن»، «قرآن و فرهنگ زمانه»، «پندار اختلاف و تناقض در قرآن»، و «قرآن و واقعیتهای علمی، تاریخ و ادبی»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ایشان در ابتدای پیشگفتار کتاب اهمیت داستانهای قرآن را اینگونه توضیح میدهد: داستانهای قرآن، گزارشهای واقعی از گذشتگان است که خداوند در بستر وحی، بر پیامبر خوانده است. این داستانها در راستای اهداف قرآن بازگو شده، ازاینرو شناخت ویژگیهای آن برای دستیابی به اهداف قرآن سودمند است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص9</ref>. | ایشان در ابتدای پیشگفتار کتاب اهمیت داستانهای قرآن را اینگونه توضیح میدهد: داستانهای قرآن، گزارشهای واقعی از گذشتگان است که خداوند در بستر وحی، بر پیامبر خوانده است. این داستانها در راستای اهداف قرآن بازگو شده، ازاینرو شناخت ویژگیهای آن برای دستیابی به اهداف قرآن سودمند است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص9</ref>. | ||
سپس هدف از نگارش این اثر را مطرح کرده ادامه میدهد: علامه معرفت در این اثر ماندگار، به بیان ویژگیهای قصص قرآنی، اهداف داستان در قرآن، حکمت تکرار قصههای قرآن و شیوه هنری قرآن در داستانسرایی میپردازند. ایشان داستانهای قرآن را ترسیم حقایقی میدانند که در قالب قصه بیان شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | سپس هدف از نگارش این اثر را مطرح کرده ادامه میدهد: [[معرفت، محمد هادی|علامه معرفت]] در این اثر ماندگار، به بیان ویژگیهای قصص قرآنی، اهداف داستان در قرآن، حکمت تکرار قصههای قرآن و شیوه هنری قرآن در داستانسرایی میپردازند. ایشان داستانهای قرآن را ترسیم حقایقی میدانند که در قالب قصه بیان شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در مقابل، به اعتقاد برخی از دگراندیشها، داستانهای قرآن، عامیانه و تمثیلاتی برای نزدیکسازی ذهن مخاطب است؛ نه گزارشهای واقعی از سرگذشت پیشینیان. علامه معرفت پس از تبیین این شبهه، قصههای را که حقانیت آنها انکار شده است، بررسی میکنند؛ از جمله سرگذشت پسران آدم، داستان طوفان و کشتی، سرگذشت عاد و ثمود و قوم هود، ناقه صالح، سرگذشت سدوم، اصحاب کهف و ذوالقرنین<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | در مقابل، به اعتقاد برخی از دگراندیشها، داستانهای قرآن، عامیانه و تمثیلاتی برای نزدیکسازی ذهن مخاطب است؛ نه گزارشهای واقعی از سرگذشت پیشینیان. [[معرفت، محمد هادی|علامه معرفت]] پس از تبیین این شبهه، قصههای را که حقانیت آنها انکار شده است، بررسی میکنند؛ از جمله سرگذشت پسران آدم، داستان طوفان و کشتی، سرگذشت عاد و ثمود و قوم هود، ناقه صالح، سرگذشت سدوم، اصحاب کهف و ذوالقرنین<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | ||
از ویژگیهای این کتاب، بررسی کامل داستان ذوالقرنین است؛ مردی که سرزمینهای گوناگون را درنوردید و صلح و صفا را در شرق و غرب گیتی گستراند. علامه معرفت با استناد به مدارک تاریخی و کتب آسمانی، ثابت میکنند که ذوالقرنین قرآن همان کورش کبیر، فرمانروای سرزمین بزرگ ایران است. ایشان در ادامه به تردیدهای که دراینباره شده است، پاسخ میگویند و مینویسند: از ستایش قرآن درباره ذوالقرنین اینگونه برداشت میشود که وی فردی نیک، مؤمن و معتقد به خداوند بزرگ بوده و در کارهای خویش، بینش و درایت داشته است. هر کس با دقت در زندگی کورش جستوجو کند، او را همانگونه مییابد که قرآن توصیف کرده است؛ انسانی مؤمن و معتقد به خداوند و بر این باور که هیچ حرکت وتوانی، بهجز مدد خداوند انجام نمیپذیرد و خداست که خوبی را به او الهام کرده و او را در راه سعادت و بهروزی بندگان و بهسازی سرزمینها، ره نموده است. این مسئله بهروشنی، در رفتار حکیمانه کورش با ملتهای گوناگون نمایان است. <ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | از ویژگیهای این کتاب، بررسی کامل داستان ذوالقرنین است؛ مردی که سرزمینهای گوناگون را درنوردید و صلح و صفا را در شرق و غرب گیتی گستراند. علامه معرفت با استناد به مدارک تاریخی و کتب آسمانی، ثابت میکنند که ذوالقرنین قرآن همان کورش کبیر، فرمانروای سرزمین بزرگ ایران است. ایشان در ادامه به تردیدهای که دراینباره شده است، پاسخ میگویند و مینویسند: از ستایش قرآن درباره ذوالقرنین اینگونه برداشت میشود که وی فردی نیک، مؤمن و معتقد به خداوند بزرگ بوده و در کارهای خویش، بینش و درایت داشته است. هر کس با دقت در زندگی کورش جستوجو کند، او را همانگونه مییابد که قرآن توصیف کرده است؛ انسانی مؤمن و معتقد به خداوند و بر این باور که هیچ حرکت وتوانی، بهجز مدد خداوند انجام نمیپذیرد و خداست که خوبی را به او الهام کرده و او را در راه سعادت و بهروزی بندگان و بهسازی سرزمینها، ره نموده است. این مسئله بهروشنی، در رفتار حکیمانه کورش با ملتهای گوناگون نمایان است. <ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | ||
کتابشناسی کتاب | کتابشناسی کتاب «[[شبهات و ردود حول القرآن الكريم]]» پیشازاین نوشته شده است؛ اما به جهت اهمیت موضوع قصص قرآنی و ازآنجاکه در اصل کتاب به باب پنجم بهاجمال پرداخته شده، در ادامه به برخی مطالب اشاره میشود: | ||
اسلوب قصه در قرآن با شیوه متداول در میراث فرهنگی و ادبی، متفاوت است؛ زیرا قرآن در نقل ماجراها و حوادث بهصورت خلاصه و پیراسته از جزئیات کماهمیت بازگو میکند. گاه در چینش این بخشها، پیوستگی داستان لحاظ نمیشود و بر نقاط مهم و کلیدی تکیه میشود. در بیشتر موارد نیز، هنگام نقل داستان، حقایق و موضوعهای اعتقادی، اخلاقی، سنتهای حاکم بر جهان یا قوانین شرعی ذکر میشود. این ویژگی و دیگر ویژگیهای داستانسرایی در قرآن –که توجه خاصی را میطلبد- سبب میشود که قصه در قرآن، یک کار مستقل هنری با ویژگیهای خاصش، تلقی نگردد، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هنر را در همان راستا بکار میگیرد، ازاینرو تنها به بخشهایی اهتمام میورزد که در برآوردن این هدف هدایتی، مؤثر باشد و به آنچه به این غرض مربوط نمیشود، اهمیتی نمیدهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص18-17</ref>. | اسلوب قصه در قرآن با شیوه متداول در میراث فرهنگی و ادبی، متفاوت است؛ زیرا قرآن در نقل ماجراها و حوادث بهصورت خلاصه و پیراسته از جزئیات کماهمیت بازگو میکند. گاه در چینش این بخشها، پیوستگی داستان لحاظ نمیشود و بر نقاط مهم و کلیدی تکیه میشود. در بیشتر موارد نیز، هنگام نقل داستان، حقایق و موضوعهای اعتقادی، اخلاقی، سنتهای حاکم بر جهان یا قوانین شرعی ذکر میشود. این ویژگی و دیگر ویژگیهای داستانسرایی در قرآن –که توجه خاصی را میطلبد- سبب میشود که قصه در قرآن، یک کار مستقل هنری با ویژگیهای خاصش، تلقی نگردد، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هنر را در همان راستا بکار میگیرد، ازاینرو تنها به بخشهایی اهتمام میورزد که در برآوردن این هدف هدایتی، مؤثر باشد و به آنچه به این غرض مربوط نمیشود، اهمیتی نمیدهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص18-17</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش